عـــــید یِ
تاریخ نشر جمعه ۲۶ سرطان ۱۳۹۴ – ۱۷جولای ۲۰۱۵ هالند
محترم عبدالغفور امینی
عـــــید یِ
بودم چو اشتیاق به دیدار روز
چشمم به راهِ آ مدنت چا ر روز
اما دریغ و درد تو هرگز نیامدی
تنها شدم من وغمِ بسیار روز عید
با یادِ خاطرِ تو گذشتم زکوچه
شاید که بینمت سرِ دیوار روز
خوش قسمتم اگرتو به من مهربان
مرهم شوی به این دلِ افگار روز
دلداده گانِ جان به کف اما امید
چون من ترا بَسیست خریدار روز
تاریخ شاهد است که از سالهای
روزِ خوشیست درهمه اعصار روز
دارد همه به خاطر خود از گذشته
جوش وخروشِ کوچه وبازار روز عید
آ نَش چه خوب بود که صاحب همی
از دوستان چو عیدیی ِ بسیار
سر می زدیم جمله به دیدارِ
فارغ بودیم ما همه از کار روز
عید آمد و وفا به مواعیدِ خود
پُر خاطره است بر همه بسیار
آگه شویم زحالت همسایگان خود
کهمک کنیم مردمِ نا چار روز عید
عید است آیتی زخوشی ها و آشتی
از جان و د ل شویم به هم یار
کین و کد ورت و دلِ آ زرده هر
از یادِ خود بریم به یک با ر
عبدالغفور امینی
استاد محترم جناب آقای عبدالغفور امینی ، چهانی سپاس از پیام تان ، طاعات و عبادات شما و خانواده محترم مورد قبول درگاه حق قرار گیرد . حلول ماه شوال و عید سعید فطر را بشما و هموطنان عزیز تبریک عرض میکنم . امیدوارم که روز های عید را با خوشی و سلامتی سپری نمایند. موفق وزنده باشید. مهدی بشیر