۲۴ ساعت

27 دسامبر
۱ دیدگاه

مالیه بر بوسه‌جات!

تاریخ نشر شنبه ششم جدی ۱۳۹۳ – ۲۷ دسامبر  ۲۰۱۴ ملبورن – آسترالیا

1049115_max

مالیه بر بوسه‌جات!

طنز:

ـــــــ

نوشته‌‌‌ی معروف قیام

۲۲ دسامبر ۲۰۱۴

هامبورگ

محترم معروف قیام

محترم معروف قیام

چندی پیش نخبه گان غرب به خاطر رشد و استوار نگهداشتن اقتصاد کشور های شان گرد هم آمدند و قانون پرداخت مالیه‌ی جبری بر بوسیدن را تصویب کردند و به اجرا گذاشتند. به اساس این قانون شهروندان اجازه دارند ماهانه تا سی و سه بوسه‌ی رایگان بگیرند و در صورت که  بیشتر از این رقم بستانند, مکلف می‌شوند در بدل هر بوسه‌ی اضافی سه ایرو و پنجاه سنت مالیه بپردازند. پولی که از این بابت در بودجه‌ی کشور ها سرازیر می‌گردد, بلند تر از تصور این نخبه‌گان است .

اما آنطرف قضیه یعنی بوسه‌ کننده‌ گان با مشکلات زیاد مالی مواجه گردیده‌اند. آنان ناگزیر شده‌اند برخورد های دلپذیر احساسات خویش را تخنیکی بسازند تا اضافه بوس نشوند و کمر شان از پرداخت پول مالیه خم نگردد, البته همه نمی‌توانند زنده‌ گی را با این ساده‌گی به گونه‌ی تخنیکی پیش ببرند به همین خاطر بیش از پنجاه فیصد مردم حین آغاز این عمل, احساساتی و هیجانی می‌شوند, مسله‌ی مالیه از سر شان بدر می‌رود و در اخیر هر ماه, وقتی مکتوب اضافه بوسی برای‌شان می رسد, دچار مشکلات مالی و روانی می‌گردند؛ خشمگین می‌شوند و بر هر چه بوسه و پیامد های آن است, نفرین می فرستند.

یکی از این اشخاص که با مشکلات مالیه گرفتار شده است, یک هموطن ما به نام آقای غریبکار است که پول مالیه اضافه بوسی‌اش را نپرداخته و مدعی است که به صورت قطع اضافه بوس نشده است. به هر روی, وقتی که گپ آقای غریبکار به دادگاه کشید, ناگزیر شد وکیل بگیرد تا از حقش دفاع کند. دو طرف قضیه به دادگاه حاضر شدند, قاضی اجازه صحبت به وکیل مدافع آقای غرییکار را داد تا دفاعیه‌اش را پیشکش کند. وکیل مدافع به جایش ایستاد و گفت: 

ـــ جناب قاضی صاحب! موکل بنده که شصت و نو سال عمر دارد نه تنها که اضافه بوس نیست بلکه از حقوق قانونی خود که سی و سه بوسه‌ی رایگان است استفاده نکرده است, چطور می‌شود که از هشتاد و پنج بوسه‌ای که نکرده دو صد و نود و هفت ایرو و پنجاه سنت پرداخت کند. موکل بنده از شش ماه به این سو با خانمش قهر است و گپ نمی‌زند, شما می دانید که هیچ کسی در این حالت رغبتی به بوسیدن پیدا نمی‌کند به ویژه موکل بنده که ذایقه‌ی بوسیدنش نظر به کهولت سن مختل شده است.

وکیل مدافع دولتی با لحن تمسخر آمیزی اعتراض کرد:

ـــ ادعای وکیل صاحب کاملن بی‌اساس و غیر مستند است. امروز عصر کمپیوتر است و هیچ چیزی  از چشم کمپیوتر پنهان نمی‌ماند, به اساس گزارش لابراتوار مرکزی, ایشان هشتاد و پنج بوسه اضافه تر از حقوق خویش گرفته‌اند؛ اینکه چند ماه با خانم  شان قهر بوده اند دلیل بر نبوسیدن شان نمی‌شود؛ احتمال دارد که کسی دیگری را بوسیده باشد, به اساس اصول دیموکراسی ما اجازه نداریم که ایشان را از بوسیدن دیگران منع کنیم. جناب قاضی صاحب اگر  اجازه بدهند لست بوسیدن ایشان را با جزیاتش بخوانم.

چشمان خانم غریبکار از حدقه ها برون شد و با تردید به شوهرش که در کنارش نشسته بود نگریست. قاضی با اشاره به وکیل دولتی اجازه داد. وکیل کاغذی را از دوسیه اش برون آورد و خواند:

ـــ تشکر, در گزارش رسمی لابراتوار چنین آمده است:

به تاریخ دوازدهم جولای آخرین بوسه‌ی رایگان ایشان که یک بوسه‌ی هیجانی درجه دوم است  ساعت یک و سی شب گرفته شده است. بوسه های اضافی ایشان قرار ذیل ثبت کمپیوتر می باشد:

۱ _چهاردهم جولای ساعت ده و سی شب, هفت بوسه‌ی شوقی و دراماتیک در حالت نیمه هیجانی اخذ گردیده که فاصله بین هر واحد بوسه سه ثانیه ثبت شده است.

۲ _نزدهم جولای دوازه و چهار دقیقه: هشت بوسه درجه دوم احساساتی به زاویه هشتاد درجه در یک حالت اضطراری که شدت برخورد آن پنجاه سانتی در یک دقیقه می باشد.

۳ _یک شنبه دوم اگست ساعت شش و چهل و پنج: چار بوسه‌ی‌ معمولی و دو بوسه‌ی‌ شوق در میان به سبک پسامدرنیزم خارج زاویه اخذ گردیده است.

۴ _پنجشنبه هفتم اگست ساعت دوازه‌ی شب: هفت بوسه‌ی مصرفی با شدت احساسات غیر متعارف, متواتر و بدون وقفه, توأم با دلهره‌گی اما سلیس و روان..

۵ _نهم سپتمبر ساعت یازده و چهل شب: شش بوسه‌ی لگام گسیخته و خارج از کنترول که  زاویه‌ی اساسی آن از نود درجه آغاز گردیده و به سه صد وشصت درجه انجامیده است؛ نظر به بند چارم قانون, هر واحد بوسه ضریب یازده می‌شود. اسناد با امضا و مهر لابراتوار مرکزی.

ـــ جناب قاضی صاحب اینکه اسناد وکیل صاحب امضا و مهر دارد تردید ندارم, اما کمپیوتر هم با اندک تغییر یا با هجوم ویروس ها تمام حقایق را برهم می‌زند. من ضمن اینکه خواهان تجدید نظر کمپیوتر استم, سند دیگری را خدمت تقدیم می‌کنم . جناب قاضی صاحب ! این درخواست موکلم شش ماه پیش به اداره‌ی مربوط نوشته شده است: به مقام محترم ریاست بوسه جات!

بنده نظر به کبر سن نمی‌توانم از تمام استحقاق بوسیدنم استفاده کنم بدینوسیله تقاضا می‌کنم که بیست بار بوسه‌ی بنده را به پسر ارشدم که تازه عروسی کرده است و لزومن ضرورت جدی خواهد داشت محول کنیدبا عرض حرمتجناب قاضی صاحب با وجود آنکه درخواست موکلم پذیرفته نشده و در پایان آن نوشته شده است که چون در سیستم دیموکراسی مکافات و مجازات فردی می‌باشد امکان‌پذیر نیست. این اسناد روشن می‌سازد که موکل بنده حتا نمی‌تواند از حق شهروندی خود استفاده کند چه رسد به اینکه اضافه بوس شده باشد.

وکیل دولتی اعتراض کنان به جایش ایستاد و گفت:

ـــ اعتراض دارم جناب قاضی صاحب! باز هم تکرار می‌کنم که کمپیوتر انسان نیست که اشتباه کند ایشان با این ادعا می‌خواهند علم و تکنالوژی را رد کنند.

قاضی با چکش چوبین بر میزش کوبید و گفت:

ـــ جناب وکیل صاحب, اسناد که شما ارایه کردید ضعیف است, لذا موکل شما جناب غریبیار مکلف است پول هشتاد و پنج بوسه را که دو صد و نود و هفت ایرو و پنجاه سنت می‌شود, به حساب بانکی ریاست بوسه جات تحویل کند.

چشمان غریبیار از حدقه ها برآمدند از جا بلند شد و با اعتراض گفت:

ـــ جناب قاضی صاحب! تخلص من غریبیار نه بلکه غریبکار است

وکیل دولتی از جا بلند شد و با مهربانی گفت:

ـــ جناب قاضی صاحب! کمپیوتر آدم نیست که اشتباه نکند, البته کمپیوتر هم گاهگاهی در قسمت نامها  اشتباه می‌کند حتمن به عوض غریبکار غریبیار نوشته استاشکال ندارد صاحب, ایشان پول را تحویل کنند من نام ایشان را اصلاح میکنم!

قاضی نگاهی به وکیل دولتی انداخت و گفت:

ـــ جناب وکیل صاحب! اینجا دیموکراسی است, قانون است, اصلاح نام شهروندان کار شما نیست اداره‌ی مربوط باید هویت اصلی شخص اضافه‌بوس را دقیق و مشخص سازد! 

۲۲ دسامبر ۲۰۱۴

هامبورگ

 

یک پاسخ به “مالیه بر بوسه‌جات!”

  1. admin گفت:

    درود به قیام عریر ، طنز زیبا و مثل همیشه عالیست . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر – ملبورن – آسترالیا.

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما