۲۴ ساعت

31 اکتبر
۹دیدگاه

عشق طوفانی

تاریخ نشر چهارشنبه  ۳۱ اکتوبر ۲۰۱۲هالند

 احمد محمود امپراطور

دوم عقرب ۱۳۹۱

کابل – افغانستان

احمد محمود امپراطور

احمد محمود امپراطور

عشق طوفانی
*****

مــــــه من از پس این ابــــر گــــردون دیدنت نازم
حجاب نـــــــــــاز در شام خـــــزان پوشیدنت نازم
به ســــان غنچـــــه در ابیــــات خود روئیدنت نازم
چو ســــــرو از نـــــــــاز در جوی حیا بالیدنت نازم


چو شمع از ســـر کشی در بزم دل نازیدنت نازم
—————-
طلوع پرتـــــو خورشیــــــــــــد شد از نور ایمانی
شکسته مرزو سرحد را بخود این عشق طوفانی
حریم حیـــــــرت دل باز شد از چشـــــم حیرانی
همــــــه موج شگفتن می چکد از چین پیشانی
گلستان حیــــــــــــا در غنچه گی پیچیدنت نازم
—————-
به انفاس مسیح شمشیر بازی هاست کاکل را
ز روی نـکهت تو رنــــــگ و بو است خرمن گل را
نوا و صوت و الحــــان تو استــــــاد است بلبل را
گهی از خنــــــــده گاهی از تغافل میبری دل را
دقــــــــائق های نـــاز دلبــــــری فهمیدنت نازم
—————
چه شد یوسف که بیند این بـــرادر های قاتل را
پدر شد کور و درمـــانی نشد این خیل جاهل را
گهــــــر می باید و قــدر گهــــــر پرداز ِ عاقل را
به بــــــازار تمنا گوهــــــــــــــــــر بحر تغافل را
به میــــــــزان عیاری هر زمان سنجیدنت نازم
—————
کند مدهوش عالم چهـــــــره و روی پریسایت
قـــــدم هر جا نهی گل رویــد از خاک کف پایت
شود غــــــرق محبت هر که بیند نیــم ایمایت
زبـــان شانــــــــه می گوید بزلف فتنه پیــرایت
که با این سر کشیها گرد ســــر گردیدنت نازم
—————-
به جلوه تا در آید قامت ســــــرو سمن سایت
دل کبک دری خون گـــــــــــردد از رفتار زیبایت
شقایق داغ دل دارد ز رنگ ســـــرخ لب هایت
ز شبنـــم اشک میریزد صبا ای غنچه بر پایت
به حال گریــــــهء آشفتــــــگان خندیدنت نازم
—————

دل محمود سرشار است از هر چار سو بیدل
زمین و آسمـــــان را یافت تا شد رو برو بیدل
بیــــابد عالـــــم ِ دل تا نمــــــاید گفتـگو بیدل
بدست مردمــان دیده صبــــــح وصل او بیدل
گل حسرت ز گلــــــــــزار تماشا چیدنت نازم

—————–

احمد محمود امپراطور

 

۹ پاسخ به “عشق طوفانی”

  1. شريف حكيم گفت:

    این دومین مخمس است که از شما میخوانم. واقعن استادانه سروده شده است که خواننده را به تأمل وامیدارد. کامگار و موفق باشید.

    • احمد محمود امپراطور گفت:

      درود به بزرگان و خبره گان که با نوازش معنوی شان منا قوت بخشیدند……….

      حضور بی آلایش و سبز تان مستدام باد
      احمد محمود امپراطور

  2. شهلا ولیزاده گفت:

    زیباست!

  3. صادق پيكار گفت:

    محمود جان

    صور خیال در عشق طوفانی تان خیلی خوب جلوه می کند.

  4. احمد محمود امپراطور گفت:

    درود……………!

    از محترمه شهلا جان ” ولیزداه” و محترم جناب صادق” پیکار” صاحب عالم عالم تشکرات و امتنان می نمایم

    کامگار و کامران باشید

    • احمد محمود امپراطور گفت:

      مکرراً از شهلا جان ولی زاده متشکرم

      چه شد یوسف که بیند این بـــرادر های قاتل را
      پدر شد کور و درمـــانی نشد این خیل جاهل را
      گهــــــر می باید و قــدر گهــــــر پرداز ِ عاقل را
      به بــــــازار تمنا گوهــــــــــــــــــر بحر تغافل را
      به میــــــــزان عیاری هر زمان سنجیدنت نازم
      امپراطور

  5. شهلا ولیزاده گفت:

    خواهش میکنم! و مؤفقیت بیشتر و سعادت تانرا تمنا دارم.

  6. احمد محمود امپراطور گفت:

    حضور سبز و با طراوت شما را درین جمع مستدام می خواهم

  7. بهروز برهان گفت:

    به به امپراطور عزیز بسیار زیبا………… من را که سروده های خودت مدوش کرده همه اش زیبا بود به ویژه همین بند که بسیار کیف کرد.

    کند مدهوش عالم چهـــــــره و روی پریسایت
    قـــــدم هر جا نهی گل رویــد از خاک کف پایت
    شود غــــــرق محبت هر که بیند نیــم ایمایت
    زبـــان شانــــــــه می گوید بزلف فتنه پیــرایت
    که با این سر کشیها گرد ســــر گردیدنت نازم
    —————————————————–
    احمد محمود امپراطور

    موفقیت شما را در تمام عرصه های زندگی می خواهم

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما