۲۴ ساعت

22 ژانویه
۳دیدگاه

هویت گمشده ما ، ادامه فصل هفتم

تاریخ نشر  چهارشنبه  دوم   دلو  ۱۳۹۸ –  ۲۲ جنوری ۲۰۲۰ هالند

دوستان محترم و همکاران گرامی و فرهنگیان عزیز !

ضمن عرض سلام به اطلاع همه بزرگواران میرسانم که متاسفانه وضع صحی من هنوز هم چندان خوب نیست و مدتی هم سایت ۲۴ ساعت یا سایت شما نشرات نداشت و در این مدت با وجودیکه از همه خواهش کرده بودم  که  برایم مطلب نفرستند و لی متاسفانه بعضی از دوستان مطالب خود را یک روز بعد و حتی تکراری فرستادند و من  اضافه از سی مطلب را در این  مدت  در یافت کردم و تعدادی را نشر کردم و  تعدادی هم خلاف پالیسی سایت بود  امید وارم آنها از من دراین مورد که چرا نشر نکردم سوال نکنند چون برایشان نوشته کردم و دیگر پاسخی نمیدهم .

باید گفت این مطلبی را که بعدآ مطالعه میکنید ادامه هویت گمشده ما است که سلسله آن همچنان هر چند وقت ادامه دارد وبخاطریکه مطالب گذشته زیاد بود فقط امشب سه مطلب آخری را که به پالیسی ما برابر بود نشر کردم و سر از فرداشب مطالب جدید عزیزان را که فرستاده اند انشاالله شب دومطلب  به نوبت نشر خواهم کرد.

با عرض حرمت

مهدی بشیر 

***********************************************

هویت گمشده ما
قلعه ها و حصار های افغانستان (۳۴)
ادامه فصل هفتم

نوشتۀ : محترم استاد شاه محمود محمود

۲ – قلعه مندیش

ای شاه چه بود اینکه ترا پیش آمد
دشمنت هم از پیرهن خویش آمد
از محنت ها محنت تو بس پیش آمد
از ملک پدر بهر تو مندیش آمد

(فرخی)

مندیش یکی از قدیم ترین قلعه و یا شـهر غوری ها پنداشته میشود . این شهر دارای قلعۀ مستحکم بابرج وباره های متین بود وشاهان قدیم غور در آن امارت داشتند.

از منابع و مآخد دست داشته دوره غزنوی معلوم میگردد، مندیش قلعه مستحکمی بوده است .

مرحوم حبیبی در تعلیقات طبقات ناصری به نقل از بیهقی می نویسد که : امیر محمد بن محمود از طرف مسعود برادرش در قلعه کوهتیز یا کوهشیر موقوف گردید، و از آنجا به قلعه مندیش بردند. دیده میشود که مدیش قلعتِ بود سخت محکم و متین و نهیت بلند و عظیم که آنرا چنین ستوده است :
چون از جنگل ایاز برداشتند، و نزدیک گوروالشت رسیدند از چپ، و راه قلعهء مندیش از دور پیدا شد، و راه بتافتند، و من و این ازاد مرد با ایشان میرفتیم تا پای قلعه، قلعه یی دیدیم سخت بلند و نردبان پایهای بی حد و اندازه، چنانکه رنج بسیار رسیدی، تا کسی برتوانستی…. چون امیر محمد در قلعت مندیش موقوف گردید، ناصرى بغوى که از رفقاى وى بود، بگریست و پس بدیهه نیکو بگفت:

اى شاه چه بود اینکه ترا پیش آمد
دشمنت هم از پیرهن خویش آمد
از محنت‏ها محنت تو بس بیش آمد
از ملک پدر بهر تو مندیش آمد (۹۴)

دیده میشود قلعه مندیش در دوره غزنویان به عنوان یکی از زندان های سیاسی مورد استفاده قرار داشت . و در پهلوی ان به صفت یکی از ذخیره گاه گنجینه های سلاطین غزنوی نیز محسوب می شد. چنانچه عبدالحی بن ضحاک گردیزی در ذین الاخبار؛ قلعۀ مندیش را درجملۀ قلاعی محســـوب میدارد که خزاین وگنجینه های شاهان درآن محافظت می شد. (۹۵)
وجه تسمیۀ قلعه مندیش را منهاج سراج صاحب طبقات ناصری در ذکر بسـطام سـوری می نویسد: و امیر سور را دخترى بود، و سپه‏سالار را پسرى. هر دو عمزادگان از خوردى نامزد یک دیگر بودند، ایشان دل بر همدیگر نهاده، سپه‏سالار سام وفات کرد، و پسر او نیک شجاع و مبارز رسیده بود، چنانچه دران عهد بمردى و جلادت نظیر نداشت، بعد از فوت پدر او حاسدان پیدا آمدند و او را پیش امیر سور سعایتها کردند، عم را دل بر وى گران شد، و عزم کرد: تا دختر را بملکى دهد از ملوک اطراف. چون آن دختر را خبر شد عمزاده را اعلام داد، شبى بیامد و در قلعه بکشاد، و ده سر اسپ گزیده از آخُر امیر سور باز کرد، و دختر را و اتباع او را برنشاند، و چندانچه امکان داشت از نقود برگرفت، و روان شد، و خود را بر سبیل تعجیل به کوه‏پایهاء غور انداخت ، و آنجا مقام داشت ، و گفتند: زومندیش، آن موضع را مندیش نام شد و کار ایشان آنجا استقامت پذیرفت. (۹۶)
منهاج سراج کوه زار مرغ مندیش را از جمله پنج پاره کوه بلند غور معرفی می نماید. ومیگوید که در پای آن کوه قصــر ودارالملک شــنســبانیان قرارداشت و در تقسیمات حکمروایی غور در دوره امیر سوری می نویسد که : و بهاء الدین سام را خطه سنگه که دار الملک مندیش بود معین شد (۹۷) ودرذکر امیر عباس بن شیث یا شیش برادر زاده ابوعلی نیز از مندیش ورصد خانهء نجومی آن درولایت مندیش جوزجانی مطالب دلچسپ ارایه نموده است : از علم نجوم نصیب کامل داشت و دران نوع رنج بسیار برده، و در تحصیل آن علم جد و جهد وافر نموده بود و حظ کامل حاصل کرده، و در ولایت مندیش بخطه سنگه آن قلعه اصل را که بسطام بنا کرده بود بتجدید آن عمارت فرمان داد و براى بناى قلعه‏ اوستادان کامل از اطراف حاصل کرد و دیوارها برسم باره از ان قلعه برد، و طرف شخ کوه زار مرغ بر کشید و در پاى آن کوه بر بالاى تلى قصرى بلند بنا فرمود، و با دوازده برج، در هر برجى (سى دریچه نهاده، شش برج شرقى و شمالى و شش برج غربى و جنوبى) و در هر برجى صورت برجى از فلک بنگاشت، و وضع آنچنان کرد، که هر روز خورشید از یک دریچه به نسبت آن درجه که مطلع او بودى درتافتى چنانچه او را معلوم بودى ، که آن روز آفتاب در کدام درجه و از کدام برجست؟ و آن وضع دلیل است بر خلافت و استادى امیر عباس در علم نجوم، و در عهد او قصرهاى غور مبنى شد و کثرت پذیرفت.(۹۸)
در مورد قلعه مندیش استاد حبیبی در تعلیقات خویش به نقل از حواشی حدود العالم به قلم مینورسکى مى‏نویسد که مندیش مسکن اصلى آل شنسب در دامنه کوه بلند زار مرغ افتاده بود (۹۹)
وى علاوه بر معلومات طبقات ناصرى اطلاعات دیگرى را ازین جاى نداده، و ارباب مسالک هم ذکرى از ان نه کرده‏ اند فرخى شاعر دربار غزنه در مدح حسنک وزیر قصیده ‏یى دارد، که دران به تلمیح و ابهام نام سه قلعه معروف (سو، مرنج، مندیش) آمده که بقول گردیزى حصارهاى حفظ خزاین سلطانى بودند، و ما از اشعار مسعود سعد سلمان هم در مى‏یابیم، که این شاعر مظلوم مدتها در حصارهاى (سو- مرنج) محبوس بود، و این حصارها خیلى محکم و منیع بودند، فرخى گوید (در مدح حسنک که عنقریب خزاین را از اموال پر خواهد کرد).

آن مال کز میانه ببردند دانک دانک
بستاند و بتنگ فرستد سوى حصار
دیدى تو زو، مرنج، و میندیش تا ترا
زان مالها بنا کند و پر کند چو بار
اى شاه قلعهاى دگرساز کاین وزیر
سالى دگر بزربین بارد این حصار

(فرخی)

اما سنگه که بقول منهاج سراج دار الملک مندیش بود، و آنرا خول مانى مى‏گفتند معرب آن سنجه است، که بقول یاقوت از مشهورترین بلاد غور بود، وى گوید:
«سنجه بکسر اوله بلد بغرشستان و هو الغور معروف عندهم، هکذا ابن اثیر سنجه را از شهرهاى غور نوشته است، که موقعیت اصلى مندیش و سنگه را نمى‏توان اکنون بصورت یقین تعیین کرد، و یاقوت گوید: که سنجه و بیوار از شهرهاى غرجستان است و کسى‏ بمن راجع بموقعیت آن بلاد اطلاعى نداد، و یکى از اهالى آنجا فقط این قدر گفت: که این هر دو شهر در بین کوهسار واقع است (۱۰۰)
اجوزجانی در ذکر امیر فولاد غوری از مندیش می نویسد که :‌ میر فولاد غورى یکى از فرزندان ملک شنسب بن خرنک بود، و اطراف جبال غور در تصرف او بودند ، و نام پدران خود احیا کرد. چون صاحب- الدعوت العباسیه ابو مسلم مروزى خروج کرد، و امراء بنو امیه را از ممالک خراسان از عاج و اخراج کرد ، امیر فولاد حشم غور را بمدد ابو مسلم برد، و در تصرف آل عباس و اهل بیت نبى، آثار بسیار نمود، و مدتها عمارت مندیش و فرماندهى بلاد جبال و غور مضاف بدو بود، در گذشت و امارت به فرزندان برادر او بماند، بعد از آن احوال ایشان معلوم نشد، تا عهد امیر بنجى نهاران. (۱۰۱)
مرحوم کهزاد درمورد موقعیت مندیش می نویسد: مندیش قدیم را میتوان درعلاقه داری ســـاغرامروزی تعیین نمود، زیرا زار مرغ بلنــد ترین کوه منــدیش کــه درطبقــات نــاصـــری ذکری ازآن شده هنوز هم به همان نام تاریخی خود موجود، وقلۀ بلند پربرف آن از نقاط دور دست دیده میشود.(۱۰۲)
ضمناً مرحوم عثمان صدقی در کتاب خویش مندیش را دارالملک آل شنسب دانسته و بقایای ان را در حوالی کوتل زارمرغ و پای قلهء چهل ابدال موجود میداند.(۱۰۳)‌
مرحوم پوهاند حبیبی مندیش را یکی از قدیم ترین پایتخت های غوریان میداند و در سال ۱۳۹ هـ ق امیر پولاد سوری؛ از آنجا بر تمام غور حکمروایی می نمود. چنانچه قبل از امیر فولاد ، کسی دیگر به نام شنسب بن خرنک بین سالهای ۴۰ تا ۸۰ هـ ق در غور فرمان میداد. احتمالاً مرکز حکمروایی موصوف همین قلعه و شهر مندیش بوده؛ و تا زمان صفاری ها این شهر پایتخت غوری ها باقی مانده است. حبیبی در ادامه اضافه مینماید که تا حدود ۲۵۳ هـ ق از خانواده شنسب در مندیش امارت غور به امیر سوری رسید.(۱۰۴) اما بعد تا حملات محمود غزنوی به غور شهر اهنگران مرکز سیاسی – نظامی غوریان بود.

 

۳ پاسخ به “هویت گمشده ما ، ادامه فصل هفتم”

  1. admin گفت:

    برادر محترم و استاد گرامی جناب آقای شاه محمود محمود ، جهانی سپاس از زحمات و مقاله عالی تان . مانند همیشه جالب و خواندنیست. از دوستان و علاقمندان این مقالات پژوهشی و معلوماتی تقاضا میکنم که با مطالعه آن از مزایای آن مستفید شوند. طوریکه اطلاع دارید نسبت تکالیف صحی این قسمت را دیر تر نشر کردم . مهدی بشیر

    • برادر عزیز و دانشمندم محمد مهدی جان بشیر را سپاسگزارم . ارادتم نثارت تان باشد . میدانم با وجود وضع نامساعد صحی هنوز عشق و محبت تان برای وطن و هموطنان می تپد و هر زمانی فرصت دست میدهد به انتشار مطالب و اشعار در سایت وزین ۲۴ ساعت می پردازید .بابت این همه زحمات شباروزی از شما برادر عزیز تشکر و سپاسمندم دست تان درد نکند . اصلاً فکر نکنید که مطالب چه زمانی نشر میشود . ارزوی ما بهروزی و توانایی و صحتمندی شما است . دعا میکنم هر چه زودتر صحت تان بهبود پیدا کند. من همیشه گفته ام صحت تان برای من بیشتر از هر چیزاولویت دارد . مواظب تان باشید

  2. علی مشفق گفت:

    من میخواستم تصاویر در قلعه مندیش – غور داشته باشم آیا امکان دارد؟

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما