کیف مُدنی
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۳ جون ۲۰۱۳ هالند
گل از رخت آموخته نازک بدنی را
بلبل ز تو آموخته شیرین سخنی را
عبدالرحمن جامی
~~~~
(کیف مُدنی)
شهلا لطیفی ولیزاده
***
خوش پنجهء زرین ز انوار سحرگاه
با لطف تو آموخته عیش زیب تنی را
باران و نواش بروی شیشهء آرمان
شادان ز تو آموخته کیف مُدنی را
گلبرگ تمنا اش غوطه در نقش روح
فتان ز تو آموخته داغ سمنی را
ماهتاب،نرم در سفتی اسرار شبانگاه
کَرم ز تو آموخته خوان روشنی را
بستان را بوسه ای با آهنگ تجلی
نگهت ز تو آموخته بوی چمنی را
شهلا
زیباست و پر معنی
متشکرم محترم هاشم عزیز!
شهلا جان نازنین بسیار زیباست موفق باشی عزیزم .
good job , I like it alot
بانوی دانشمند عنایت عزیز،مهربانید. ممنون!
آقای عالمی عزیز،متشکرم!
شهلاجان!بسیارزیباوقشنګ ودلربا٬سرودای .زنده وشادمان باشید.
خواهران وبرادران عزیزی که نوشته اید شعر فوق زیبا است. نمیدانم کجایش زیبااست. من که چیزی حاصلم نشد. شما آن شاهکار جامی را بخوانید و این شعر شهلا جان را و خوب مقایسه کنید. بعد هم صادقانه قضاوت کنید. باید شهلا جان بیشتر مطالعه ومشق و تمرین نموده و بعد اشعارش را بدست نشر سپارد، ورنه به قول هندیها که میگویند « کها گنگو تیلی، کها چمپا کی چمیلی» کجا آن شعر جامی و کجا سروده ای به این خامی. ببخشید که صاف و پوست کنده گفتم، زیرا خواندن شعر فوق مرا به این امر واداشت. از شعرای دیگر واستادان نظم ونثر زیبای فارسی دری خواهشمندم در این مورد قضاوت کنند.
فراموش کردم که بنویسم که در سروده فوق، نه اثری از بلوغ شعر کهن یافتم و نه هم از فروغ شعر نو.
جناب منگل عزیز را امتنان!
جناب ستاک عزیز، با حُرمت باید با من نقد،درُشتی و یا هم دلگیری کامل احساس تانرا در میان گذارید نه با آن دیگر قلم بدستان و مشوقین قلم و احساس من. خوب،من هم با تواضع مینویسم نه از برای برابریم با ان بزرگان اهل ادب. و راستش این بیت را یک استاد عزیز برایم فرستاد که شهلا در اطرافش بنویس و من هم افتخارانه با ان حس خانمی ام چنان رقم زدم. بهر صورت از اینکه قدم ،دید و زمان تان را رنجه کرده این پارچهء ناچیز را خواندید و درباره اش نوشتید،ممنونم. اما حیف انهمه زحمات تان،نه؟ مؤفق باشید و سر بلند!
شهلای عزیزم سلام ازانتقاد آقای ستاک آزرده نشوید ایشان نمیدانند که شما جدیداً بسرودن اشعار کلاسیک اقدام کرده اید ایشان درست فرمودند هرگاه سرودهٔ حضرت جامی را خود بخوانید متوجه خواهد شد بهرصورت شما در سرودن شعر نیمایی دست برتر دارید مایوس نشوید یقین دارم که انتقاد آقای ستاک شما را متوجه ساخته در آنده ها انشا ء الله که خوبتر خوبترمیشوید مشورهٔ من اینست که برای فعلاً از استقبال اشعار بزرگان کرده بهتر است از خود بسراید
جناب فروغ گرانقدر،متشکرم از تشریح دلسوزانه،همنوا ام و آزرده نیستم فقط طرز ان انتقاد دوستانه نبود.با ارادت!
هر کس که لب لعل ترا دید به دل گفت
حقا که چى خوش کنده عقیق یمنى را
با سلام .. شهلا جان از کوشش تان خوشم امد ..
موفق باشید.
جناب علیزادهء عزیز،ممنون از تک بیت زیبا و آن الفاظ تشویق آمیز….
خواهر دوستداشتنی بانو ولیزاده
هرکجا هستی خداوند یارتو
اما از یاد نبری که دوست آنست که بگیریاند و دشمن آنست که بخنداند همیش از خورده گیری بجا پند گیر و از تشویق بیجا خوشدل مشو جور استاد به زمهر پدر
زنده باشی با خانواده سالها
شکرلب و کام برلب و مجنون در اغوش
محمد طاها کوشان
جناب کوشان گرامی، خرسندم از معرفی با شما. از حضور و مهری کلام جهانی امتنان!