۲۴ ساعت

28 فوریه
۳دیدگاه

یادی از: زنده یاد

تاریخ نشر جمعه ۲۸  فبروری  ۲۰۱۴ هالند

زنده یاد الحاج محمد عمر (مطیع) سلجوقی

زنده یاد الحاج محمد عمر (مطیع) سلجوقی

به بهانه ی دریافت کتاب گنجینه ی نور

یادی از:

زنده یاد الحاج محمد عمر (مطیع) سلجوقی

قیوم بشیر

ملبورن – آسترالیا

بیست و هشتم فبروری۲۰۱۴

قیوم بشیر

قیوم بشیر

  آخیرآ نسخهء برقی کتاب گنجینهِ نور که منتخبی از اشعار زنده یاد محمد عمر مطیع سلجوقی میباشد و به اهتمام  دوست دانشمند و عزیزم جناب نصرالدین سلجوقی و صفحه آرایی محترم فرهاد احراری تهیه و توسط  انتشارات احراری  دو سال قبل در شهر هرات به زینت چاپ آراسته شده بود بدستم رسید.

اشعار زیبای مندرج در این کتاب و تقریظ های متعددی که در آن شامل میباشد  توجه خواننده را بخود جلب میکند ، لهذا پس از مطالعهء آن  تصمیم گرفتم تا ضمن معرفی این اثر بخش هایی از آنرا نیز غرض استفاده خواننده گان عزیز به نشر برسانیم.    

در آغازین کتاب پیشگفتاری توسط فرزند مرحوم مطیع سلجوقی جناب نصرالدین سلجوقی تحریر یافته که در بخش نخست آن چنین می خوانیم :

خدا را سپاسگزارم از اینکه فرصت را میسر ساخت تا پس از چند سالی کلیات شعر قبله گاه مرحوم خود الحاج محمد عمر (مطیع) سلجوقی را که در بردارنده ی اشعار اجتماعی ، انتقادی ، حکایات منظوم ، اندرز های منظوم ، مناظره ها و مشاعره های منظوم در قالب حمد ، نعت ، قصیده ، غزل ، رباعی و مثنوی می باشد را به دست نشر بسپارم.

در ادامه به مقدمه ای هشت صفحه یی از محترم عبدالعلی نور احراری بر میخوریم که توجه  خواننده گان را به بخش هایی از آن معطوف می دارم :

…شاعران زیادی پا به عرصه ی وجود گذاشتند که یکی از ایشان شخصیت مورد بحث ما مرحوم محمد عمر (مطیع) سلجوقی است .

محترم عبدالعلی نور احراری در مورد اشعار زنده یاد مطیع سلجوقی چنین می افزاید:       

شعری را که علامهء بی بدیل ، استاد صلاح الدین سلجوقی وصف نماید و یا محقق دقیق ، استاد علی اصغر بشیر هروی بستاید، به کسی چون من نسزد که در باره اش لب بگشاید و اظهار نظر نماید، بلکه باید دم فرو بندد و تسلیم نظر استادان شود. این نکته نیز شایان یادآوری است که مرحوم (مطیع) سلجوقی آن گونه که شنیده ام به حدی دارای طبع روان بوده که حتی با فرزندان خویش که رابطه ی نامه نویسی داشته، نامه ی منظوم می فرستاده و نامه ی منظوم پاسخ می گرفته است . زهی سعادت به چنان پدر و چنین فرزندان فرهنگی که قریحهء ادبی و شاعری را به ارث برده اند!

و اما زندگینامه ی مرحوم محمد عمر (مطیع) سلجوقی:

مرحوم الحاج محمد عمر متخلص به ( مطیع) فرزند ملا فقیر احمد فرزند مرحوم ملا ابوبکر فرزند ملا عبدالعظیم از خانواده ی آل سلجوق در سال ۱۲۹۲ هجری شمسی در قریهء قایمست ولسوالی گذره از توابع ولایت هرات دیده به جهان گشود.

تعلیمات ابتدایی را در مکتب دادشان فرا گرفت و برای آموختن مضامین متداول روز چون صرف نحو ، منطق ، بیان و معانی و اصول فقه نزد استادان باتجربه چون ملا میرجلال الدین طبیب و مفتی ملا محمد معصوم تیموری در آسیاچه که قریه ایست در جنوب غرب قایمست ،به تحصیل علم پرداخت. سپس در ۱۳۱۲ شامل دارالعلوم مصلی هرات شد و بعدها در ۱۳۱۶ هجری شمسی به اثر تشویق استادانش روانه کابل گردید و مشمول دارالمعلمین مستعجله آن شهر شده و پس از تکمیل دوره ی تحصیلی با کسب شهادتنامه ی درجه اعلی به هرات برگشت و بعنوان سرمعلم مکتب ولسوالی غوریان شروع بکار نمود.سپس به ترتیب بعنوان سرمعلم ولسوالی های کهسان ، زنده جان و همچنین مدرسه ی فخرالمدارس به تدریس پرداخت و همزمان تنظیم لیلیهء آن مدرسه را نیز بدوش گرفت.

مرحوم مطیع سلجوقی سی وسه از عمر پربارش را بعنوان آموزگار در خدمت تربیهء  اولاد وطن سپری نمود و دراین راستا مؤفق به اخد تحسین نامه های متعدد و مدالهای (پوهنه) یعنی علم و دانش و ( رشتین) یعنی راستی نایل آمد.

نامبرده پس از آنکه تقاعد نمود بینایی چشمانش را تا حدی از دست داد چنانچه در یکی از سروده هایش چنین یادآوری مینماید

چو بید از خوف محشر گشته لرزان

یکی  از  هر  دو  چشمم  کور گشته

یکی   دیگر   بسی   کم  نور  گشته

نگشتم   مصدر   خدمت  به   مردم

تبهکارم   و  خود  را  کرده ام  گم

و اما آنچه شایان توجه می باشد موجودیت هشت تقریظ در این کتاب است به این صورت از آن نام برده شده:

– تقریظ فضل الصدیق فاضل سلجوقی در سنگ لوح مطیع.

– تقریظ مولوی عبدالله شفیقی نسبت به آثار مطیع.

– تقریظ محمد ناصر کفاش.

– تقریظ محمد ناصر نصیب کابلی.

– تقریظ  خانم مجبوبه هروی .

– تقریظ عبدالجبار جلیل .

– سواد تقریظ شادروان استاد علی اصغر بشیر هروی .

– آهسته گگ، تقریظ امان الله نطقی افضلی نسبت به نشر کتاب کیهان نور.

در مورد اشعار مندرج در این اثر باید یاد آور شد که مرحوم مطیع سلجوقی شاعری بوده توانا و با قریحه رسا . اشعارش بسیار سلیس و روان که با مهارت خاص  مسایل اجتماعی را با زیبایی کلام بیان نموده و اشعار انتقادی وی نیز درخور ستایش است ، در بسا مسایل روز با زبان شیرین شعر سروده ای دارد که بدل خواننده چنگ می زند.

در مورد اشعار مرحوم مطیع سلجوقی بد نیست نگاهی به تقریظ زنده یاد استاد علی اصغر بشیر« هروی» بیندازیم ، چنانچه گفته اند حکیم را نتواند مگر حکیم ستود.

سواد تقریظ علی اصغر بشیر هروی

دوست فاضل محترم جناب آقای مطیع سلجوقی!

از اینکه نظر به حسن ظنی که در باره ی این ضعیف دارید ، شرف مطالعه ی دیوان اشعار خود را به من عنایت فرمودید و چند صباحی از لذت روحانی آن متلذذ شدم بی نهایت ممنونم.

اشعار شما از آن سبب که از منبع یک احساس قوی و روشن سرچشمه می گیرد و تأثرات شما را به خوبی منعکس می سازد ، می تواند در ردیف بهترین اشعار عصر ما قرار داشته باشد.

شما در طی این اشعار شیرین و با زبانی که خواننده و شنونده را زود تحت تأثیر قرار می دهد ، مناظر زشت و زیبای اجتماع را تشریح نموده اید و این خود مؤفقیتی است که نصیب هر شاعر نمی شود.

من اشعار بسیاری از شاعران و متشاعران این عصر را به دقت مطالعه کرده ام و حتی بعضی از آنها را دیده ام که به طرزی قشنگ و با نامهای فریبنده تری چاپ کرده اند. ولی همه ویا اکثر آنها جز تکرار مکررات بی مزه چیزی نبوده و آن سوز و حرارت و تپش وحرکتی که باید از خواندن شعر در خواننده ایجاد شود، اصلآ و ابدا در اشعار ایشان دیده نشده ویا من بی ذوق و کم سلیقه هستم که نتوانسته ام از آنها لذت ببرم ولی باور کنید که نود در صد از اشعار شما مرا سخت تحت تأثیر قرار داده و بدون اینکه تملق و چاپلوسی و اغراق ومبالغه کنم، اعتراف می نمایم که از بیشتر اشعار شما لذت برده ام.

شعر و بطور کلی ادب امروزما باید دارای مضامین نو ونماینده ی احساسات و عواطف عالیه باشد و فرق نمی کند که شاعر آنها را در لباس کهنه ی تعبیرات قدیمی عرضه نماید یا اینکه از سرحد الفاظ و عبارات تجاوز کند و رسوم کهن وزن و قافیه را در هم شکندو شعر نو اصطلاحی امروز را به وجود بیاورد. در شعر اصل و قاعده ی کلی نو بودن معنی ومفهوم است ، لفظ چندان اهمیتی ندارد ولی اگر شاعر قوانین لفظی شعر را هم مراعات کند در آن صورت شعر او « حسن اندر حسن » می شود.

در اشعار شما این اصل و قاعده بکلی رعایت شده است واگر نخواسته اید از حیث لفظ در ردیف نو پردازان قرار بگیرید از لحاظ روح مطلب کاملآ نو پرداز هستید و تجدد ادبی را تا حد لازم و کافی مراعات نموده اید. پارچه های « میوه ی نخل باغ بشیر» ، « شهید عشق »، « به فرزند» ، « زمستان و خرابی گوشت » ، « شوخی های قلم » ، « لوح اطفال » ، « یک پند » ، « یک قصه واقعی » ، « صحنه عبرت » ، « مکتوب پدر برای پسر »  و بعضی پارچه های دیگر ، نمونه های بسیار خوبی از رعایت اصل  قاعده ی کلی شعر است.            خود من با اینکه طبع ناتوانی دارم گاهی از اوقات رطب و یابسی مبهم بهم می بافم ؛ چون طبعآ طرفدار تجدد ادبی و شعر هستم و میل و رغبت مردم به خصوص طبقه ی تعلیم یافته را مخالف تجدد ادبی می بینم ، ببیشتر به نویسندگی و کمتر به شاعری توجه دارم و به همین سبب کم شعر می گویم ولی از هر شاعری که چراغ تجدد ادبی را روشن نگاه می دارد، قلبأ ممنون هستم و تخم ارادتش را در مزرع دل می کارم.

مطالعه ی اشعار شما برای من این امید را بوجود آورد که با وصف عدم میل عمومی به مضامین نو و با وصف بی ذوقی محیط ، این چراغ خاموش نخواهد شد و شعرای حساس با ذوقی امثال شما بدون اینکه یأس را در وجود خود راه دهند به نورافشانی این چراغ کمک خواهند کرد.

مؤفقیت شما را از درگاه خداوند توانای مهربان جل شأنه خواستارم و از اینکه گستاخی نموده در چند جا بر اشعار شما بطوریکه در یادداشت های صفحه ی بعد ملاحظه می فرمایید خرده گیری کردم ، امدی عفو دارم.

علی اصغر بشیر « هروی »

۱۴ قوس ۱۳۴۳

و اینهم نمونه ی کلام مرحوم مطیع سلجوقی :

شهید عشق

کسی از من به  غم  آغشته تر نیست

به مثل من کسی خونین  جگر نیست

پریشان  حال  و محزون  از غم  یار

چو من دیگرکسی دربحر وبر نیست

گرفتارم   به   عشق   خوب  رویان

شبِ اندوهِ  هجران  را  سحر  نیست

به  جور  ظلم   آن   شیرین   شمایل

مرا  تاب  و توان  زین بیشتر نیست

شده عمری که  می سوزم  به  یادش

ولی  او  را  بسوی  من  نظر نیست

نمی ترسد   ز   آه   و   ناله ی  من

و  یا  در  آهِ  جانسوزم   اثر  نیست

ازین     حال     پریشان    مریضی

مگر آن  بی  وفا هرگزخبر نیست؟

به  غیر  از دیدن  رویش  به محشر

مرا    هرگز   تمنای   دگر  نیست

شهید   عشقم  و  افسوس   افسوس

که یارم را به خاک من گذر نیست

“مطیعا”    اندرین    دنیای    فانی

کسی نبود که اوخونین جگر نیست

وسرانجام مرحوم (مطیع) سلجوقی در برج جدی سال ۱۳۶۷ هجری شمسی در سن هفتاد وپنج سالگی در منزلش واقع پایحصار شهر هرات چشم از دنیا بست و رخ در نقاب خاک کشید و در جوار آرامگاهء پیر هرات خواجه عبدالله انصاری (رح) بخاک سپرده شد. روحش شاد و یاد وخاطره اش جاودانه باد.

در پایان از دوست عزیز و گرانقدرم جناب نصرالدین سلجوقی اظهار سپاس و امتنان نموده ، مؤفقیت های مزید ایشان را آرزومندم.

قیوم بشیر

ملبورن – آسترالیا

بیست و هشتم فبروری ۲۰۱۴

 

۳ پاسخ به “یادی از: زنده یاد”

  1. admin گفت:

    قیوم جان ، مقاله زیباست. خداوند همه رفته گان را غزیق زحمت خود قرار دهد . روح مرحوم الحاج محمد عمر (مطیع) سلجوقی شاد و ویادش گرامی باد . شما زنده وسلامت باشید.

  2. قیوم بشیر گفت:

    مهدی جان عزیز از زحمات قابل قدر تان جهانی ممنون و سپاسگزارم ، مؤفق و مؤید باشید.

  3. نصرالدین سلجوقی گفت:

    برادر کرامی جناب آقای بشیر هروی.

    با سلام واحترامات فائقه از نقد کتاب گنجینهء نور اثر قبله گاه مرحوم من (مطیع ) سلجوقی اظهار سپاس می نمایم. قبله گاه شما و پدر من از جملهء دوستان نزدیک بودند. آنها مردمانی بودند بی آلایش و بدون تکلف من در ایام نوجوانی هردو را در منزل مان واقع پایحصار می دیدم که دست به یک کاسه با هم غذا می خوردند واز صحبت های همدیگر لذت میبردند.شاد و مسرور باشید.

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما