درد وطن
تاریخ نشر پنجشنبه دهم جدی ۱۳۹۴ – ۳۱ دسامبر ۲۰۱۵ هالند
این سروده هرچند ارزش شعرى و پختگى درخور توجهى ندارد ولى پیام ان ممکن بمثابه تلنگرى بر پهلوى غفلت زده ى و پشنگ ابى بر صورت خواب ربوده ى باشد ، بناءً. عزیزانیکه فرصت و علاقه دارند انرا روى برگه ى فیسبوک خویش بگذارند امید میرود تا عده ى را از خواب غفلت بیدار کند. قبلاً از محبت عزیزان سپاسگذارم.
چهار شنبه ۳۰/۱۲/۲۰۱۵
محمد على فرحتیار
فرایبورگ المان
درد وطن
شتاب گردش دوران گهى تماشاکن
زانتباه زمان ، فکر تازه پیدا کن
بسان خوشه ى پروین ، بریز شبنم اشک
به درد میهن خود مویه تا ثریا کن
زنردبان خرد با خلوص نیت خویش
ره به قله ى عقلانیت مهیا کن
لهیب بغض و تعصب جوانه هارا سوخت
به اب علم وعمل این شراره اطفا کن
غرور و حق کشى و حرص را بنه بکنار
ز اتحاد بیا نظم تازه بر پا کن
بشوى چشم دل خود به زمزم تقوا
بجاى خار عداوت نظر به گلها کن
ز زهر کینه شده فکر جامعه مسموم
تو ، پاد زهر شو ، این درد را مداوا کن
نمان به برکه ى خشکیده در کویر الم
تلاش گوهر حکمت ، به عمق دریا کن
زیوسف دل و زندان زندگى ، درسى
بگوش جان عزیزانت ، چون زلیخا کن
ز ریشه هاى بجا مانده در دل تاریخ
هویتى که مکدر شده هویدا کن.
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
محمدعلى فرحتیار
فرایبورگ ۳۰/۱۲/۲۰۱۵
درود به استاد محتزم جناب محمد علی فرحتیار ، بازهم سروده زیبا ، عالی و مملو از احساس است. خط بردم خوشم آمد . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
سپاس از شما جناب محمد مهدى بشیر ، زحمات خستگى ناپذیر شما قا بل قدر است. سر فراز باشید.