از دردی فـراقِ یار، می سوزم و میسازم
تاریخ نشر جمعه سوم ثور ۱۳۹۵ – ۲۲ اپریل ۲۰۱۶ هالند
احمد محمود امپراطور
کابل/افغانستان
از دردی فـــــراقِ یار، می سوزم و میسازم
در پیـش رخِ اغیـــــار، می سوزم و میسازم
آواره ز کـــــوی دل، افتــــــاده به دام عشق
دور از نظــــر دلــدار، می سوزم و میسازم
چون بلبـــل بی گلشن، در گوشه ای ویرانه
افتــــاده به رنج خــار، می سوزم و میسازم
ای چرخ فلک بر من، از بهــر چه ناسازی
یکبــــار نشد دیــــدار، می سوزم و میسازم
از بهــــر بقای خود، جز صبر چه باید کرد
با زنـــدگیء اجبـــــار، می سوزم و میسازم
مـــرغ وطنـــم هر جا، از نالــــه سخن دارد
نجــوا به لبــــم تکرار، می سوزم و میسازم
گاهی دلـــم از هر چیـز، میگیرد و میگریم
در محفظه ای اسـرار، می سوزم و میسازم
از روی نیــــکویانِ، این شهـــــــر گریزانم
بایـد بکنـــم اقــــــرار، می سوزم و میسازم
محمود توانم نیست، در کوچـــه ای ناکامی
از عشق پری رخسار، می سوزم و میسازم
——-
شنبه ۱۴ حمل ( فروردین ) ۱۳۹۵ هجری شمسی
که برابر میشود به ۰۲ اپریل ۲۰۱۶ میلادی
ســــــــــــــرودم
احمد محمود امپراطور
کابل/افغانستان
درود به برادر محترم احمد محمود امپراطور و تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس تان . مانند همیشه عالیست . موفق باشید . مهدی بشیر
درود به رهبر خردمند سایت وزین ۲۴ ساعت استاد محمد مهدی بشیر هروی صاحب و کاربران نهایت عزیز و خبره گان.!
از محبت مستدام و ثبت و نشر سروده هایم از فرد فرد شمایان کهکشانها ممنون و مدیونم.
سبز و رستگار باشید.
امپراطور
از شهر بیم و امید
کابل/افغانستان