۲۴ ساعت

04 اکتبر
۳دیدگاه

سیدجمال الدین افغان

تاریخ نشر : چهارشنبه ۱۲ میزان ۱۴۰۲ خورشیدی – ۴ اکتوبر ۲۰۲۳ میلادی 

سید جمال ‌الدین افغان

سید جمال‌ الدین فرزند سید صفدرخان در سال ۱۸۳۷ میلادی، در یکی از روستاهای ولایت کنر کشور عزیز ما افغانستان  چشم  به‌ جهان گشود و تا سن ۵ سالگی با پدر خود در ولایت کنر بود. بعد از آنجا به ولایت کابل آمد. در این دوره علاوه از اینکه از نزد پدر دانشمند خود علم می‌آموخت؛ از نزد عده‌ای از علمای مشهور همان دوره کسب علم و تحصیل می‌کرد.

سید جمال‌ الدین توانسته بود در سن ده سالگی تمام قرآن عظیم‌الشأن را حفظ نماید، بعداً برای کسب تحصیلات بیشتر با پدر مهربان  خود عازم کشور ایران گردید و یک مدت را در شهر قزوین اقامت‌گزین گردید و شروع به کسب تحصیلات عالی نمود. ضمناً در این ایام یک علاقۀ خاص به علم ستاره‌ شناسی و کالبد شگافی مردگان داشت. بعد ازگذشتاندن یکی دو سال به همرایی پدرخود از شهر قزوین به شهر نجف اشرف رفت و مدت ۴ سال کامل را در آن شهر به فراگیری علوم منطق، فلسفه، طب، کالبد شگافی، ستاره‌ شناسی و علم نجوم  پرداخت و از نزد استاد مهربان  خود محترم شیخ مرتضی انصاری که یکی از مشهورترین علمای  همان عصر شناخته شده  بود به  ادامۀ تحصیلات عالی خود ادامه داد. در ضمن مضامین منطق ، فلسفه ، ستاره‌ شناسی ، علم تفسیر و حدیث را به وجه‌ احسن آموخت و سرآمد تمامی شاگردان و همکلاس‌ های خود گردید. چون؛ استادش در وجود سید جمال‌ الدین یک نبوع و شهامت اخلاقی را درک کرده بود؛ فوراً برایش حکم اجتهاد را داد و سید جمال‌الدین را روانۀ کشور هندوستان برای اصلاح وضع نابسامان مسلمانان آن کشور نمود. سید جمال‌الدین در کشور هند و چند شهر آن از نزدیک وضع مسلمانان را  عمیقاً بررسی نمود و دانست که کشور  بریتانیا چطور بر سر مردم  مظلوم مسلمان  ظلم روا داشته حتی بر جان، مال و ناموس آن‌ها مسلط می‌باشد و کاملاً به استعمار و استثمار آن سرزمین می‌پردازد.

سید جمال‌الدین در طول اقامت خود دایماً با عده‌ی زیادی از علمای مسلمان و طبقۀ جوانان و روشنفکران در تماس‌های پی در پی بود و همۀ آن‌ها را از اهداف شوم دولت بریتانیا آگاهی عمیق می‌داد، بعداً با دل و خاطر آزرده از آنجا عازم کعبۀ شریف شد؛ در آن شهر هم از اوضاع مسلمانان مدینۀ منوره، اردن، دمشق و بغداد یک سلسله معلومات به‌ دست آورد.

سید در طول اقامت خود در عراق دایماً از زیارتگاه‌های آن کشور بازدیدهای پی در پی داشت و کاملاً تحت افکار فیلسوفان و روحانیون آن وقت قرار گرفت زیرا؛ سید جمال‌ الدین در جد سی‌ام خود به حضرت امام حسین بن حضرت علی(ع)، امام سوم شیعیان می‌رسید از همین سبب عدۀ زیاد محققان، روحانیون و عالمان دینی کشور ایران، سید را ایرانی می‌دانند و عقیده دارند که سید جمال اصلاً در شهر اسدآباد همدان متولد شده و ایرانی می‌باشد. اما خود سید جمال‌ الدین در این باره گفته که اوقعاً یک تعداد از اقارب پدری‌ام در شهر قزوین اقامت داشتند و پدرم سید صفدر با آنها تماس‌ ها و دید و بازدید های دایمی داشت اما؛ سید جمال‌ خودش در تمام نوشته‌ها و آثار قلمی خود به‌ صورت واضح خود را افغان معرفی نموده و در تمام آثار و اسناد دست‌ نوشتۀ خود سید جمال پسوند هویتی سید جمال‌الدین حسینی افغانی را به‌کار برده و هیچ‌ گاه اندیشۀ خود را در یک کشور یا قوم خاص محدود نکرده است که این وسعت نظر؛ عقلانیت، شجاعت و ایثارگری سید جمال، درس بزرگی برای دعوت‌ گران مکتب او می‌باشد زیرا؛ او در این مسیر پرخطر و سفر از ازدواج و تشکیل خانواده هم صرف‌ نظر نموده بود و خاص خود را وقف دین و دانش نموده بود.

کشورهای عراق، ترکیه، سوریه و یک عدۀ دیگر از کشورهای عربی و نیم‌ قارۀ کشور هندوستان همه سید جمال‌الدین را از کشور عزیز ما افغانستا ن می‌دانند.

نوت: از اینکه سید در یک عده کشورها خود را از اهل تسنن (سنی) معرفی کرده است؛ علت آن اینست که سید جمال‌ می‌خواست به اهداف خود برسد و آن هم به‌خاطری بود که در آن دوره دولت ایران یک سلسله مقررات و قوانین خاص را برای اتباعش در خارج از کشور خود تعیین کرده بود.

علامه اقبال لاهوری در وصف و ستایش سید جمال چنین گفته:

سید السادات    مولانا   جمال

زنده از گفتار او سنگ و سفال

اعلیحضرت امیر دوست محمد خان زمانیکه ازشهرت جهان‌ شمول سیدجمال آگاهی حاصل نمود، فوراً  از  سید جمال‌ درخواست آمدنش  را به کابل نمود و  سید جمال  با کمال  خورسندی  عازم  زادگاهش شده، وارد کابل شد و  از طرف امیر دوست محمد خان و سایر علما و روشنفکران مورد استقبال خوبی قرار گرفت و آهسته، آهسته سید حتی شریک اسرار خاص امیر دوست محمد خان گردید و در بعضی جنگ‌هاییکه در بین امیران افغانی رخ داد به صفت وزیر دفاع اجرای وظیفه می‌کرد.

سید جمال یک سلسله پیشنهادات و اصلاحات را در مدت کم در آن دوره روی‌ کار آورد مانند؛ تشکیل کابیۀ وزرا، ایجاد مکاتب لشکری و کشوری، تنظیم سپاه منظم، انتشار روزنامۀ شمس‌الانهار، تألیف و نشر یک سلسله کتاب ‌های مفید و عام‌المنفعه، ایجاد پُسته‌ خانه‌ ها، ایجاد کاروان‌ سراها و مسافرخانه‌ها.

نوت: در کشمکش‌های که در بین امیران کشور رخ داد، سید جمال به‌ طرفداری امیر محمد اعظم‌ خان فعالیت می‌ کرد و یک سلسله آموزش‌ های نظامی و جنگی را برای عسکرش تدریس می‌کرد.

امیر دوست محمد خان نسبت کبر سن و مریضی دایمی ‌که داشت بالاخره در شهر هرات وفات کرد اما سلسله جنگ‌ های داخلی باز هم در بین محمد اعظم‌ خان و امیر شیرعلی ‌خان ادامه داشت؛ بالاخره امیر محمد اعظم‌ خان تاب مقاومت را از دست داده و از میدان جنگ فرار و به کشور ایران پناهنده شد. سید جمال‌ الدین یک مدت کم با امیر شیر علی‌خان همکاری نمود بالاخره نظر به تنگ‌ نظری درباریان شیر علی ‌خان مجبور شد که کابل را به‌ قصد کشور هند ترک نماید. در مرتبۀ دوم در هند به مبارزۀ علنی خود با همکاری دوستان و علمای قدیمی خود و طبقات روشنفکر در هند شروع نمود ولی متأسفانه که دولت بریتانیا فوراً جلو فعالیت‌ های سیاسی سید جمال را گرفت و او را ذریعۀ کشتی از هند خارج نمود و به انگلستان فرستاد.

سید جمال‌ الدین مدت ۴ ماه را در انگلستان و از آن ‌جا وارد روسیۀ تزاری شد و در مدت کمی که در روسیه بود، مرم مسلمان آن ‌را از نیرنگ‌ های کشور انگلیس آگاهی کامل داده، بعداً عازم فرانسه شد و در فرانسه سید جمال به یک سلسله تحقیقات شروع نمود و توانست در مدت کم؛ زبان فرانسوی را بیاموزد و بعداً سید جمال وارد کشور مصر شد. در آنکشور از طرف علمای مشهور و روحانیون آنجا مورد استقبال خوبی قرار گرفت و فوراً سید جمال را در مدرسۀ جامع الازهر به صفت استاد مضامین منطق و فلسفه مقرر نمودند و به تدریس شروع نمود.

سید جمال‌الدین در مصر هم به کسب تحصیل پرداخت و بعد از مدتی دوباره عازم کشور ایران شد؛ در ایران از طرف تمام طبقات عوام و خواص روحانیون و اقشار روشنفکر استقبال شایانی گردید.

ناصرالدین ‌شان زمانیکه از محبوبیت جمال آگاهی حاصل کرد، احساس ترس کرد که مبادا باعث تزلزل حکومت وی گردد؛ فوراً در صدد آزار و اذیت سید جمال برآمد و دایماً سید جمال را توهین و تحقیر می‌کرد که از این باعث تمام طبقات روحانی و قشر روشنفکر از نصرالدین ‌شاه متنفر شده بودند و بالاخره همین موضوع حتی باعث قتل عمدی نصرالدین گردید.

سید بعد از مدت کم ایران را ترک و به اثر خواهش پادشاه عثمانی وارد آن کشور شد و فوراً سید جمال‌الدین را بصفت عضو اعلی معارف آن کشور مقرر نمودند. بالاخره سید جمال‌الدین به عمر ۶۰ سالگی در آن کشور وفات و در عمارت سلطنی آن‌جا به خاک سپرده شد.

نوت: در زمان سلطنت اعلیحضرت محمد ظاهرشاه و دورۀ صدارت سردار شاه محمود  شاه در سنبلۀ ۱۳۱۱ بقایای پیکر پاک سیدجمال‌الدین از ترکیه به کابل انتقال و درجوار  پوهنتون کابل بخاک سپرده شد. بعداً یک مقبره ومناره یادگاری درسال ۱۳۴۲ از سنگ مرمرسیاه درمحوطۀ دانشگاه کابل ساخته شد که این منارۀ یادگاری ابتدا بنام دارالفنون  یاد می‌شد و بعداً همان منطقه بنام جمال‌ مینه نام‌گذاری شد.

نوت: یونسکو، سال ۲۰۰۸ را سال تجلیل از مبارزات سید جمال افغانی نامگذاری کرده‌اند؛ دولت عزیز ما افغانستان نیز به کمک سازمان علمی و فرهنگی ملل ‌متحد و یونسکو از ۱۵۰ سالگی آغاز مبارزۀ سید جمال‌ الدین افغانی در یک سیمینار دو روزه شخصیت والای سید جمال‌الدین افغانی را ارج نهادند.

 

با احترام

داکتر علیشاه جوانشیر

سیدنی _ استرالیا

 

۳ پاسخ به “سیدجمال الدین افغان”

  1. admin گفت:

    جناب داکتر صاحب جوانشیر عزیز ممنونم از مطلب زیبای تان ، کامگار باشید.

  2. مهدی بشیر گفت:

    مطلب زیبا و عالیست ، درود به جناب محترم داکتر جوانشیر عزیز و تشکر از قیوم جان بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما