۲۴ ساعت

13 نوامبر
بدون دیدگاه

تعلیق و تحشی بر تکملهءمولانا عبدالغفور لاری

تاریخ نشر : دوشنبه ۲۲ عقرب ۱۴۰۲ خورشیدی – ۱۳ نوامبر ۲۰۲۳ میلادی – ملبورن – آسترالیا.

الهی  غنچهء   امید  بکشای

گلی از روضهء  جاوید  بنمای

« جامی »

فصل دوم: 

تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری

به تصحیح و مقابله و تحشیهء

شادروان استاد علی اصغر بشیر هروی

بخش سوم :

۱ – اینکه نویسندهء تکمله ننوشته است که آن مسئله چه بوده ، وقوع سوال و جواب مذکور را منتفی نمیسازده ، زیرا گذشته از اینکه « نمیدانم» غیر از (نیست است وعدم وجدان برعدم وجود دلالت نمیکند لازم نیست که برای اثبات یک مسئله را که جزئیات آن بیان نشده باشد ، مورد تردید قرار دهیم ، اکنون می بایست نیمی از کتب رجال و تاریخ را بدور می انداختیم زیرا اغلب این قبیل کتب فاقد توضیح جزئیات است مثلآ در شرح حال یکی از دانشمندان میخوانیم که پنجاه مجلد کتاب نوشته است.

آیا بدلیل اینکه چون نویسندهء شرح حال او نام کتابها را بتفصیل ننوشته است می توانیم بکلی منکر تصانیف او بشویم ویا اگر نام کتابها را نوشته باشد بدلیل اینکه موضوع آنها را ذکر نکرده است در وجود خارجی کتاب مذکور تردید نمائیم؟ واضح است که خود خوانندهء محترم میداند که استدلال شاغلی مدرس جز بر همین اساس نبوده است !

۲ – در بارهء اینکه شاغلی مدرس صحت ادعای نویسنده تکمله را بتواتر موکول نموده باید یادآوری شود که قضیه مذکور اگر بحد تواتر نرسیده باشد باری از جملهء اخبار آحاد خارج شده و در صف قضیه های مسلمه وارد گردیده است زیرا غیر از لاری نویسندهء تکمله دیگری فخرالدین علی صفی نیز این حکایت را بصورت واضحتر نقل کرده است و اگر گفته شود که فخرالدین علی از شاگردان ویا از جملهء دوستان لاری بوده واین حکایت را از او روایت کرده است ازاینکه فخر الدین علی از یکطرف نام فاضل قوشجی را یاد کرده واز طرفی دیگر طرز ورود او را نزد جامی بهیئت و رسم ترکان و مطایبه جامی را با او که ( مولانا در جمتای شما ازین چیزی بهتر نبود در کتاب خود آورده و این مطالب در تکمله نیست ، واضح میشود که مأخذ صاحب رشحات غیر از تکمله بوده!

۳ – اتفاقآ در خصوص احاطه و تبحر مولانا جامی در علوم ریاضی غیر از شخص عبدالغفور لاری و فخرالدین علی عده ای از معاصرین وی مطالبی گفته اند که مندرجات تکمله را تأیید مینماید و ما مطالب مذکور را در سطور آینده بمناسبت موضوعات متن نقل خواهیم نمود و بنابر آن در صحت قضیهء پرسش قوشجی (۱) (هرچه بوده است) شکی باقی نمیماند.

ص ۱۰ س ۱۴ – نفس قدسی : اصطلاحی است فلسفی که از آن قوهء دریافت مطالب مشکله را در کمترین مدت بدون کمک و دستیاری فکر اراده کنند و بهترین توصیف و تشبیهی که برای آن در آثار قدما توان یافت شاید نوشتهء ابن سینا در کتاب  « الاشارات و التنبیهات » باشد بدینقرار :

« و من قواها مالها بحسب حاجتها الی تکمیل جوهر ها عقلا بالفعل فاولها قوه استعدادیه لها نحوالمعقولات و فدیسمیها قوم عقلا هیولانیا و هی المشکاه» و تتلو ها قوه اخری تحصل لها عند حصول المعقولات الاول لها فنتیهیا بها الاکنساب الثوانی اما بالفره وهی (اشجره الزیتونه) ان کانت ضعفی او بالحدس فهی (زیت) ایضأ ان کانت اقوی من ذلک فتسمی عقلا بالملکهه وهی ( الزجاجه). والشریفه البالغه منها قوه قدسیه (یکاد زیتها یضیئی) ثم یحصل لها بعد ذکلک وقوه و کمال ، اما الکمال فان تحصل لها المعقولات بالفعل مشاهئه  متمثله  فی الذهن و هو (نورعلی نور) و اما القوه فان یکون لها ان تحصل المعقول المکتسب المفروغ منه کالمشاهد متی شائت من غیر افتقار الی اکتساب و هو ( المصباح ) و هذا الکمال یسمی عقلا متفادا و هذا القوه تسمی عقلا بالفعل و الذی یخرج من الملکه الی الفعل التهام و من الهیولانی ایضآ الی الملکه  فهوالعقل الفعال  و هو (النار) (۲) .

ص ۱۰ س ۱۶ – طریق خواجگان : اصطلاحی است از روش عرفانی صوفیان نقشبندی (پیروان مکتب تصوف خواجه بهاءالدین نقشبند قدس سره ) که اساس تعلیمات ایشان بر روی این هشت اصل قرار دارد :

۱ – هوش دردم ، یعنی انتقال از نفس بنفس دیگر باید از روی آگاهی باشد .

۲ – نظر بر قدم ، یعنی تمرکز همت و جلوگیری از تشتت و پراکندگی نظر .

۳ – سفر در وطن ، یعنی خود را از منزل صفات زمیمه بمقام صفات حمیده رسانیدن .

۴ – خلوت در انجمن ،ۀ یعنی بظاهر با خلق و بباطن باحق بودن.

۵ – یاد کرد ، یعنی ذدکر لسانی یا قلبی .

۶ – بازگشت ، یعنی اخلاص در ذکر و عبادت .

۷ – نگاهداشت ، یعنی مراقبت خاطر از توجه بغیر حق .

۸ – یادداشت یعنی دوام آگاهی بحق .

تعبیر اصول هشتگانهء مذکور از خواجه عبدالخالق غجدوانی است واین طریقه را بدانسبب طریق خواجگان نامیده اند که بنیان گذار نخستین مکتب عرفانی آن خواجه یوسف همدانی بوده و خلافای او نیز تا خواجه عبیدالله احرار غالبآ بنام وعنوان خواجه یاد میشده اند. ( برای اطلاع بر جزئیات تعالیم خصائص طریق خواجگان نفحات الانس جامی و شرح رباعیات ایضآ از عارف مذکور و رشحات از فخرالدین علی و متن تکمله یعنی کتاب حاضر دیده شود.)

ص ۱۱ س ۸ – اتقوا فراسه المؤمن … : حدیث نبوی (ص) است که در جامع صغیر (ج ۱ ص ۸) تمام آن بدینقرار روایت شده است :

اتقوافراسه المؤمن فانه ینظر بنورالله عزوجل ( و نیز رجوع شود به نفحات ص ۸۱ و ۳۷۸ ) ص ۱۱ س ۱۱ – العلم نقطه کثرها الجاهلون : برای اطلاع بر شرح و تفسیر دقیق عبارت فوق بهترین وسیله نوشته ها و منظومات مولانا جامی قدس سره بخصوص مثنوی نفیس سلسله الذهب وبالاخص دفتر اول آن مثنوی است .

ص ۱۱ س ۱۷ – پیش پدر خود گذرانیده بودند : مدرس گیلانی در مقدمه هفت اورنگ نوشته است : « لاری در شرح حال جامی راجع بتحصیلات وی گفته :

روزی سخن از استادان و معلمان ایشان در میان آمده بوده است ایشان فرموده اند که ما پیش هیچکدام از استادان چنان سبقی نگذرانیده ایم که ایشانرا بر ما غلبه و استیلائی بوده باشد ، بلکه همیشه بر هریکی در بحث غالب بودیم ، احیانآ بما سر بسری میکردند ، هیچیک را در ذمهء ما حق استادی ثابت نیست و ما بحقیقت شاگرد پدر خودیم که زبان از وی آموختیم چنین معلوم شده است که  ۳ » برخلاف تصور و ادعای ناشر هفت اورنگ ، عبارات مذکور در فوق از لاری نیست واز فخرالدین علی در رشحات می باشد (رک: رشحات ص ۱۳۵ – ۱۳۶).

ص ۱۱ س ۲۰ – مولانا جید : از شرح حال مولانا جنید با وصف اینکه از استادان مدرسه معروف نظامیهء هرات بوده است ، متأسفانه اطلاع زیادی بدست نیست جز انیکه فخرالدین علی صفی در رشحات ویرا بلقب اصولی خوانده واز مهارت و شهرت او در علوم عربیت یاد نموده واز اینکه مولانا جامی درس خود را نزد مولانا جنید در نظامیه میخوانده است سخن گفته (۴) و همه تذکره نویسان احوال جامی این مطالب را از رشحات گرفته و در ضمن احوال وی نقل نموده اند.

ص ۱۱ س ۲۲ – مختصر تلخیص : شرحی است که علامهء تفتازانی (سعدالدین مسعود بن عمر بن عبدالله التفتازانی متوفی بسال  ۷۹۷ هجری ) در سال (۷۵۶) در شهر عجدوان بر تلخیص المفتاح خطیب قزوینی نوشته و آنرامختصرالمعانی نام نهاده است .

ص ۱۱ س ۲۳ – شرح مفتاح : شاید شرح قسم ثالث از مفتاح العلوم سکاکی باشد که علامهء تفتازانی در سمرقند بسال ۷۸۷ نوشته است .

ص ۱۱ س ۲۳ – مطول : شرحی است که علامهء تفتازانی بر تلخیص المفتاح سابق الذکر در سال (۷۴۸) هنگامی که در شهر هرات بوده نوشته است وآنرا بنام سلطان معزالدین کرت (۷۳۲ – ۷۷۱) مصدر ساخته است .

ص ۱۱ س ۲۴ – حاشیه : گویا مقصود از حاشیه تعلیقات دقیقی است که میرسید شریف الدین علی بن محمد حسینی جرجانی معروف به میر سید شریف بر مطول نوشته و بحاشیهء میر معروف است (ایضآ رجوع شود بسطور آینده).

ص ۱۱ س ۲۴ – خواجه علی سمرقندی : از شاگردان میر جرجانی و مورد احترام علما و فضلای هرات بوده و بروایت رشحات از مولانا جامی «اکثر مستعدان و افاضل هرات پیاده در رکاب … و مولانا خواجه علی سمرقندی میرفتند » (۵) سال وفاتش معلوم نیست .

ص ۱۱ س ۲۵ – سید شریف جرجانی سید شریف الدین علی بن محمد جرجانی از معروفترین علماء قرن هشتم و معاصر علامهء نفتازانی و مصنف کتابهای مفید و مهم مانند شرح مواقف و تعریفات و صرف میر و نحو میر و کبری در منطق و رساله مراتب وجود و حاشیه بر مطول و غیره . در جرجان متولد شده و پس از تحصیل علوم متداوله درسال (۷۵۹ – ۷۸۶ش) بود . به شاه شجاع معرفی شد ، وبعدآ بمسرقند رفته با علامه نفتازانی مباحثات علمی بسیار نموده سپاس بشیر از برگشته و همانجا تا زمان مرگ اقامت اختیار کرده است و الادتش در سال (۷۴۰) و وفاتش بسال ۸۱۶ اتفاق افتاده و سی و یک مجلد کتاب باو نسبت داده اند.(۶)

ادامه دارد …

 

پاورقی ها :

 ۱ – مولانا علاءالدین علی بن محمد بقول مؤلف حبیب السیر اعلم علماء زمان بود و در صغر سن منظور نظر میرزا الغ بیک (۸۱۰ – ۸۵۳ شده بیمن تربیت آن پادشاه در علم بدرجات عالیه تصاعد نمود ومیرزا الغ بیک او را فرزند میخواند (حبیب السیر ج ۴ ص ۳۸) و از فرط محبت گاهی در شکار گاه قوش خاصه بدست وی میداد و باین سبب ظرفا او را بملاعلی قوشجی مشتهر ساختند بهمته کمل ذیح الغ  بیک و کتب رساله  فتحیه فی الهیئه توفی سنه ۸۷۹

(هدیه الاحباب ص ۲۲۱ – ۲۲۲).

۲ – الاشارات و التنبیهات ص ۱۲۶ – ۱۲۷ .

۳ – مقدمهء هفت اورانگ ص ۸.

۴ – رشحات ص ۱۳۴ .

۵ – رشحات ص ۱۳۶ .

۶ – هدیه الاحباب ص ۱۶۱ ، از سعدی تا جامی ص ۳۷۶ – ۳۷۸ .                                                                                                                                                                                                     

 

 
بدون دیدگاه

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما