۲۴ ساعت

21 اکتبر
۱ دیدگاه

غنچه دلتنگ شدو سینهٌ گل پرده درید

تاریخ نشر چهار شنبه ۲۹ میزان ۱۳۹۴- ۲۱ اکتوبر  ۲۰۱۵ هالند

غنچه دل

محمد نعیم جوهر از المان

۱۸ / ۱۰ / ۲۰۱۵

محترم محمد نعیم جوهر

محترم محمد نعیم جوهر

گفت پیشِ نظـــــرم بر سرِ بازار دروغ

هم بمن هم بخـــداهم به خریدار دروغ

سخنِ راست نشد. وردِ زبـــــانش یکبار

گپ دروغ وعده دروغ ناله وگفتاردروغ

کاش تقدیرِمن ازکرده پیشمان میشد

که نمیگشت عیان وعدهٌ. دیدار دروغ

عاقبت شوخِ جفا پیشـــــهٌ درُ دانهٌ من

گفت در پیشِ رقیبان به منِ زار دروغ

آنکه از طایفــــــــــــهٌ اهلِ ریا می نالید

گفت دیشب بخدایکدوسه خرواردروغ

عیب دانند بخودازآنکه سخن راستزنند

بسکه عادت شده برمردمِ بیکار دروغ

تا رسیدن به سلامخانهٌ ارگِ من و تو

صدکفن کش بخدا گفت دوصدباردروغ

آن وسیمِ که مرا همچو پدر میپنداشت

بار ها خنده کنان گفت به تکرار دروغ

آنکه برگورِملامت شده گان می خندید

سال ها گریه کنان گفت به اغیاردروغ

یارِ ناز دانـــــهٌ شیرین سخنِ کابلی ام

گفت مانندِ پری پیـــــکر افشار دروغ

غنچه دلتنگ شدو سینهٌ گل پرده درید

بسکه هرزاغ وزغن گفت به گلزاردروغ

بشنـــو داد وفغانِ دلِ مــــــا را محمود

گفت بر جوهرِ توهرخس وهرخاردروغ
————————

محمد نعیم جوهر از المان

۱۸ / ۱۰ / ۲۰۱۵

 

یک پاسخ به “غنچه دلتنگ شدو سینهٌ گل پرده درید”

  1. admin گفت:

    درود به جوهر عزیز ، مانده نباشید ؟ بازهم خوش آمدید. سروده زیبا و مملو از احساس پاک تان است که در کشور ما از رییس جمهور و رییس اجراییه و تمام دار ودسته شان با حرفهای دروغ مردم ما را فریب دادند و برای گرفتن قدرت و دالر دولت دروغ و حشت ملی را تشکیل دادند که همۀ شان از بالا تا روسای ادارات همه دروغگو ها اند. وهدف شان بدست آوردن قدرت و دالر بود . از خدا میخواهم که تمام دروغگو های دولت وحشت ملی و غیره فریبکار ها را نیست ونابود کند تا مردم ما بتوانند باهم برادر وار زندگی نمایند.موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما