هویت گمشده ما،ادامه فصل هشتم
تاریخ نشر یکشنبه پنجم اسد ۱۳۹۹ – ۲۶ جولای ۲۰۲۰ هالند
هویت گمشده ما
شهر ها، قلعه ها و حصار های افغانستان (۴۸)
ادامه فصل هشتم
نوشتۀ : محترم استاد شاه محمود محمود
وجه تسمیه نیمروز
در اوستا نیمروز یا سیستان ، بهعنوان یازدهمین سرزمینی توصیف شدهاست که اهورامزدا آن را آفرید.
همچنین گفته میشود اقوام آریایی «ساکها» حدود سال ۱۲۸ قبل از میلاد، سیستان امروزی را تصرف کردند و در آن مستقر شدند.
نیمروز قرون وسطی یا سیستان تاریخی سرزمین است که در جنوب غرب افغانستان موقعیت دارد. مرحوم غبار این موقعیت را چنین برشمرده است : سکاستین یا سیستان از شمال به ولایت اریانه، جنوباً به ولایت گدروسیا ( بلوچستان)، شرقاً به ولایت غرچ و غور و اراکوسیا( قندهار)، و غرباً به ولایت قهستان و کویر لوت مملکت فارس محدود و متصل بود.
سیستان مشهور امروز بین فارس و افغانستان منقسم است و به استثنای بخشی ارغنداب که جز اراکوسیا است بقیه همان سیستان بزرگ میباشد. سیستان را یونانی ها ذرنگ، ذرنگیانه، درنیگانه نامیده اند. ما و همسایه ما پارس ها این سرزمین را نیمروز می گفتند و بعد ها سیستان یا سگستان خواندند.که تعریب ان سجستان گردید.و مردم سیستان در قرون وسطی سکزی و شکزایی موسوم بودند .(۱)
نیمروز به معنی سرزمین جنوب آمده است و سیستان که منابع عرب آنرا سجستان نامیده اند از کلمه سگستان منسوب به قبایل ساکها مسکون در سیستان بیرون آمده و نام جلگه وسیع و حاصلخیزی که در اطراف دریاچه هامون و شرق آن دریاچه که شامل دلتای رود هیرمند و رودخانه های دیگر که به دریاچه هامون ( زره) می ریزد، میشود. (۲)
در حقیقت نیمروز؛ سیستان، سَگْزَستان، سَکَستان، سِجِستان، سَگَستان (پهلوی)، دْرَنگیا، دْرَنگستان، زَرَنگ، زَرَنج، زْرَکَه و زْرَنْکَه (فارسی باستان)، زاول، زابل، زاولستان، زابلستان. نواحی پیرامون دریاچه هامون و رود هیرمند سفلی. یکی از ولایات مهم است که در شاهنامه فردوسی و روایتهای حماسی کشور مان، نام کهن و مشهور «سِندهِند» با نیمروز یا بخشی از آن مطابقت داشته است. و نیز گفته اند چون بسیاری از آبادانیها، رودها و کشتزارها را زال زر ساخت، به علت رنگ روشن موی وی، نام زرنگ به تمام این مناطق داده شد. و زاول نامی است که در شاهنامه به صورت زابلستان هم آمده است. در وجه تسمیه آن گفته اند چون در این منطقه همه چیز را باید از آب و گل ساخت.(۳)
نیمروز با نجوم و به ویژه با تقویم امروزی پیوندی عمیق و دیرینه دارد. نامهای گوناگون این سرزمین از کارکردهای نجومی آن برخاسته است. واژه «زاول، زابل» با رسیدن خورشید به سمتالرأس و اندازه گیری آن به عنوان مبدأ شباروز در پیوند بوده و بعدها واژه «مِزوَله» به معنای «شاخص خورشیدی» از همان واژّ ریشه دارد. واژه «زَرَنگ» (در فارسی باستان «زَرَکَه، زَرَنْکَه») ظاهراً با «درنگ» و «زمان» مرتبط است و از همه مهمتر واژه «نیمروز» از این باور وآگاهی کهن سرچشمه میگیرد که خط نیمروزان یا نصفالنهار مبدأ از این ناحیه عبور میکند.
در توضیح بیشتر این پدیده باید گفت که مردمان باستان همواره برای اندازه گیریهای تقویمی و جغرافیایی، همانند امروزه به یک نصفالنهار مبدأ نیاز داشته اند که معمولاً آنرا با وسط یا نصف یا مرکز جهان، یعنی مرکز همه سرزمینهای مسکونی شناخته شده، تطبیق میدادهاند. این تطبیق گاهی با ناحیه «اوجین» در هند و گاه با شهر بابل در بینالنهرین برابری میکرده است. اما یکی دیگر از نقاطی که مردمان باستان به عنوان مرکز جهان، انتخاب کردهاند؛ سرزمین سیستان یا نیمروز بوده است. آگاهیهای امروزی نیز ثابت کرده است که براستی نیمروز در نصف یا وسط نیمکره شرقی واقع شده است و فاصله آن تا جزایر «کوریل» در اقیانوس آرام (آخرین ناحیه مسکونی شرقی) به اندازه ۹۰ درجه و فاصله آن از غرب تا جزایر «آزور» در اقیانوس اطلس (آخرین ناحیه مسکونی غربی) نیز به اندازه ۹۰ درجه است. به عبارت دیگر هنگامی که خورشید در سیستان به وسط آسمان می رسد؛ در شرق جهان، خورشید در حال غروب و در غرب جهان در حال طلوع است. به دیگر سخن هنگامی که سراسر جهان در روشنایی روز بسر میبرد؛ در سیستان هنگام ظهر یا «نیمروز» است. از واژه «نیمروز، نیمروزان» بعدها عبارت «نصفالنهار» ساخته شد که عیناً ترجمان همان واژه است.
منابع قدیم که نیمروز را به عنوان وسط جهان یاد کردهاند، متعدد هستند که در اینجا به چند نمونه آن اکتفا میشود. نخست کتاب تاریخ سیستان ازقرن پنجم هـ ق که در آن آمده است: «اما حکمای عالم جهان را بخشش کردند بر برآمدن و فرو شدن خورشید به نیمروز. و حد آن چنان باشد که از سوی مشرق، از آنجا که خورشید به کوتاه ترین روزی برآید و از سوی مغرب، از آنجا که به بلندترین روزی فرو شود و این علم به حساب معلوم گردد» و در جای دیگر مؤلف تاریخ سیستان در بیان علت این نام گذاری می نویسد که پادشاهان یک روز را در سال به داوری مظالم میپرداختند که نیمی از آن روز به دادخواهی مظالم سیستان اختصاص داشت. (۴)
منبع دیگر، کتاب احیاءالملوک از سده یازدهم هـ ق است که در آن از جمله علت های نامگذاری نیمروز چنین آورده که: «ابوالفرج بغدادی گوید حکما جهان را به دو بخش کرده اند از طلوع آفتاب تا غروب، این بقعه را نیمه یافتند» (۵) در این عبارت، بخصوص یادکرد از «بقعه» ( دهانه غلامان) که میتواند دلالت بر وجود بنا یا سازهای خورشیدی- تقویمی کند، قابل توجه است.
منبع بعدی، کتاب جغرافیای نیمروز است که به نظر میرسد بر اساس برخی باورداشتها و دادههای کهن تر تألیف شده باشد: «اما وجه تسمیه نیمروز، چون هوشنگ بن سیامک بن کیومرث که پادشاهی بود با دانش و خرد، از روی علم و حساب این شهر را ساخته. یعنی این سمت کره ارض که از آب خارج و مسکون است، خورشید که بمحاذی نصفالنهار این شهر میرسد، درست نصف میکند. مشرقی از کنار دریای ژاپن، مغربی تا کناره مدیره که نزدیک به جزیره خالدات باشد. این شهر میان یا وسط این دو نقطه واقع شده. این بود که هوشنگ پس از اتمام، آنجا را شهر نیمروز نام نهاده و پایتخت سیستان قرار گذاشت». و نیز: «چون پایتخت قدیم مملکت سیستان را نیمروز نامند، یعنی وقتی که در آنجا آفتاب به نقطه نصفالنهار رسد، نصف کره زمین روشن گردد که سمت دریای مایفیسیک واقع در کنار مملکت جیفان، ابتدای غروب آفتاب و سمت دریای آتلانتیک واقعه در کنار مملکت مدیره، ابتدای طلوع آفتاب است که در هر دو جانب تیغ روشنی سرایت دارد» (۶)
آخرین منبع که از کهنترین مآخذ ثبت وسط جهان بشمار میآید، عبارت است از بند ۱۰۴ مهریشت اوستا که در آن چنین سروده شده است: «او که دستان بسیار بلندش پیمانشکن را گرفتار میسازد، او را بر میافکند، اگر چه در خاور هندوستان باشد، اگر چه در باختر باشد، اگر چه در میانه این زمین، در ریزشگاه رود اَرَنگ باشد». منظور از رود ارنگ، رود سیحون یا سیردریا است که ریزشگاه یا مصب آن در جهیل آرال بر خط نیمروزان واقع شده است (حدود ۶۱ درجه امروزی).
سرزمین نیمروز علاوه بر این ویژگی جالب دیگری هم دارد و آن وجود دریاچه هامون و کوه خواجه در وسط آن دریاچه است.(۷)
خواننده گان گرامی !
بازهم برادر دانشمند ما محترم استاد شاه محمود محمود لطف نموده ادامه فصل هشتم هویت گمشده ما را که حاوی معلومات جالب تاریخی در مورد نیمروز است برشته تحریر در آورده اند و بنده هم آنرا تقدیم شما عزیزان خواننده مینمایم . امیدوارم که از مطا لعه آن مستفید شده و به عزیزان خود هم ایمیل نمایید. موفقیت استاد شاه محمود را خواهانم . مهدی بشیر
برادر گرانقدرم جناب محمد مهدی جان بشیر را سلام و ارادت می فرستم . از بابت این همه زحماتی که در انتشار و دیزاین مطالب بنده و به اشتراک گزاری ان در سایت مردمی و وزین ۲۴ ساعت واقعاً مدیونم . دست تان درد نکند . باور دارم این مطالب را دوستان و هموطنان به خوانش میگیرند و به کاستی ها و یا اضافات که در اختیار دارند ما را در جریان گذاشته تا در بهبود آن بکوشیم .
میخواهم قلباً تشکر و سپاسگزاری نمایم و از ایزد منان استدعا دارم تا دور از گزند روزگار و به ویژه از این ویروس ناخواسته به دور باشید .