۲۴ ساعت

28 ژوئن
۱ دیدگاه

نظم فلک

تاریخ نشر یکشنبه هفتم  سرطان  ۱۳۹۴ – ۲۸ جون  ۲۰۱۵ هالند

دشمن رسید

نظم فلک
شریف حکیم
جون ۲۰۱۵ سدنی

محترم شریف حکیم

محترم شریف حکیم

دشمن رسیده دستش ، مارا به بندِ تنبان

تا عزتی که باقیست، آنهم بگیرد از مان

اشتر سوار اینجا ، بنشسته بر سرِ ما

تا همچو خر گذارد ، ما را به پشت پالان

خونِ برادرِ من ، ریزد به خنجرِ من

در آستین من چون ، دستانِ اوست پنهان

آنیکه بود خصمم ، خاکی بزد به چشمم

دستش به دامنم بود ، حالاست در گریبان

من هیچ و اوست هرکس ، او پیش و من روان پس

آتش بداد و گفتا ، خود خانه ات بسوزان

گو از عرب چه دیدی ، کاین سان پیش دویدی

یادت برفت کز او ، چشمان ماست گریان

او بین به کاخِ هستی ، در عیش و شورو مستی

ما هم فقیر ماندیم ، هم بیسواد و نادان

در ظلمت ار کنونیم ، افسونِ یک فسونیم

خورشیدِ ما به یغما ، بردند آن رذیلان

آنی که در برت نیست ، هرگز برادرت نیست

بویِ فریب دارد ، افسانه هایِ اخوان

شد قرنها ولی ما ، بهِ نیست حالتِ ما

زآن ضربۀ که خوردیم ، از پنجۀ مسلمان

حیف است زآنچه هستیم ، غیری اگر پرستیم

بر پایۀ که باشد ، با ما قریبِ ایمان

ایمان و کارِ هستی ، کس گر بهم نبستی

شاید کنون نبودیم ، ما از زمانه پسمان

چون دردِ باهمی ها ، مارا نشد مداوا

بندی که بسته پایت ، یکباره اش بگسلان

برخیز ای برادر ، خود شو به خویش رهبر

گمگشته کاروان را ، سویِ سحر تو میران

مُهرِ سکوت بشکن ، فریاد و نعره می زن

با یک نفس بنایِ ، خصمت ز پایه لرزان

کم نیستی ز کس تو ، پس چون روی ز پس تو

بشکن اسارتِ قرن ، بشتاب خود به میدان

تو صاحبِ تباری ، از چه زبون و خواری

زائیده نیست انسان ، کمتر ز هیچ انسان

با همتِ بلندت ، کن عرش در کمندت

تا کی کنی قناعت ، با توتِ پوچ و تلخان

دارد نبردِ امروز ، اسبابِ آتش افروز

دورش فگن که کارت ، ناید دِگر پلخمان

تا چند گشته ای گم ، در سایه هایِ مردم

خورشید گونه خود را ، بر بامِ خود بتابان

ساکن به آسمان شو ، فریاد شو فغان شو

درسِ پریدن آنجا ، آموز از عقابان

فرهنگِ پخته از تو ، گنجِ نهفته از تو

پس از چه واگذاری ، از دستِ خویش فرمان

چون صبح دستِ خورشید ، شب را ز آسمان چید

فرصت بدست گیر و ، نظمِ فلک تو گردان

دیگر زمان نیاید ، تا قهرمان بزاید

خود قهرمانِ خود شو ، وقتش رسیده ای جان

شریف حکیم
جون ۲۰۱۵ سدنی

 

یک پاسخ به “نظم فلک”

  1. admin گفت:

    درود به جناب حکیم عزیز ،عامل بدبختی ما و کشور ما گروه های به اصطلاح مجاهدین و برادر اندر های کرزی و غنی یعنی طالبان وحشی اند . که با تقلب و فریب دادن مردم مسلمان ما قدرت را گرفتند و دولت وحشت ملی را تشکیل داده اند و طی حدود یکسال هیچ کاری را هم انجام ندادند غیر از جنگ قدرت . تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس تان که این دزدان و حشی را خیلی خوب انعکاس داده اید . به امید روزی که مردم کشور ما از خواب عمیق بیدار شوند و همۀ شان بدون تعصبات زبانی ، قومی ، مذهبی ، منطقوی و نژادی باهم متحدانه زندگی کنند و ع و غ و باداران پاکستانی و سعودی آدمخور را نیست و نابود کنندو صلح دایمی را در کشور برقرار کنند. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما