کشتی شکسته
تاریخ نشر دوشنبه ۲۹ اکتوبر ۲۰۱۲هالند
عبدالله وفا
پشاور
کشتی شکسته
******
ای چرخ بی مروت نا آشنای ما
دیگر مکن به جور و جفا آشنای ما
ما کشتی شکستۀ دریا وحشتیم
کی میرسد به ساحل قلزم صدای ما
مارا زمانه ابتر و زارو زبون نمود
در با طلا ق جنگل ظلم است جای ما
دردا ز دست فتنۀ ا یا م زند گی
کس نیست تا رسن برد از دست و پای ما
زین فاتحان سست عناصر دلم گرفت!؟
آیا شود که باز رسد دلربای ما
سیلا ب پر طلا طم گر داب زند گی
فرشی دگر نمانده به جز، بوریای ما
ما را هوای رفعت و جاه و جلال نیست
بشنو کلام پر در شاه و گدای ما !
ای رهروان راه خدا متحد شوید !
شرم است این دویی و منی و هوای ما
یک گل نشد شگفته و آمد خزان عمر
چرخ فلک شنیده کنون وای وای ما
ما با « وفا » و مهر ز آفات روزگار
میهن سپرده ایم بتو ای خدا ی ما
عبدالله وفا
زیباست محترم آقای وفا.