سرودِ زبان
تاریخ نشر: سه شنبه ۲۸ حمل ( فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۶ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
قصیده گونۀ کوتاه
الحاج محمد ابراهیم زرغون
ناروی
تاریخ نشر: سه شنبه ۲۸ حمل ( فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۶ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
قصیده گونۀ کوتاه
الحاج محمد ابراهیم زرغون
ناروی
تاریخ نشر: جمعه سوم حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۲ مارس ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
{ نوروز نامه } بتأسی از ابیات زیبا و دلنشینِ
شادروان استاد خلیل الله « خلیلی »،
شاهنشاه شعر مقاومت سروده شده است
که چنین گفته بودند:
گوئید به نوروز که امسال نیاید
در کشور خونین کفنان در نگشاید
بلبل به چمن نغمۀ شادی نسراید
ما تم زده گان را لب پُر خنده نشاید
نوروز نامه
گوئید به نوروز که پُر بار بیاید
در کشور ویران و دل افگار بیاید
با صلح و صفا خرم و سرشار بیاید
امسال بیاید رهی هموار بیاید
با مردم آزاده و غمخوار بیاید
ای وای وطندار ، وطندار بیاید
گلها به چمن نو گل آزاد برآرا ند
رنگینه جبین گوش بآن میر شکارا ند
صد شوق بدل دسته بگل صید هزارا ند
خندان و گل افشان چو مشتاق بهاراند
گوئید به نوروز شب تار بیاید
در جشن عروسِ گل بی خار بیاید
از بهر تو دل، تنگ شده استاد خلیلی
در زادگه ات، جنگ شده استاد خلیلی
با خون، وطن رنگ شده استاد خلیلی
گویا دل ما ، سنگ شده استاد خلیلی
دیگر مگو نوروز که امسال نیاید
امسال بیاید بی انتحار بیاید
افسوس که برباد برفت خون شهیدان
از یاد برفت خاطره و یاد عزیزان
این غم بخدا کهنه ردائیست بصد جان
کس نیست که پاکت سرشک از دیدۀ گریان
گوئید به نوروز وفا دار بیاید
بی دغدغۀ دشمن غدار بیاید
گویند که نوروز شده باز به سامان
در کشور افغان شده این روز گلستان
در بسترِ بوستان جهان نور نمایان
رقصان و غزلخوان و دلاراست جوانان
گوئید به نوروز، گل رخسار بیاید
در کلبۀ آواره به دیدار بیاید
بیند که نوروز چسان جلوه نما شد
در کشورخونین کفنان شور بپا شد
زنجیر شکستند چنان هلهله ها شد
آن دشمن دیرینه بصد روی ریا شد
گوئید به نوروز که بیدار بیاید
در کشور غمدیده و غمدار بیاید
آئین کهن بار تو نوروز ، بجا هست
صد قرن گذشت شوکت این روز بجا هست
رخسار گل و نسترن افروز بجا هست
شادی بدل و خنده بلب ، سوز بجا هست
گوئی د به نوروز که ناچار بیاید
تا باز برین گلشن و گلزار بیاید
بلبل به چمن ناله کند از غم هر گل
با بال هوس پرزده زین باغ بساحل
صیاد جفا پیشه بخون بسته مرا دل
پژمرد گلِ و نسترن و دامنِ سنبل
گوئید به نوروز فرح بار بیاید
پُر سبزه و گل ها و چمنزار بیاید
من زنده به هجران وطن سوختنِ من
آواره شده مردۀ من از وطن من
آیا که کند قبر و کی دوزد کفن من
بر دوش کشند بی وطنان جسم و تن من
گوئید به نوروز که غمدار بیاید
با دامن سبزینه عزا دار بیاید
نوروز بیاید به سر قبر و مزارم
آرد ز شمیمِ وطنم بوی دیارم
دارم بخدا عشق وطن زار و نزارم
زرغون تو مگو زان المِ دوریِ یارم
گوئید به نوروز که صد بار بیاید
در کلبۀ این شاعرِ ، بیمار بیاید
تجدید مطلع { نوروز در زمستان }
نوروز شده شاخۀ گل برفِ بهار است
یخ بست همه باغ و چمن ژاله قطار است
باور نکنی نکه بگویند بهار است
نارویژ بوّد قطب شمال چون شب تار است
خاموشی سرسخت باین بلبل زار است
ای وای وطن ! زندگیِ ما چه ادبار است
از شوق بهار روز شماریم و همه شب
شش ماه زمستانِ ثقیل و دلِ پُر تعب
دلگیر وفراگیر هوا چون دل این شب
بیمار شود هرکه به پائیز کند تب
آن جسم شود خسته و بسیار گزد لب
ای وای بدیدار وطن روز شمار است
گلها همه رنگین ولی بوی ندارند
سرها همه پُر مغز ولی خوی ندارند
چون برف سپید است و سیاه موی ندارند
عشقِ به دل و نور برخ روی ندارند
گلهای طبیعی به لبِ جوی ندارند
ای وای وطندار ! مگو این چه دیار است
این رسم غریبی بخد ا مایۀ درد است
فرهنگ و زبان سخت غریب و همه سرد است
زن ها همه بی ستر و حیا در پی مرد است
وحشت بوّد این غرب و تمدن همه لرد است
یک چهرۀ پُر نور نبینی رخِ زرد است
گوئید به نوروز بهار اینجا چه کار است
زندانِ غم است بر دلِ ما شهر ستوده
ده سال شده زین قفسِ سرد و فسرده
گویی بخدا مردم آن یکسره مُرده
تاریخ بمن زد رقم این شهر که فورده
چون در قفسِ تنگ طلا غم فزوده
ای وای وطن حامیِ دلسوز بکار است
همسایۀ ما سخت تنفر کند از آن
سر سیاه وغریبیم ، به ادیان مسلمان
دانند که ما پیروِ ایمان به قرآن
مسجد بوّد آن منشأ طاعت به یزدان
دانند که من حامیِ اسلام و مسلمان
گویند تروریست بوّد ، منبع نار است
زرغون تو مخور غم که خدا وعده بکرده
دنیا همه سود است به کافر که ستوده
آنکس که بجز بهر خدا رنج ببرده
فردوسِ برین جای بدارند که نمُرده
اجریست بآن مسجد و تعمیر فزوده
این سنت فرخندۀ آن شهسوار است .
حاجی محمد ابراهیم زرغون
ناروی
تاریخ نشر : ۱۸ عقرب ۱۴۰۲ خورشیدی – ۹ نوامبر ۲۰۲۳ میلادی – ملبورن – آسترالیا
نه من بیهوده گِیرد حضرتِ انسان می چرخم
طواف عشق دارم در پی ، رحمان می چرخم
به هنگامِ سماع بر حق ، تجلی می کند مطلق
بصد جلو ه ببینم در سماع ، حیران می چرخم
دو دستی با دعا دارم ، به یزدان التجا دارم
بشور و وجدِ احساس دوُر این، دامان میچرخم
از این چرخیدن و ، رقصیدنم عرشِ خد ا لرزد
کند تمکین ملائک ، نذر این آسمان می چرخم
بیا با ما به خانقه ، سماع کن نیست فَسَقّهَ
به گِردِ عارضش آئینه وار ، رقصان می چرخم
بخود چرخیدنم معنی دهد این، خود شناسی را
اگر خود را شناسم بر خدا، یکسان می چرخم
خدا از سیرت خود، صورتی داد بر جمعی آدم
ملائک گفت بسجده در پی، فرمان می چرخم
بگفت شیطان برای حضرتِ حق، عرضِ شیطانی
هر آن بنده بتو شد کافر و بر ، آن می چرخم
بِچرخ زرغون شنو یک بار، صدایِ عاشقانِ حق
بگوشِ هوش سروشِ ناله و ، افغان می چرخم
۵ نومبر ۲۰۲۳
ناروی
تاریخ نشر شنبه چهارم حوت ۱۳۹۷ – ۲۳ فبروری ۲۰۱۹هالند
درود ها برشما نازنینان و شاعران نکته سنج و سخنسرا باد ، که یاد
این محزون گلشن کرده اید .
الحاج محمد ابراهیم زرغون
اسلو – ناروی
بیست ودوم فبروری ۲۰۱۹
لطفِ سخن
لطفِ سخن « بشیر» و« فروغ »همصداستی
یعنی که تاج ، بر سر من ، هر کجاستی
تاریخ نشر چهار شنبه اول حوت ۱۳۹۷ – ۲۰ فبروری ۲۰۱۹هالند
به استقبال سروده های از محترم نعمت الله مختارزاده
و قیوم بشیر هروی
واه واه چه پُرکیف و دلنشین .
این بداهه های ناچیزمنِ ناچیزرا بپذیرید بزرگوارانم .
محترم الحاج محمد ابراهیم زرغون
اسلو – ناروی
هشتم فبروری ۲۰۱۹
شاهنشه ی سخن
حقا که هر دو شاعر و ، استاد ماستی
شرین کلام وخوش سخن وخوش نماستی
تاریخ نشر چهار شنبه پنجم ثور ۱۳۹۷ – ۲۵ اپریل ۲۰۱۸– هالند
جام غزل
محترم الحاج محمد ابراهیم زرغون
بیستم اپریل ۲۰۱۸
اسلو – ناروی
مرا بجام غزل ، یک کمی شراب دهید
برقص بسملم آورده ، پیچ و تاب دهید
تاریخ نشر جمعه ۳۱ حمل ۱۳۹۷ – ۲۰ اپریل ۲۰۱۸– هالند
با عرض تسلیت و همدردی خدمت جناب علی یار صاحب تقدیم است.
باعرض حرمت
محترم الحاج محمد ابراهیم زرغون
فوردا – ناروی
بیستم اپریل ۲۰۱۸
عرض تسلیت
به خانوادهء این شاعران تسلی باد
به من، به تو و علییار که سخت غمگین است
تاریخ نشر دوشنبه سوم حوت ۱۳۹۴ – ۲۲ فبروری ۲۰۱۶ هالند
پاسخنامه ای بر دوستان همدل
الحاج محمد ابراهیم « زرغون »
فوردا – ناروی
بیست ویکم فبروری ۲۰۱۶
ماشاءالله باین زیبا کلامان
بشیر جان شور و غوغا آفریدی
دلِ پُر عقده ام را وا نمودی
تاریخ نشر یکشنبه ۲۵ دلو ۱۳۹۴ – ۱۴ فبروری ۲۰۱۶ هالند
به پاسخ سروده وطن نامه سروده شده است .
بشیر جان عزیز این بداهه را بپذیر ، در یک وقت و فرصت مناسب برآن اضافه خواهم نوشت . طوریکه جناب خودت در جریان هستید در تحقیق یک موضوع ادبی و فرهنگی سخت مشغول هستم و خدمت دوستان کم میتوانم برسم . از لطف و محبت شما و همه دوستان و عزیزان که بنده با بزرگمنشی نوازش کردند ، اظهار سپاس و منتداری می نمایم
حاجی محمد ابراهیم « زرغون »
فوردا – ناروی
چهاردهم فبروری ۲۰۱۶
نسلِ شکسته
منم خاکسترِ نسلِ شکسته
مرا ز آئینه خواندی بیشترینم
تاریخ نشر شنبه ۱۶ حوت ۱۳۹۳ – هفتم مارچ ۲۰۱۵ هالند
بشیرعزیز« شاعر دلها »!
لطفأ این بداهه ناچیز را بعنوان مؤدت و عرض ادب بپذیرید.
حاجی محمد ابراهیم « زرغون »
فوردا – ناروی
بیست و پنجم فبروری ۲۰۱۵
شاعری
این نامه ایست ز من به ادیب و سخنوری
آن است « بشیر» من چو عزیز و برادری
تاریخ نشر شنبه ۲۴ می ۲۰۱۴ هالند
اناالحق
الحاج محمد ابراهیم زرغون
فوردا – ناروی
بیست وسوم می ۲۰۱۴
شراب غم کنون ساقی در این پیمانه میریزد
ز گردشهای چشمش دل از این دلخانه میریزد
تاریخ نشر جمعه ۶ دسامبر ۲۰۱۳ هالند
رنگ معنویت
استاد محمد ابراهیم « زرغون»
فوردا – ناروی
بیا تا یکدل و یک رنگ باشیم
ز بغض و کینه ها بیرنگ باشیم
تاریخ نشر یکشنبه ۲۴ مارچ ۲۰۱۳ هالند
روزِ نو سال نوِ هجری شمسی ۱۳۹۲ و بهار نو را به همه هموطنان بخصوص دوستان عزیز و گرانقدر ، تبریک و تهنیت گفته سال صلح و صفا ، سال خوش و باسعادت و آرامی به همه عزیزان و کشور عزیزم افغانستان آرزو مینمایم .
الحاج محمد ابراهیم « زرغون »
فوردا – ناروی
نوزدهم مارچ ۲۰۱۳
گوئید به نوروز که امسال نیاید
در کشور خونین کفنان در نگشاید
تاریخ نشر دوشنبه ۱۱ مارچ ۲۰۱۳ هالند
شاعر دلها بشیر جان عزیز ! با هرکه روبرو شوم و گریه سر کنم . گریه هایت مانند اشعارت موزون است ، با چند بیت و صدای کریح الصوت و ضعیف در این گریه با جناب شما سهیم می شوم ، تا باشد که مادر وطن خشنود و راضی شود و دوباره منِ بیمار و رنجور فراق را در آغوش پُر مهر و عطوفت خود جا دهد .
الحاج محمد ابراهیم « زرغون »
فوردا – ناروی
یازدهم مارچ ۲۰۱۳
« هر بی وطن بیاد وطن گریه می کند
این بلبل از فراق چمن گریه می کند »
امشب دلم برای وطن گریه می کند
آواره در هوای وطن گریه میکند
تاریخ نشر سه شنبه ۳۰ اکتوبر ۲۰۱۲ هالند
فرهیخته بزرگوار بشیر جان هروی عزیز ! حزین و وزین و زیبا سروده اید . احساس نیک شما که مالامال از عشق میهن است، به شعر شما ویژه گی خاص را رقم میزند. باچند بیت ناقابل و نا اصلاح خواستم از کار ارزشمند شما استقبال نمایم.
الحاج محمد ابراهیم زرغون
فوردا – ناروی
بیست وهفتم اکتوبر ۲۰۱۲
بنیان انتحار
***
دیدی که باز عید وطن جوی خون گرفت
اجساد سر شکسته ز قامت فزون گرفت
گرید دلم بسان پدر مردۀ « بشیر »
هر سو فغان و ناله و شور و جنون گرفت
تاریخ نشر جمعه ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲ هالند
عرض سلام و ادب بشاعر دلها و سخنسرای فرهیخته جناب بشیر هروی عزیز . در ضمن پنجمین بهار نشراتی سایت وزین ۲۴ ساعت را به مسئولین محترم سایت متذکره و جناب شما و عموم فرهنگیان گران ارج، از صمیم قلب مبارکباد گفته موفقیت های هرچه بیشتر شان را آرزو میبرم . قبلأ بیت های ناچیزی را به استقبال بیت زیبا و موزون شما تهیه نموده بودم و سفری پیش رو داشتم، موفق بنوشتن آن نشدم. اینک آنرا حضور شما تقدیم مینمایم .
الحاج محمد ابراهیم زرغون
فوردا – ناروی
دوستان گرامی ،این سروده زیبا چون امروز که آخرین ساعات رأی دهی است بدست ما رسیده ، متآسفانه نمیتوانیم آنرا به اشتراک رأی دهی بگذاریم امید است معذرت مارا قبول کنید.
(گل و مُل)
« شگوفه آمد و پیغام نو بهار رسید »
بهار غمزده از ملک انتحار رسید
بهر سو می نگرم خون و خونچکان دل من
ز بسکه ناله و فریاد بی شمار رسید
سلام وسلامتی برشما باد، قیوم بشیر هروی عزیز !
زیبا و پُر شور سرودید.
الحاج محمد ابراهیم زرغون
فوردا – ناروی
سیزدهم اپریل ۲۰۱۲
سرشک و خون
سرشک و خونِ من و تو چکیده همسایه
تمام ملت و خونم کشیده همسایه
پناه و پردۀ عیش و نشاط ملت ما
به تیغ ناکس ظلم اش دریده همسایه
پیک مراد
باستقبال غزل شیوا و دلنشین شاعر فرهیخته و والامقام
قیوم جان بشیر هروی عزیز
الحاج محمد ابراهیم زرغون
فوردا – ناروی
هشتم اپریل ۲۰۱۲
« صبح امید می رسد، مردن اهریمن بوّد »
مژده دهد « بشیر » ما پیک مراد من بوّد
سوخت تنم در انتظار مژه تکید و بیقرار
صلح رسد به اعتبار ضامن این وطن بوّد
قامت ما خمیده شد پرده درید و چیده شد
شاعر فرهیخته جناب قیوم بشیر هروی عزیز ! عزتمندی شما را از خدای لایزال «ج» آرزومیکنم .باحترام قدوم مبارک شما، چند بیت های پراگنده را همین لحظه نوشتم، امیدکه موردپسند جناب قرار بگیرد.
الحاج محمد ابراهیم زرغون
فیورد – ناروی
( حدیث عشق )
تاریخ نشر شنبه ۱۲ حمل ۱۳۹۱ – ۳۱ مارچ ۲۰۱۲
رسید مژده که صلح آید از برای وطن
بچشم خویش نمایم چو توتیای وطن
حدیث عشق وطن سر خطِ ترانه بوّد
بهر کجا که روم این بوّد نوای وطن
عزتمند محترم قیوم جان عزیز ! آفرین بر سخن دلکش و لطفِ قلمت . و هم درمورد این حقیر سراپا تقصیر، کوچکنوازی برادرانه و شاعرانه فرمودید. عرقِ شرم بچشم و سر و صورت دیدم. و قدوم مبارک شمارا، باین بیت های ناچیز استقبال مینمایم.
الحاج محمد ابراهیم زرغون
فیورد – ناروی
( خدای وطن )
تاریخ نشر جمعه یازدهم حمل ۱۳۹۱ – ۳۰ مارچ ۲۰۱۲
امید ماست به پیشروُ به پیشوای وطن
برای آنکه بوّد دایما شفای وطن
به زیدوعمرو«نعمت»،بآن«بشیر»عزیز
برای آنکه قوی دستند در لوای وطن
شاعر بادرد وبا احساس وطن جناب قیوم بشیر هروی عزیز ! ممنون لطف و محبت بی نهایت شما.امروز دوشنبه ۲۷ فبروری ۲۰۱۲ چشمم بنامۀ زیبای شما روشن شد. تشکرنامۀ خودرا بوسیلۀ این معروضه حضور شما پیشکش مینمایم.
الحاج محمد ابراهیم زرغون
فیورد – ناروی
( خونبهای وطن )
تاریخ نشر پنجشنبه دهم حمل ۱۳۹۱ – ۲۹ مارچ ۲۰۱۲
خمار دیدن یارانم و هوای وطن
حدیث عشق بخوانم دمی برای وطن
باشک دیده نویسم فراق و هجرانش
بشاعران شهیر و بیان شیوای وطن
بشاعر نکته سنج قیوم جان بشیرهروی !
الحاج محمد ابراهیم زرغون
فیورد – ناروی
« باغ مهر »
تاریخ نشر چهارشنبه نهم حمل ۱۳۹۱ – ۲۸ مارچ ۲۰۱۲
صبا بکوی محبت ببر پیام مرا
سرود صلح نشاط آور است کام مرا
ز باغ مهر ترا دسته گل نثار کنم
در این بهار گلی بسته است دام مرا
الحاج محمد ابراهیم زرغون
فیورد – ناروی
تاریخ نشر سه شنبه اول حمل ۱۳۹۱ – ۲۰ مارچ ۲۰۱۲
نوبهار آمد و چشمم همه خون است هنوز
که چرا کشور من غرقه بخون است هنوز
باغ و بوستان و چمن جایگۀ زاغ و زغن
بلبلان در قفس و خوار و زبون است هنوز
همنوائی
الحاج محمد ابراهیم زرغون
فیورد – ناروی
دوازدهم مارچ ۲۰۱۲
تاریخ نشر سه شنبه ۲۳ حوت ۱۳۹۰ – سیزدهم مارچ ۲۰۱۲
همنوائیم ، همنوائی کار ماست
دشمن ظلمیم ، وحدت یار ماست
نیست بادا ؛ ظالم و خونخواریش
این دعای صبح وشام اذکار ماست