۲۴ ساعت

18 دسامبر
بدون دیدگاه

نشـست بــیــن الافــغـانـی

  تاریخ نشر سه شنبه  ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲هالند

محترم امـیـن الدین « سعیدی - سعید افغانی» ودکتور صلاح الدین سعیدی - سعید افغانی

محترم امـیـن الدین « سعیدی – سعید افغانی» ودکتور صلاح الدین سعیدی – سعید افغانی

نشـست بــیــن الافــغـانـی

شورای علمی  مرکز مطالعات ستراتیژیک افغان

۱۶ /۱۲ / ۲۰۱۲

****

قراراست دوشنبه ۲۶ قوس سال  ۱۴۹۱هـ ق.( ۱۷ دیسامبر ۲۰۱۲ م ) سومین نشست بین الافغانی ظاهراً، به دعوت یک  انستیتوت  تحقیقاتی فرانسه درپاریس، به اشتراک طیف وسیع از جوانب مختلف دخیل درمسایل افغانی، به شمول نمایندگان دولت موجود کابل و نماینده مخالفین سیاسی ونظامی این حاکمیت گرد هم آمده،  نظریات  ومواضع خویش را درقبال مسایل افغانستان ارایه بدارند.

قرار است درین نشست اشتراک کننده گان نظریات و مواضع خویش را ارایه بدارند، تبادل نظر، نقل قول ازیک دیگر و توافقات ویا قطعنامـﮥ درنی نشست وجود نه خواهد داشت. خوشبختانه پیشبنی شده میتواند که  این نشست و نشست های مشابه مبنی بر تلاش  های پیشتازان جامعه برای امر خیر  و جستجوی راه های حل مسایل کشور ما، امر صلح و منطقه نه اولی است و نه هم آخری خواهند بود. هریک ازین نشست های خیرخواهان و خیر اندیشان کشور را بخاطر خدمت به خیر وصلح درکشور ما، منطقه و جهان استقبال میکنیم و آنرا مانند آغاز کارنیک  به فال نیک میگیریم.  

 خوانندۀ محترم هموطن گرامی!

مسلم این است که درسیاست منافع ومصالح مطرح است، دوست و دشمن دایمی وجود ندارد. برای یک افغان با احساس وخیر خواه همیشه منافع ومصالح کشور و درصورت عدم موجودیت ګزینــﮥ بهتر انتخاب کم بد از بدتر وبرای فرصت طلب و خاین به آرمانهای برحق مردم و ملت ما، همیشه اهداف مردود و منحط به خود وحلقات مربوطش.

مادیدیم که دشمنان دیروز دوستان امروز شدند و دوستان دیروزی دشمنان امروز.

مادیدیم این منافع ومصالح درمراحل مختلف مختلف بود و هریک از جوانب ذیدخل درقضایای افغانستان اهداف تاکتیکی و ستراتیژیکی خویش را پیگیری میکردند ومیکنند.

اینکه درمسایل افغانستان حد اقل دربیشتر از سه دهه کدام جوانب ‌‌دخیل بودند و چطور پیگیر به اهداف، منافع و مصالح خویش تمرکز داشتند و دارند، به صراحت مشهود است. به صورت عمده و آسان ساز، مصالح،  منافع و براساس آن مواضع  دولت امریکا، انگلیس، فرانسه، چـین، روسیه، هند، سعودی، ایران و پاکستان و منافع و مصالح و مواضع افغانها و خدمتگاران اهداف خیر کشور ما به نحوی هریک فصل و باب مستقل اند که میتوان آنها را دربخش موارد در موازات یکدیگرودربخش موارد در تقابل یکدیگر مطالعه کرد ویافت.

اهداف دور و نزدیک این کشور ها، عوامل وفکتور های داخلی مؤثر درین وضع ، از جمله حاکمیت ضعیف ودر بسا موارد از لحاظ مسلک و مشروعیت غیر مشروع و بې اتوریته ، برای بررسی و مورد مداقه قرار دادن،  بیرون رفت و حل معضله ها و خروج  ازین انجماد و خطرات ناشی ازآن جداً مهم واساسی اند. چنانچه متذکر شدیم و بعضی موارد تلګرافی اشاره کردیم  به آسانی درمییابیم که  هست موارد که منافع و مصالح کشور ما، منافع و مصالح خیر و امر صلح  با منافع و مصالح جهات و کشور های مختلف مذکور  درمطابقت ودرموارد درتضاد قرار دارند.

باتأسف درمیابیم که مردم ما تفنگ دیگران را به شانه کرده و جنگ های نیابتی را به پیش میبرند.

با تأسف وتأثر دیدیم که ملت افغان درطول بیشتر از سه دهه دربسا موارد  قربانی داد اما منفعت و ثمرۀ این جانفشانی های مردم مارا عدﮤ  ازافراد چالاک،  فریب کار،  فتنه گر  ودیگران بخود اختصاص داده و به باد فنا دادند.  از فرصت های طلایی عصر  به صورت درست استفاده نه شد و فرصتهای از دست رفت و باوجود سرازیر شدن  ملیاردها پول وامکانات برای  افغانستان ملت ما هنوز هم به خاک و خون نشسته و درهای امید  مردم ما  درموارد بسته به مشاهده میرسد.  

این وضع و حالت،  صلح  منطقه و جهانی را هنوز هم به شدت به مخاطره انداخته و تهدید میکند.

همان قسمیکه پیش بینی میشد عصر ما بعد از جنگ سرد دارد به تقابل تمدن های بشری کشانده شده است.

سوال مطرح میگردد عوامل این حالت چیست و چرانمی توانیم مانند ملت ومردم متمدن کشور های جهان بر سرنوشت خویش مسلط شده و سرنوشت خویش را خود رقم زده، صاحب وطن خویش شد و دررفاه و سعادت زندگی کنیم؟ 

درین راستا وظایف ما چیست و چه باید کرد؟

دربررسی عوامل که عوامل خارجی وداخلی این وضع میباشند بیشتر  بر عوامل که میتوان آنرا خود اصلاح کرد متمرکزشدن ادای رسالت بهتر است.  متمرکز شدن به این عوامل و توضیح آن با جرئت وشهامت و باقبول قرار ګرفتن درلست های سیاه و پیګرد های مریی و نامریی ضرورت جدی وعاجل  است. دقیقاً این کاری است که در همچونشست و کنفرانس های جهانی،  پشتازان جامعه درکار های روزمرهء خویش درنوشته ها و تبصره ها، و  برآمد ها خویش  درمیدیا ومنبر باید  اجرا کنند که اجرا هم میکنند.

یافتن راه ها و رسیدن به اهداف خیر مردم ما ضرورت به شناخت دقیق ازوضع گذشته با عوامل عینی آن، شناخت و تعمق بر وضع موجود و عوامل این حالت  و اخذ تدابیر معقول، علمی، افغانی و ممکن برای حل مشکلات و غلبه برنابسامانی ها و بیرون رفت ازین حالت غیر قابل تحمل، به نحوی که با مصارف ووقت کم، دست آورد های حد اکثر داشته باشیم، ضرورت است.

این خواست و مطالبه بخاطر هم جدی واساسی وعمده است که ما دیگر وقت برای ضایع کردن  نداریم. برماست تا این کشتی را از غرق شدن نجات دهیم.

علم ثابت ساخته تازمانیکه درستیج سیاسی یک جامعه نماینده های راستین و موجود  کشور و جامعه از طروق مشروع حضور و وجود نداشته باشند و تازمانیکه در ستیج سیاسی جای های خالی موجود باشد، درآن کشور وجامعه صلح دوامدار قایم شده  نمی تواند.

علم ثابت ساخته که برای بیرون رفت از مشکل باید مشکل را به صورت درست وراستین شناخت و راههای عملی و عینی بیرون رفت را جستجو وروی دست ګرفت. درین جا باز هم اصل مصرف کم، وقت کم و نتایج حد اکثر را باید اساس قبول کرد. اعتراف به واقعیت های عینی تلخ درکم کردن رنج و درد بعدی مساعدت میکند.

زمان ثابت ساخته به چیزوحالت که فعلاً حتی اعتراف کردن نمی خواهیم بعداً به حالات بدتر آن مجبور به اعتراف وقبول خواهیم شد.

علم ثابت کرده و راه خوب بهتر وجود ندارد که تمام جوانب قضیه ومسأله افغانستان، منطقه و امرصلح و خیر باید دربین خویش نشسته و بجای تفنگ باید عقل سلیم ، شناخت از مواضع متقابل و حدود و ثغور گذشت ممکن متقابل و برخورد عینی و بادرنظر داشت عدالت تصمیم گرفته شده وتصامیم عملی و اقدام عملی صورت ګیرد. تصمیمیکه تمام جوانب قضیه بر اصول آن توافق مقدماتی نموده و درین  تصمیم  باوجود اینکه  برنده و بازنده نه خواهد داشت ملت ما برنده شود. درین توافق باید تمام جوانب  به برحق بودن پروسـﮥ آن معترف شوند.   

برای رسیدن به این توافقات درمراحل اول توافقات اولی  و ابتدایی و درمراحل بعدی به توافقات بیشتر، ضرورت است تا نشست های درسطوح مختلف، ازشناخت نظریات یک دیگر، ازتوافق به مسایل اولی، تعهدات درمورد تعهدات بعدی و رفتن به یک سلسله توافقات بیشتر  زمینه ساز شود. به نحوی که باز هم ملت تصمیم گیرندۀ اصلی گردد. این پروسه ساده وآسان نیست. اماممکن وقابل سپری شدن است و تجارب خوبی درین راستادر جهان وجوددارند. 

فرق بین انسان ها و دیگر حیوانات در همین است که انسانها خواسته های خویش را به افاده وزبان به یک دیگرو با کسب تجارب نیک ازیک دیگر تحقق بخشیده و حیوانات دیگر این وسیلـﮥ را ندارند لذا زود  شاخ به شاخ شده و به جنګ و  جدال متمرکز میشوند.

بر انسانها است تا ازین نعمت الهی افهام و تفهم خیر استفادۀ اعظمی نموده ورسالت خویش را درین مدت کوتاه که بشریت دراختیار دارد ادابدارند.  

با همین فهم از موضوع نشست پاریس و نشست های  مشابه را حتی مانند آغاز کاربعدی استقبال نموده وآنرا غلـبــﮥ عقل برجهالت و سرتمبگی میدانیم. کنفرانس و نشست ها میتواند تعهدات باشند باشند برای کار بعدی. بلی کار اصلی بعد از ین نشست های آغاز میشوند. غلبــﮥ عقل سلیم هر انسان عاقل  و خیر خواه، نشست و تفاهم نیک و خیر است. اما چون نشست  بین الافغانی ۱۷/۱۲/۲۰۱۲ درپاریس نشست سومی است، متأثر خواهیم شد که همان گفته ها ومواضع اولی جوانب  بدون انعطاف تکرار نموده و  انکشاف درین زمینه وجود نداشته باشد. اگر چنین شود به این مفهوم خواهد که از جانب بعضی صداقت درمیان نیست و جوانب قضایا صرف به کسب فرصت وقت تمرکز دارند و هدف خیرشان یا ضعیف ویا اصلا وجود ندارد. عوامل اینکه صلاحیت از خود شان نباشد نیز مانند یک فکتور وعامل باید درنظرګرفته شده وبرای حل این معضل هم راه جستجو ګردد، تا سازمان و تجمعات مجبور و محدود برشرایط خارج از ارادهء شان آزادی قول و عمل پیدا نموده بتوانند.  

درینجاسوال مطرح است که آیا نشست پاریس و یا دیگر نشست های بین المللی،  افغانی و تلاش های  جامعــﮥ جهانی به این مفهوم است و به این معنای افاده شوند که طرفین ویا اطراف اشتراک کننده درقضایا به یک دیگر به مجرد نشست ګویا مشروعیت به جانب مقابل میدهند؟ و حتما نشست و آغاز سخن و تفاهم به معنای قبول نسخه های جانب مقابل است؟

جواب دریک کلمه نه است. این نشست ها و تفاهم، درواقعیت  متمدن ساختن مبارزات سیاسی و تلاش ها برای تحقق اهداف و برنامه و مشروعیت برنامه های خویش است که توسط ملت برمشروعیت تطبیق آن باید صحه ګذاشته شود.  فهم دیګر آسان ساز و غیر موجه دیګر غیردقیق خواهد بود و غیر دقیق و مشکل ساز است. این برخورد و  پیروی ازین روش، درواقعیت  متمدن ساختن زنده گی سیاسی است. این نوع برخورد تصحیح روش است که تحت نام مصالحـــﮥ سیاسی، بر فریب یکدیگرکوشیده اند،  دیگران را درخود منحل کردن و یا ه بی هویت ساختن ، تلاش صورت میگیرد.

ما مینشینیم، مینویسیم، انتروی ومصاحبه میکنیم، صحبت و وضع را تحلیل میکنیم، جرگه میکنیم، مواضع  و نسخـه های خویش را برای رهایی و بیرون رفت از بُن بست و ازین حالت  رقت بار و فلاکت تقدیم میکنیم .

این مواضع  ونسخه ها را مردم افغانستان و جهان میشنوند و درمورد ما قضاوت نموده و تصمیم میگیرند. این مواضع و نظریات مختلف و جوانب مختلف دخیل درقضیه میشنوند و درمورد با عینی نگری مواضع خویش را دربین خویش هماهنگ و درمورد که عدم مطابقت ، عدم موافقت وتضاد وجود دارد، بر گذشت های ممکن تفکر و تعمق صورت ګرفته و راه حل ممکن سراغ میشود. درین نشست ها خطوط سرخ غیر قابل عبور برای جوانب مختلف با دلایل آن روشن میشوند و …. لذا درین نشست ها تعقیب و پیګیری این جوانب قضایا و به این سبک و  روش، اساس کاربودن را  تعین کننده و بسیار ضروری میدانیم.  

هرگونه آسان سازی که در همچوکنفرانس ها و نشست ها و تفاهمات اشتراک کننده گان این نشست ها که درنتیجه  مردم و ملت رابه حاشیه بکشانند و سخن اصلی را که باید ملت دردست داشته باشند به خود اختصاص دهند، خطا، مردود، نادرست وناجایز بوده ومشکل راحل کرده نمی تواند. این اصل واین ملاحظه حتی درمورد کنفرانس بُن اول نیز مطرح و قابل تطبیق بود و درمورد هر نشست دیگر در رابطه به کشور، وطن ومردم ما وادارۀ آن اساس است ونباید درین راستا آسان سازی شود.

با استقبال از همچو نشست های بین الافغانی و جهانی از نشست پاریس  استقبال  کرده  و امید داریم تا  مواضع، راه های حل و نسخه های تمام  سازمانها، احزاب و تجمعات افغانی و مراجع بین المللی را دررابطه به بخش از  مسایل فوق و ومطالب  ذیل بدانیم و به ترتیب امکان انتخاب داشته باشیم:

آیا مشروعیت بدست گرفتن حاکمیت ومشروعیت نسخه های ما مانند نظر شخص، حزب، سازمان، حرکت سیاسی، جنبش و جمعیت برای تطبیق درجامعه از مردم بدست می آیده ویا مشروعیت تطبیق  درجبهــﮥ جنگ، تهدید وفشار، لولــﮥ،  گذشتـﮥ سیاسی و ….بدست می آید؟ آیادرست است ما بخاطر گذشته قهرمانانــﮥ خویش مثلا جهادمقدس برای رهای افغانستان به خود حق بدهیم که حاکمیت سیاسی را درآینده نیز بخاطر همین گذشته حق تصاحب داشته ویا این انتخاب را باید به ملت گذاشت؟ ما به این باوریم که تخطی ازین اصل که بخاطر قهرمانی های دیروز حق حاکمیت رابه خود اختصاص دهیم  عامل ادامــﮥ  تراژیدی و تهدی صلح کشور، منطقه و جهان  و بدنام ساختن نام مقدس  جهاد و گروگان گرفتن آن است. این باید مجاز نباشد.  این برخورد نزد وجدان، نزد الله تعالی، نزد ملت و جهان قابل مواخذه بوده و مردود است.

چه نوع نظام سیاسی، اقتصادی را برای افغانستان درشرایط موجود عملی وبهتر میدانید و چرا؟

آیا اقتصاد بازار آزاد بدون حاکمیت قانون را که در تقریبا در ده سال گذشته درافغانستان تطبیق شد قبول دارید؟ آیا درشرایط افغانستان اقتصاد بازارآزاد تحت نظر قوانین خوب با استفاده از اقتصاد مختلط به حیث وسیله برای رسیدن به اقتصاد بازار آزادکه درآن توانایی های رقابت آزاد و حاکمیت قانون وجود داشته باشد، برای افغانستان مناسب نمی دانید؟

با این نظر موافقید که برای افغانستان نیرو های امنیتی (اردو، پولیس، امنیت) مسلکی خارج از حلقات قومی و حزبی ضرورت است و باید چنین ارگانهای امنیتی کشور را ساخت؟

یکبار دیگر فهم و موضع این سازمان ها واحزاب از  دیموکراسی و انستیوت های مربوط به آن از جمله انتخابات چیست؟ آیا درزمان حضرت محمد (ص) چنین شد که پیامبر اسلام با وجود داشتن چنین صلاحیت و اختیار، جانشبین خویش را تعیین بدارد؟آیا این مسأله را ملت مُسلمه تصمیم نه گرفت؟

آیا عالم و روحانی مانند قوۀ و مرجع ممد و راهنما برای انتخاب مردم مسلمان افغانستان باشد تا ملت نماینده های خویش را تعیین وانتخاب کنند و یا اینکه علماء و روحانیون  ملت را تعویض نموده وخودتصمیم بگیرند؟  

اگر دیموکراسی حاکمیت مردم، توسط مردم برای مردم و درخدمت ارزشهای مردم است درین صورت ارزشهای افغانی باارزشهای دیگر کشورها فرق دارد و چطور میتوان درین راستا جایگاه وارزشهای افغانی را مطابق به دیموکراسی چطورمیتوان اولویت داد؟

آیا به موجودیت قوای سه گانــﮥ دارای قدرت متوازن بین سه قوۀ دولت  معتقد هستید ویا هم حاکمیت امروزی افغانستان که درآن قوۀ اجرائیه بر قوۀ قضایه و مقننه چربی واضح دارد، موافق میباشید؟ 

فهم شما از مصالحه ومفاهمــﮥ سیاسی چیست؟ داشتن پیش شرط ها که مانع نشست و تفاهم بین الافغانی شود ضرورت است؟ آیا نشست های تحت نام مفاهمه و مصالحه توافق بر جنایت است ویا هم خطوط سرخ وجود دارد و این خطوط سرخ کدام اند؟  

حد اقل ها برای توافق سیاسی باید تعیین و پیشکش شوند ویا مطالب که اصلامانع نشست شوند؟

منافع و مصالح افغانها و اولویت های افغانی و اولویت های همسایه های خاصتاً پاکستان  و دیگرکشور های ذیدخل درقضایای افغانستان از نظر شما کدام ها اند و چطور برآورده شده میتوانند تا موانع تأمین صلح پایدار و افغانستان متکی برخود تهیه دیدیه شوند؟

آیا جامعهءجهانی با وجود مصارف گزاف میخواهد از منطقه خارج شود ویا این خودزمینه ساز خواهد شد تا با موجودیت تشنج ضرورت موجودیت خویش راتثبت کند؟

استفاده ازشعار های جنگ سرد درقرن بیست ویک، از جمله استعمال نیرو های افراطی، دین و مذهب  بخاطر اهداف اقتصادی و سیاسی را که بخش ازکشور های منطقه به آن متهم اند، چطور ارزیابی میکنید؟

راه های حل دیگر ممکن بیرون رفت از معضل امروزی کدام های اند؟ مشخص با گرفتن نام و راه حل؟

آیا صلح که از پاکستان واز اهداف کشور های همسایه عبور کند میتواند برای افغانها و افغانستان صلح بیاورد ؟ دلایل و عوامل آن؟

عدالت، توقعات و تعهدات شما در برابر تأمین  عدالت و ازبین بردن معافیت افراد در برابر قانون  درافغانستان ومنطقه؟

امید واریم  درپایان نشست پاریس (۱۷/۱۲/۲۰۱۲ م ) و یانشست های مشابه مردم ما وجهانیان به این سوالات و سوالات مشابه جواب به دست آورند تا ازیک طرف به جانب صلح، رفاح و آرامش گام برداشته باشیم و ازجانب دیگر نظریات ودیدگاه های شما رامحک قضاوت وتصمیم درمورد این احزاب وسازمان ها ومدعیان خدمت به مردم، امرصلح و خیر وخادمان ملت و دین داشته باشیم.

 موفقیت های شمارا بخاطر امرخیرو خدمت به امر صلح، آرامش، تفاهم، تعقل وتدبر از بارگاه ایزد متعال خواهانیم.

از جانب شورای علمی  مرکز مطالعات ستراتیژیک افغان

دوکتور صلاح الدین و امین الدین (سعیدی – سعیدافغانی )

۱۶ /۱۲ / ۲۰۱۲

تیلفون: ۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸ @yahoo.comdrsalahuddinsayedi، strategicstudies@yahoo.com saidafghani@hotmail.com,

 

 
بدون دیدگاه

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما