چهارشنبه ی خونین
تاریخ نشر یکشنبه ۲۱ جوزا ۱۳۹۶ – ۱۱ جون ۲۰۱۷– هالند
دوستان ورجاوند را درود باد، شعری به مناسبت چهارشنبۀ خونین از برادر عزیزم جناب استاد لطیف ناظمی به دستم رسید که حیف دانستم آن را باشما عزیزان شریک نسازم باهم این شعر را میخوانیم ودعا میکنیم که این گونه حوادث ناگوار دیگر تکرار نشود .
استاد عبدالجبار توکل هروی
چهارشنبه ی خونین
فرانکفورت ، ۷جون ۲۰۱۷
استاد لطیف ناظمی
چهار شنبه ی خونین که آفتاب گریست
درخت وآینه غمگین شدند وآب گریست
چهارشنبه ی خونین که عشق پر پر شد
به جام سرخ بلورین غم ، شراب گریست
چهارشنبه ی خونین که شعر مویه نمود
قلم شکست در این روز غم کناب گریست
چهار شنبه ی خونین زمین به خود پیچید
ستاره گفت که :« تاصبح ماهتاب گریست »
«چه ماتم است بگو؟» ابر از آسمان پرسید
برای ابر نداد آسمان جواب ، گریست
تن برهنه ی « زنبق » لباس خون پوشید
چهار راه چه باترس واظطراب گریست
پرنده ها همه در دور دست کوچیدند
وباغ سبز شکفتن در این عذاب گریست
فرشته ها به چنین غُصّه نوحه سر دادند
کسی نوشت که :« حتی خدا به خواب گریست »
فرانکفورت ، ۷جون ۲۰۱۷
لطیف ناظمی
انتخاب از : استاد عبدالجبار توکل هروی
سلام ودرود به استادان محترم آقایان عبدالجبار توکل هروی و لطیف ناظمی . تشکر از سروده زیبا و مملو از احسا س آقای لطیف ناظمی و ممنون انتخاب عالی جناب آقای توکل هروی . خداوند جنایتکاران و انفجار دهنده گان چهارشنبه خونین زنبق شهر کابل را به غضب خود گرفتار کند و روح شهدا ی این انفجار و دیگر حوادث اخیر شاد و خلد برین جایشان. به آرزوی یک صلح دایمی و بدون تفرقه وتعصب . در کشور . شما سلامت باشید. مهدی بشیر