۲۴ ساعت

02 مارس
۸دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر چهار شنبه ۱۱ حوت ۱۴۰۰ – دوم  مارچ  ۲۰۲۲ هالند

حکایت ۳۱۱

دیروز و امروز

چیست این باز گونه طبع ، فلک

گاه دیویست زشت و گاه، ملک

« ابولیث طبری »

نامه ای از عراق برای خواجه نظام الملک وزیر معروف سلاجقه ( ۴۰۸ – ۴۸۵ ) رسیده بود که در آن بوی اطلاع داده بودند که اسپان عربی خواجه در میان دو کوه میچریدند در آن اثنا یک عده از پرندگان بزرگ مانند عقاب و غیر آن در آن موضع پدیدار شدند و از صدای بال آنها اسپان همگی رمیدند و راه صحرا در پیش گرفتند ولی در پیش رسوی آنان تنگی بزرگی واقع شده بود که آبی بسیار از میان آن میگذشت ، اسپها بیکدیگر تصادم نموده از بالا به پائین افتادند و برخی از آنها را دست و پا شکست و بعضی از آنها را آب برد و شمارهء اسپان ضایع شده به پنجصد می رسید .

خواجه بعد از مطالعهء نامهء مذکر چند لحظه خاموش شد و سپس اشک در چشمانش حلقه زد و بگریه در آمد.

حاضران متعجب شدند که خواجه نظام الملک با آنهمه ثروت و اقتدار چگونه بر تلف شدن اینقدر مال گریه میکند ؟ از آنرو به تسلیت او پرداختند وگفتند:

بقای عمر خواجه جهان باد مال دنیا بهر حال ضایع شدنی است :

خواجه در جواب ایشان گفت :

اشتباه نکنید ، گریهء من برای تلف شدن مال نیست بلکه سبب دیگر دارد و آن اینست که من ، در اوایل حال بسیار تنگدست و پریشان روزگار بودم  و تمام نقدینهء من عبارت از سه دینار بود چهار دیگر قرض کردم و آنرا به بهای اسپی دادم که با آن از غزنین بخراسان روم ، اتفاقآ آن اسپ در همان روز مرد و من بی نهایت غمگین شدم امروز از خواندن این نامه بیاد آنروز افتادم که برای خاطر اسپی که از هفت دینار بیشتر قیمت نداشت اندوهناک شده بودم ولی از ضایع شدن پنجصد اسپ بهیچوجه ملالی بخاطرم راه نیافت این اشکباری من از شدت فرح و مسرتی بود که از مقایسهء آن دو حال بر من مستولی شد.

سلسله این حکایات ادامه دارد

 

۸ پاسخ به “از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی”

  1. admin گفت:

    تشکر از برادر عزیزم قیوم جان که باز هم لطف نموده از کتاب هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی پدر گرامی ما زنده یاد استاد علی اصغر بشیر هروی حکایت دیگری را آماده و بدسترس خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت و دوستان فیسبوک های آن گذاشته اند . مهدی بشیر

  2. عبدالله هروی گفت:

    حکایت جالب و عالیست . روح استاد بشیر هروی شاد

  3. عبدالهادی رهنما گفت:

    روح شاعر . نویسنده توانا .مورخ .منجم استاد عالیقدر وبزرگوار را جاودانه شاد میخواهم

  4. قیوم بشیر هروی گفت:

    مهدی جان گرامی ضمن آرزوی شادی روح پدر بزرگوار ما از زحمات قابل قدر تان ممنونم و همچنین از حضور همه عزیزان سپاسگزارم.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی
    ملبورن – آسترالیا

  5. برهان الدین سعیدی گفت:

    سلام علیکم برادر دانشمند محترم مهدی « بشیر » صاحب !
    حکایت شماره «۳۱۱ » بنام «ذ دیروز و امروز » نوشته دانشمند فرزانه شاد روان استاد بزرگوار علی اصغر« بشیر هروی » صاحب را با نهایت علاقمندی خواندم و از آن حظ و لذت بردم .
    الهی روح استاد بزرگوار هروی صاحب را شاد داشته و بهشت فردوس را نصیب شان بگرداند و همچنان برای شما و فامیل معظم ؛ صحت، طول عمر و خیر و برکت از درگاه الله تعالی استدعا مینمایم .
    بااحترام
    برهان الدین « سعیدی »

    http://www.said-afghani.org/seite-makalat/ustad-bashir-herawi-25.09.2011/hakaeate-%20311%20-%2007.03.2022%20Bashir%20Herawi.pdf

    • admin گفت:

      تشکر از برادر دانشمند و گرامی جناب برهان الدین سعیدی مدیر مسوول ارگان نشراتی صلح و تفاهم مولانا سعید افغانی که باز هم زحمت کشیده این حکایت را در این ارگان وزین نشر نموده اند. روح زنده یاد مولانا داکتر محمد سعید « سعید افغانی » شاد یاد و خاطره هایشان گرامی باد. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما