۲۴ ساعت

13 نوامبر
۲دیدگاه

حال غریبانه !

تاریخ نشر جمعه  ۲۲ عقرب ۱۳۹۴ –  ۱۳  نوامبر ۲۰۱۵ هالند

حال غریبانه !

محمد نسیم اسیر
بیتوچه می کشد دل دیوانه ام مپرس

افسون چشم توست ، زافسانه ام مپرس

درشهرهرچه می شنوی قصهء منست

ازآتشی که ریخته درخانه ام مپرس

توهمچوشمع ، سلسله آرای محفلی

اینجا چه می کشد پرِپروانه ام مپرس

هرکس به شانه بارغمی می کشد ، مگر

بارغمی که می شکند شانه ام مپرس

من ازتومیهمانی شاهانه می کنم

رنگم مبین وحال غریبانه ام مپرس

گفتند عزم دیدن من داشتی ، بیا

لیک ازرقیب سفله ره خانه ام مپرس

تنها همین بس است که هستم« اسیر»تو

صیاد من !، زبیش وکم دانه ام مپرس

م.نسیم« اسیر»۶اگست۱۲م، فرانکفورت

 

۲ پاسخ به “حال غریبانه !”

  1. admin گفت:

    درود به جناب استاد محترم محمد نسیم اسیر ، سروده زیبا ، عالی و مملو از احساس است . خط بردم و خوشم آمد . موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر

  2. قیوم بشیر « هروی » گفت:

    به به بسیار عالی و دلنشین ، درود بر جناب استاد اسیر عزیز که همیشه زیبا می سرایند.
    با عرض حرمت
    قیوم بشیر « هروی »

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما