نقش احزاب سیاسی در انتخابات آینده افغانستان
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۲ حمل ۱۳۹۷ – ۱۱ اپریل ۲۰۱۸– هالند
نقش احزاب سیاسی در انتخابات آینده افغانستان
نوشتۀ : محترم درمحمد وفاکیش
مردم کشور ما لحظات سرنوشت سازی را می گذرانند. عده یی ازشخصیتها، صاحب نظران، حلقات و سازمانهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افغانی، با درک حساسیت و اهمیت و ضع موجود افغانستان در مورد تأمین صلح، امنیت سر تاسری، و انتخابات مجلسین شورای ملی و ریاست جمهوری گفته ها و طرح هایی را ارایه داشته اند.
چنانکه یک تن از مسوولان در نهادی که وظایف قانون گذاری و نظارت بر کرده ها و نا کرده های حکومت را دارد با ادعای سرشت قومی داشتن احزاب فعلی در افغانستان، سهم آنها را در تمثیل اراده مردم در انتخابات آینده منتفی دانست.
گرچه کمی ها چه از نظر ساختاری و چه از نظر اصول و رعایت اساسات رایج در احزاب سیاسی کنونی در افغانستان مشهود است، ولی وریانتی که به حق بتواند به جای احزاب سیاسی ممثل اراده مردم در یک انتخابات آزاد و دموکراتیک باشد ناگفته مانده است.
لذا اگر هدف مراجعه و اتکاء بر اساسات قومی باشد، مردم ما آنرا در ایجاد دولت موقت و به ادامه آن را در تقسیمات مقامات دولتی تجربه کرده اند که فقط نتیجه آن شیوع گرایش ناپسند قوم گرایی در عده یی از احزاب سیاسی و حتی نهادهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده است.
بناء جهت سوق مطالبات و اهداف اساسی قشر آگاه و چیز فهم جامعه افغانی به سوی یک خط مشترک برای آینده کشور و راه بیرون رفت افغان شمول از مصایب، فقط احزاب سیاسی مبتنی بر اساسات پذیرفته شده برای احزاب سرتاسری، میتوانند با تمثیل اراده مردم در یک انتخابات آزاد و دموکراتیک، عملا در تأسیس نظام سیاسی که بر رنجها و آلام مردم نقطه پایان گذاشته و دستیابی آنها را به مزایای جامعه مدنی تضمین کند، اثبات ادای رسالت و اصالت ملی نمایند.
ولی چنانکه به ملاحظه میرسد، با و جود تغییر شرایط و متبارز شدن اهمیت جدی و حیاتی، اتحاد نیرو های طرفدار صلح و دمو کراسی در افغانستان، هنوز هم ، چند گانگی ها و حتی اختلاف در میان این نیروها ی سیاسی وجود دارد و این اختلاف نظر ها پیش از اینکه اساسی از تفاوت تاکتیک ها و روشها ی گونا گون سیاسی داشته باشند، بیشتر بنیادی از نا باوری دارند.
به عقیده من عدم ثبات در تلاشهای روشنگرانه،سیالیت موضع در بیلانس سلیقه ها و سود بردنها سبب شده است تا کار مشخص، لازم و قانع کننده برای رفع همه سوء تفاهمات و یا مخاصمت های که جریانات گذشته خواسته و نا خواسته بر دوش مردم ما و منجمله نیروها و سازمان های سیاسی که نیز بخشی از مردم اند، تحمیل نموده بود انجام نیابد.
زیرا پدید آوردن تغییرات و تحول در جامعه بربنای اهداف مطرح شده یک حزب سیاسی، همانگونه که منوط به امکانات رشد قانونمند جامعه است، ضرور می نماید تا یک حزب سیاسی متعهد به مردم برای فراهم آوردن شرایط ذهنی، فعالیت عملی و تنویری نه تبلیغاتی محض را به منظورتأمین ارتباط با مردم، سمتدهی و آنها را در جهت اهداف ستراتیژیک و غایی خویش سمتدهی نماید.
موضعگیری فعال، استوار و جدی در قبال حوادثی که در کشور و جهان میگذرد و اتکاء به خواست و عملکرد جمعی ، نه به خواست و تمایل انفرادی و سلیقه یی یک و یا چند رهبر در درون حزب داشته باشد.
از آنجا که یک حزب سیاسی ادعای تبارز دقیق نیازهای مردم و طرح سره ترین راه حلها را دارد. باید عملکردآن درعرصه پراتیک با مسایل مطروحه در برنامه آن مطابقت داشته باشد. موضع گیری آن محض بازتاب دهنده یی منافع عقیده تی و گروهی آن نه، بلکه قْضاوت آن باید برحسب واقعبینی استوارباشد.
مبرهن است که نقش آگاهان سیاسی و علاقمندان اشتراک در حیات سیاسی کشور برای کوتاه و کوتاه تر ساختن فاصله میان نیرو های سیاسی در افغانستان نهایت جدی و قابل محاسبه است. البته مرام از تاء کید روی اتحاد عمل در جنبش سیاسی کشور این نیست که از همه سازمانها، نیروها و شخصیت های سیاسی کشور دعوت به عمل آید که هر گونه دگر اندیشی را کنار گذاشته، تحت یک برنامۀ واحد فکری برای ساختن افغانستان آینده دست به کار شوند.
چی از آنجا که ترکیب نیروهای اجتماعی در کشور ناهمگون است، ناهمگونی تفکرات سیاسی و روشهای اتخاذ شده برای تحقق اهداف سیاسی، میتواند نیز ناهمگون و حتی متضاد باشد. البته این نا همگونی در کشور های که ثبات سیاسی دارند، باعث انکشاف و تحول اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی نیز شده است که پروسۀ انکشافات سیاسی افغانستان در حال و آینده نیز نمیتواند از آن مستثنی باشد.
بناء در شرایط کنونی و جود احزاب سیاسی سرتاسری با مختصاتی که فوقا گفته آمد به مثابه ممثل اراده مردم در انتخابات آینده، نیاز اساسی برای قطع جنگ، تآمین صلح و حفاظت از دست آورد های مثبت موجود و رشد آن در باز سازی، نوسازی و سهیم ساختن افغانستان منحیث یک کشور مستقل و دارای پیشینۀ تاریخی، احترام به حقوق و حا کمیت ملی کشور های دیگر، یک امر ضروری و انکار نا پذیر است.
درمحمد وفاکیش
درود به دوست دانشمند و گرامی جناب آقای درمحمد وفاکیش ،مقاله عالیست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر