۲۴ ساعت

18 اکتبر
۴دیدگاه

شیوهء داستانسرایی امیر خسرو

تاریخ  نشر دوشنبه  ۲۶ میزان  ۱۴۰۰–  ۱۸  اکتوبر ۲۰۲۱ هالند

این مقاله از مجموع مقالات دانشمندانی استخراج شده که بتاریخ ۲۱ حوت سال ۱۳۵۳

در سیمینار امیرخسرو بلخی قرائت گردیده و بعدآ بصورت کتاب مستقل بنام

(مجلس امیرخسرو بلخی) توسط انتشارات بیهقی در کابل  بچاپ رسیده بود.

شیوهء داستانسرایی امیر خسرو

نمونهء مثنوی هشت بهشت

بقلم: زنده یاد استاد علی اصغر بشیر هروی

بخش دوم :

اما وقتی که نوبت به مدح فرمانروای زمانش میرسد تنها سی بیت در مدح او و وصف چتر و علم وتیغ و رمحش به شیوهء شاعرانی که درموقف او قرار داشته اند میگوید وبی درنگ وی را پند و اندرزمیدهد که :

بر ستمکش  ز عدل  کم   نکنی

بر  ستمکاره   جز  ستم   نکنی

چون به  پیلان علف دهی حالی

از غم  مور ،  دل  مکن  خالی

عالم آسوده کن به نعمت و جود

تا تو خوش باشی و خدا خشنود

چون به خاصان دهی نواله و جام

کامشان خوش کنی به نعمت وکام

یاد  کن  زان   گدای  بی  توشه

که  شب  افتد گرسنه  در گوشه

کت  چو  فردا  شمار  کار کنند

اول  از  مفلسان  شمار کنند …

تا  توانی  به  دین  و داد گرای

که بود ملک ازین دو پایه به پای

و اندرز های دیگر که فعلا مجال باز گفتن آنها نیست وهمه در ترغیب فرمانروا به رعایت حال مردم و گسترش عدل و انصاف است که از تأمل در آنها بخوبی می توان دریافت که داستانسرای عارف مشرب ما تا چه اندازه درد مردمی داشته و بیغمی از غم دیگران را ناروا میدانسته است .

نو آوری دیگری که درین اثر دیده میشود ، این است که داستانسرا برای نخستین بار مسأله تنظیم برنامه را که می تواند طرحی برای کتابش محسوب شود در داستانسرایی وارد کرده است و بطوریکه میدانید امروز در داستان نویسی « طرح » بر هر کار دیگر تقدم دارد.

در توضیح این مقال باید عرض کنم که امیر خسرو ، در آنجا که میخواهد سبب بنیاد نهادن مثنوی هشت بهشت را بیان کند از شبی خوشتر از روز بیغمی و دلکشتر از نو بهار یاد میکند که خاطرش به گوهر افشانی مشغول بود و از نکته های مشک آگین روی کاغذ را نگار خانه چین ساخته بود و خود از طبع گوهرزای به سخن نکته بندی و عقده گشایی میکرد که در آن اثنا رفیق سخن شناسش که علی نام داشت از در درآمد وچون شاعر را دید که پنهانی در گهر سنجی و درافشانی است ، زبان به تحسین گشود و از چهار مثنوی خمسه ( مطلع الانوار – شیرین و خسرو – مجنون و لیلی و آیینه سکندری ) که شاعر پیش از هشت بهشت آنها را پرداخته بود یاد کرد و سپس به وی هشدار داد که دفتر پنجم باید از آن چهار دیگر ارزشمند تر باشد.

کاولین نکته گرچه چست بود

آخرین  بهتر از  نخست  بود

وشاعر را این یاد آوری مطبوع خاطر واقع میشود و دل به همت والا می نهد تا از سینه لؤلؤ لالا بیاورد و همین جاست که در اندیشهء طرح داستان می افتد و میگوید :

این ورق را چنان کنم تحریر

که  نیا بیش  در زمانه  نظیر

کنم اول به طرفه های غریب

نکته  های  کتاب  را  ترتیب

وز طریق سخن سرای  کهن

هرچه دیدم  دقیقه  های سخن

دل  پاک  منش  به  مستوری

ساخت دستورخودبه دستوری

حقه  بگشادم   و  شکر  چیدم

چاشنی  را   نمونه   بر چیدم

جرعه ای را که عقل چید از وی

همه ریزم  درین  قرا  به می

وان  نمودار  هفت   پیکر  او

وان  براهین   هفت  زیور او

وان به هرگنبدی به مجلس وجام

عیش خوبان و عشرت بهرام

یک به یک را نمونه برسازم

نرد   نو  بر  بساط   نو  بازم

نمط   رنگ  های   گنبد   نیز

سان  دیگر  بر  آرم  از تمییز

رنگی آرم  که  بوی هم  باشد

وآن چنان رنگ وبوی کم باشد

هر مثالی   به   عنبر  افشانی

صندلی  و  بنفش  و  ریحانی

آنکه زرد است وزعفرانی فام

کنمش   رنگ   زعفرانی  نام

وانکه  باشد سیاه و رنگین نیز

خوانمش عنبرین ومشکین نیز

وانکه سرخ  و  سپید  پنداری

اینت  کافوری   آنت   گلناری

گویم  افسانه  های  طبع فزای

از  لب   لعبت   فسانه  سرای

هر فسانه صراحیی  ز شراب

دورمستی وبلکه داروی خواب

هریکی  را   بهشت   نام  کنم

حور و  کوثر در او تمام  کنم

هفت باشد بهشت و کوثر هفت

هشتم آن کاندران بود هر هفت

پس نویسم به کلک مشک سرشت

نام این هشت خانه هشت بهشت

تا   کسی    کاندرو   گذر  یابد

بی  قیامت  بهشت  در یابد ….

نکته جالبی که در این طرح به نظر میرسد ، انتخاب عنوان داستان است که داستان نویسان با در نظر گرفتن اصول « عنوان گزینی » که عبارتست از انگیزش فکر و گیرایی و روانی و همآهنگی با موضع داستان ، غالبآ بعد از ختم داستان ، انتخاب میکنند ولی امیر خسرو ، بادر نظر گرفتن طرحی که پیشرو داشته است عنوان هشت بهشت را قبل از سرودن داستان اختیار کرده و در توجیه گزینش این عنوان گفته است که اگر چه هفت گنبد ، هفت بهشت میشودو بهشت هشتم نیز خود مثنویست که هفت بهشت در آن جای دارد و بطوریکه می بینیم ، عنوان هشت بهشت ، هر چهار اصل عنوان گزینی را در بر دارد ، هم محرک اندیشه خواننده است که فکر می کند با مطالب جالبی سر و کار دارد ، هم گیرا است و خواننده  را جذب می کند هم روان است وبه آسانی تلفظ میشود و هم با موضوع داستان که عیش و نشاط است مناسبت و همآهنگی دارد.

ادامه دارد…

 

۴ پاسخ به “شیوهء داستانسرایی امیر خسرو”

  1. admin گفت:

    برادر عزیزم قیوم جان بازهم تشکر از زحمات تان که بخش دوم این مقاله عالی و ارزندۀ پدر گرامی ما زنده یاد استاد بشیر هروی را آماده و تقدیم دوستان و علاقمندان سایت ۲۴ ساعت نمودید. بنده عزیزان را به مطالعه اش دعوت میکنم. مهدی بشیر

  2. زهره صابر هروی گفت:

    ‌هزاران درود بر روان گرامی شاعر بزرگوار و صاحب کلام هری زمین شادروان علامه علی اصغر بشیر هروی باعظمت و چکامه های پربار شان ماندگارترین باد ! مدیون تقسیم این گهردانه های سترگ !!

  3. عبدالله هروی گفت:

    مقاله عالیست. روح استاد بزرگوار بشیر هروی شاد و تشکر از شما برادران فرهنگی .

  4. قیوم بشیر هروی گفت:

    برادر گرامی ام مهدی جان عزیز از زحمات قابل قدر تان ممنون و سپاسگزارم ، خداوند روح پدر بزرگوار ما را شاد وخشنود داشته باشد و برای ما توانایی ادامه راه آن بزرگوار را عنایت فرماید.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی
    ملبورن – استرالیا

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما