۲۴ ساعت

27 نوامبر
۵دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر جمعه هفتم   قوس   ۱۳۹۹ – ۲۷  نوامبر ۲۰۲۰ هالند

حکایت ۲۹۶

دانی که چه گفت : زال با رستمِ گرد

دشمن  نتوان  حقیر و بیچاره  شمرد

« سعدی »

بی احتیاطی

در سال (۴۶۵ هجری ) آلب ارسلان سلجوقی با لشکری گران بقصد تسخیر ماوراءالنهر حرکت نمود وهنگامی که از آب جیحون گذشت ، عده ای از غلامان سلطان بقلعه ای که در کنار آب واقع بود هجوم برده کوتوال قلعه را که یوسف نام داشت گرفتار کرده ونزد آلب ارسلان بردند !

میان سلطان و کوتوال مذکور سخنانی رد وبدل شد و بالاخره سلطان در غضب شده امر نمود تا او را از دربار خارج کرده بسپاست برسانند.

یوسف که دست از جان شسته بود کاردی را که در ساق موزه پنهان کرده بود، بیرون آورده بطرف سلطان حمله کرد ، غلامان می خواستند اورا بقتل برسانند، سلطان که به تیراندازی خود مغرور بود وهیچوقت تیرش از هدف منحرف نشده بود غلامانرا از تعرض به یوسف منع کرد و دست بکمان برده تیری در چلهء آن جای داد و رها کرد ولی تیر خطا شد ویوسف فرصت یافته خود را باو رسانید و بضرب کارد رشتهء حیاتش را برید و این بی احتیاطی بقیمت جان سلطان تمام شد.

غلامان سلطان از مشاهدهء این حال دچار بیم و هراس شده روی بگریز نهادند و یوسف که فرار آنانرا دید در صدد برآمد که از آنجا خارج شودو جان خود را از خطر برهاند. در آن اثنا جامع فراش نیشاپوری که رئیس فراشان بود بانجا رسید و از عقب سر با میخکوبی که در دست داشت بر فرق یوسف نواخت و اورا هلاک نمود.

سلسه این حکایات ادامه دارد …

 

۵ پاسخ به “از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی”

  1. admin گفت:

    دوستان عزیز !
    بازهم قسمت دیگری از کتاب هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی شاد روان استاد بشیر هروی را تقدیم شما عزیزان و کتابدوستان محترم نمودم . تشکر از برادر عزیز و گرامی ام قیوم جان که لطف نموده و مانند همیشه آنرا تایپ و به دسترس سایت ۲۴ ساعت و خواننده گان عزیز گذاشته اند . مهدی بشیر

  2. عبدالله هروی گفت:

    برادر محترم آقای محمد مهدی بشیر !
    خوشحالم که باز هم حکایت دیگر از استاد بزرگوار شاد روان بشیر هروی را مطالعه میکنم. موفقیت شما برادران عزیز فرهنگی را آرزو مینمایم .

  3. زهره صابر هروی گفت:

    سپاس از تقسیم این اثر پربار استاد سخن و فخر افغانستان شادروان علی اصغر بشیر‌هروی بزرگ مرد جاودنیاد !!

  4. برهان الدین سعیدی گفت:

    دوست معظم و دانشمند محترم مهدی « بشیر » صاحب !
    حکایت شماره « ۲۹۶» اموزنده و ارزشمند دانشمند فرزانه شاد روان استاد علی اصغر « بشیر هروی » صاحب را خواندم ؛ الله سبحانه و تعالی بهشت فردوس را نصیب شان بگرداند و برای شما دوست معظم و فامیل محترم ؛ صحت، طول عمر ، اجر جزیل و خیر و برکت نصیب کند .
    بااحترام
    برهان الدین « سعیدی»

    http://www.said-afghani.org/seite-makalat/ustad-bashir-herawi-25.09.2011/hakaeate-%20296-30.11.2020%20Bashir%20Herawi.pdf

  5. admin گفت:

    دوست دانشمند و گرامی آقای برهان الدین سعیدی !
    جهانی سپاس از شما و نشر دوباره این حکایت در ارگان نشراتی صلح و تفاهم مولانا سعید افغانی. از خواننده گان عزیز میخواهم که با کلیک کردن لینک بالا از مطالب آموزند آن مستفید شوند . مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما