چشم پر اشک
تاریخ نشر یکشنبه ششم جوزا ۱۳۹۷ – ۲۷ می ۲۰۱۸– هالند
محترم استاد محمد اسحاق ثنا
سرا پای وجودم بستر درد
نمی دانم به این دردم چه ها کرد
به هر سو بنگری چشمی پر از اشک
نه زن راخنده بر لب یا هم از مرد
به نیم تن کشد آتش زبانه
که نیم دیگرم یخ بسته و سرد
جوانی نخل سبز بود و اما
که برگ سبز آورد آخرش زرد
ز کوی یار هر گاهی گذشتی
بگوی حال من ای باد شبگرد
بگو یارت احوالت ندارد
کسی پیدا نشد پیغامت آرد
ز بیگانه ننالم باید از خود
به دوستی میهن زیبا تباه کرد
ثنا دارد دعا دایم شب و روز
به زودی صلح در کشور تو برگرد.
محمد اسحاق ثنا
ونکوور کانادا
۲۶/۰۵/۲۰۱۸
درود به استاد بزرگوار جناب آقای محمد اسحاق ثنا ، به آرزوی صحت وسلامتی تان و صلح دایمی در کشور . تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس تان.
مهدی بشیر
با درود وسلام خدمت استاد ثنا عزیز خوشحالم که بازهم از شما می خوانم ، به امید اینکه همیشه صحتمند و سرفراز باشید تا بازهم بسرایید و بنویسید.
با عرض حرمت
قیوم بشیرهروی