۲۴ ساعت

30 ژانویه
۱۲دیدگاه

حادثه تکرار نشد

 تاریخ نشر چهار شنبه  ۳۰ جنوری ۲۰۱۳ هالند

راشد "گلبهاری"

راشد “گلبهاری”

 حادثه تکرار نشد

راشد “گلبهاری

***

بعــد از تو دلـــم با دِلِ کــس یار نشد
در دامِ کــــســـی جز تو گرفـتار نشد

هر بار به هر حادثه قلبم که شـکست
گــفـتـم شـوم از خوابِ تو بـیـدار،نشد
یک عمر نَمُردم شبِ هجرانوُ گـذشت
شـــایـد که شود وصـل تو تکرار نشد
رنـجـید دل از دسـت تو،گـفتم که رَوَم
صــدبار چـنـیـن گـفـتـم وُ هـربار نشد
صد شعر وُ غزل،عهـد نوشـتم که دگر
یــادی نــکـنــم از تو در اشــعــار نشد
چشمم به رهت ماندوُ غرورم نـَشِکست
بغــضی به گـلو هسـت که سرشار نشد
هرصفـحه ی دیوان که شود باز به فال
راشــــد بــنــویــســد که دگـــربار نشد
تا در طـــلــبــت کم نـگــذارم ؛!بـه خدا
گــشتـــم متــوسـّـل که تــو بگــذار!نشد
رفـــتی تو بـه اغــیار ســپردی دلوُ من
بـــعــد از تو دلـــم با دل کــس یار نشد

راشد “گلبهاری

 

۱۲ پاسخ به “حادثه تکرار نشد”

  1. admin گفت:

    راشد عزیز ، استعدادت قابل قدر است . موفق باشید.
    مهدی بشیر

  2. همایون عالمی گفت:

    بسیار زیبا سروده اید و اول بار است شعر تانرا خوانده و لذت بردم
    آقایی راشد چشم براه سروده های بیشتری از شما هستیم

    کامیاب و سرفراز باشید

  3. هاکان مسعود نوابی گفت:

    به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد
    که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

    لب تو میوه ممنوع، ولی لبهایم
    هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد

    با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
    هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد

    هر کسی در دل من جای خودش را دارد
    جانشین تو در این سینه، خداوند نشد

    خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
    عاقبت با قلم شرم نوشتند : نشد!

  4. شهلا ولیزاده گفت:

    راشد عزیز را درود با این صفایی مقدم و شعری تازه…

  5. عبدالواحد يوسفي گفت:

    راشد جان خوب سروده اید.

  6. عبدالواحد يوسفي گفت:

    جناب هاکان نوابی

    حیف است اگر اشعار بیشتری از شما نشر نشود.

  7. h.Forough گفت:

    راشد چه کنم دل زبرِ ما بر بوده
    در پاش فتاده ام دوصد بار نشد
    فروغ

  8. راشد "گلبهاری" گفت:

    با اظهار سپاس از شما دوستان عزیز

  9. راشد "گلبهاری" گفت:

    همه جا خاک و نظرها همه افتاده به سنگ

    دل بر این خفته به زیر خاک هم گردیده تنگ

    زندگان در حسرتند و آه و اندوه و غمین

    باورم نیست بر این گردش گردونه ی لنگ

    در دمی بر روی خاک و در دمی در زیر آن

    عبرتم نیست ز تکراری چنینم نیست ننگ

    توبه ها بشکستم و توبه نمودم لیک نیز

    غافل از این که نشیند بر سر من هم سنگ

    مغز من هم خاک گردد بر سر راه کسی

    دیر و زودش باشد و بر واقعه لختی درنگ

    یکبار دیگر اظهار سپاس از شما دوستان عزیز

  10. گلباری گرامی اولین سرودۀ تان است که میخوانم برای تان تبریک میگویم خیلی زیبا و روان سروده شده .موفق باشید

  11. راشد "گلبهاری" گفت:

    اظهار سپاس اقای واصل صاحب

  12. راشد "گلبهاری" گفت:

    اظهار سپاس خانم صالحه

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما