۲۴ ساعت

13 ژوئن
بدون دیدگاه

یاد از وطن

محمد اسحاق « ثنا »

محمد اسحاق « ثنا »

این چند بیت به اقتفای شاعر گرامی جناب حسن شاه فروغ که به استقبال یکی از سروده های شاعر گران ارج

استاد محمد یوسف کهزاد به نشر رسانده به نظم آوردم

یاد از وطن

محمد اسحاق ” ثنا “

ونکوور، کانادا

تاریخ نشر چهارشنبه ۲۴جوزا ۱۳۹۱ – ۱۳ جون ۲۰۱۲

یادم آید ز وطن از پل و پلوانک ما

روز آرام و از آن میله پغمانک ما

انگورش شهره آفاق بودی در دوران

تاک پر خوشه به هر گوشه پروانک ما

پیر و برنا ز طرب خنده کنان میرقصید

روشن از جشن شدی تا که چراغانک ما

میوه ها بود به هر شهر به نامی مشهور

انجیر از خلم و یا توت ز خنجانک ما

بود در شام و صباح بر رخ یاران عزیز

باز و بگشاده همی کلبه ویرانک ما

هر چه میخواستی از خوردنی پخته و خام

به دکان بود فراوان به خیابانک ما

با همه نفت فراوان و به آن کان بزرگ

شده مشهور جهان شهر شبرغانک ما

همه بودیم به هم یار و برادر هم دوست

چه عجب مهر و وفا بود به دورانک ما

می گزشتی گر از کوی خرابات شبی

می شنیدی ز طرب صوت غزلخوانک ما

ای خدا گریه کنیم از غم هجران وطن

چند از گریه بود دیده گریانک ما

سر تعظیم فرو آرم و دستش‌بوسم

کهزاد ” مرد خرد شاعر فرزانک ما

از حوادث ز وطن دور شدیم همچو ” ثنا

کی فراموش شود خانه و دالانک ما

محمد اسحاق ” ثنا “

 

 
بدون دیدگاه

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما