۲۴ ساعت

13 اکتبر
۲دیدگاه

مجمر درد

تاریخ نشر سه شنبه  ۲۱ میزان ۱۳۹۴- ۱۳  اکتوبر  ۲۰۱۵ هالند

شعر ناموزون و ناهمگون از : زهره ( صابر هروی )

( مجمر درد )

آنکه در نرد وفا هستی ِ خود بأخت منم

اینچنین در ره ِ عشق تو به غم ساخت منم

آنکه خنجر به دل پاره ى من کوفت تویى

آنکه دل پیش قدم هاى تو انداخت منم

آنکه با ظلم و جفا کرد مرا خوار تویى

آنکه با مهر و محبت به تو پرداخت منم

آنکه با شعله ی طعن جانم و تنم سوخت تویی

آنکه دل مجمرِ آتش شد و بگداخت منم

آنکه دنیا ِ مرا خواند چو بازیچه ، تویى

آنکه هر لحظه ترا معجزه پنداشت منم !

آنکه جز درد و بلا در دل من کاشت تویی

آنکه در هرنفسش خیر ِ ترا خواست منم

آنکه تیزاب به کشتِ دل ِ من داد تویى

آنکه چون آب به باغ ِ تو بیاراست منم

آنکه نشناخت وفای من ِ بشکسته تویی

آنکه دیر از دیگران رنگ ِ تو بشناخت منم

٧ أکتوبر ٢٠١۵

 

۲ پاسخ به “مجمر درد”

  1. admin گفت:

    درود به خواهر گرامی ام ، خانم زهره جان صابر هروی ، سروده زیبا و عالی و مملو از احساس است. خداوند روح کاکای گرامی ام شاد روان استاد صابر هروی را شاد گرداند . شما زنده وسلامت باشید. مهدی بشیر

  2. زهره صابر هروي گفت:

    از اینکه ازین هیچمدان قدر دانی مینماید شرمسارم و تا نهایت ها بازهم سپاسگذارم برادر فاضل و ادیب ام محترم مهدی جان گرانقدر .

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما