۲۴ ساعت

آرشیو 'کتاب هزار و یک حکایت ادبی تاریخی'

12 مارس
۵دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر یکشنبه ۲۲ حوت   ۱۳۹۵ –  ۱۲  مارچ  ۲۰۱۷  –  هالند

دوستان عزیز و کتابدوستان محترم   !

این هفته  حکایت  ۲۴۸ کتاب  هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی تالیف شاد روان  استاد علی اصغر بشیر هروی را برای مطالعه شما  نشر نموده ام  .

عزیزان محترمیکه  دوست داشته باشند  میتوانند با کلیک کردن بالای آدرس کتاب هزار و یک  حکایت ادبی و تاریخی تمام  حکایات نشر شده این کتاب را مطالعه نمایند .

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

*******

حکایت ۲۴۸

تو پیری و دلت خواهد جوانتر

جوان البته می خواهد جوانتر

« یغمائی »

پیر و جوان

    عتبی مؤرخ معروف و مصنف تاریخ یمینی حکایت کرده است که زنی زیبا را دیدم واز زیبائی او خوشم آمد پرسیدم:

آیا شوهر داری؟

گفت : نه !

گفتم : آیا به ازدواج با من رضایت میدهی؟

ادامه نوشته…

26 فوریه
۱۱دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر یکشنبه هشتم   حوت  ۱۳۹۵ –  ۲۶  فبروری  ۲۰۱۷  –  هالند

دوستان محترم  و  فرهنگیان علاقمند به  کتاب  !

این هفته  حکایت  ۲۴۷ کتاب جالب هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی تالیف  زنده یاد استاد علی اصغر بشیر هروی را در سایت  ۲۴ ساعت برای مطالعه شما خواننده ګان ګرامی  نشر نموده ام  .

عزیزان اګر دوست داشته باشند  میتوانند با کلیک کردن بالای آدرس کتاب هزار و یک  حکایت ادبی و تاریخی تمام  حکایات نشر شده این کتاب را مطالعه نمایند .

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

*******

حکایت  ۲۴۷

سعی  کن  تا نفرائی گره از بی خردی

چون بدانش نگشائی گره از کار کسی

« وثوق »

دادرسی

داد خواهی بیچاره و ستم رسیده در خدمت عمر بن عبدالعزیز خلیفهء دادگستر اموی ( ۹۹ – ۱۰۱) زبان بداد خواهی گشود و برای اثبات مرام خود سخنانی که با اصل مدعای وی هیچ ربطی نداشت بیان کرد و اصرار والحاح را از حد گذرانید. 

ادامه نوشته…

19 فوریه
۷دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر یکشنبه اول حوت  ۱۳۹۵ –  ۱۹  فبروری  ۲۰۱۷  –  هالند

خواننده گان  عزیز ،  فرهنگیان محترم و علاقمندان کتاب  !

باز هم نوبت نشر  حکایت  ۲۴۶ کتاب جالب هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی تالیف شاد روان استاد علی اصغر بشیر هروی را در سایت  ۲۴ ساعت برای مطالعه شما عزیزان نشر نموده ام  .

دوستان  میتوانند با کلیک کردن بالای آدرس کتاب هزار و یک  حکایت ادبی و تاریخی تمام  حکایات نشر شده این کتاب را مطالعه کنید . و از آن مستفید شوید .

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

*******

حکایت ۲۴۶

جهان برابر وی عید از هلال کشید

هلال  عید  در ابروی  یار باید  دید

« حافظ »

هلال عید

یکسال در روزآخر ماه رمضان ، سلطان ملکشاه سلجوقی ( ۴۶۵ –  ۴۸۵ ) باتفاق عدهء از درباریان و مقربان برای دیدن هلال عید، در موضعی گرد آمدند و حاضران همگی دیده بر آسمان دوخته بودند وهرچه جستجو می کردند، ماه نو را نمی دیدند.

ادامه نوشته…

12 فوریه
۵دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر  یکشنبه ۲۴  دلو  ۱۳۹۵ –  ۱۲  فبروری  ۲۰۱۷  –  هالند

دوستان عزیز و گرامی ،  فرهنگیان محترم و علاقمندان کتاب  !

در این هفته  حکایت  ۲۴۵ را از کتاب جالب هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی تالیف زنده یاد  استاد علی اصغر بشیر هروی را در سایت  ۲۴ ساعت برای مطالعه شما عزیزان نشر نموده ام  .

اکنون  میتوانید با کلیک کردن بالای آدرس کتاب هزار و یک  حکایت ادبی و تاریخی تمام  حکایات نشر شده این کتاب را مطالعه کنید . و از آن مستفید شوید .

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

************

حکایت ۲۴۵ 

بر امید آب خوش در شوره چون چاهی کنی

آب  او چون  شورآید بایدش  انباشتن

« کمالی بخارائی »

احتیاط

در سال (۳۳۷ هجری ) عمادالدوله علی بن بویه مؤسس سلسلهء دیالمه بیمار شد و چون بیماری وی طولانی شد وخود را در معرض سفر آخرت دید به برادر خود رکن الدوله پیام فرستاد که پسر خود عضدالدوله را نزد من بفرست تا ویرا به حکمرانی ولایت فارس منصوب نمایم.

ادامه نوشته…

15 ژانویه
۲۷دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر یکشنبه ۲۶ جدی  ۱۳۹۵ – ۱۵ جنوری ۲۰۱۷  –  هالند

دوستان گرامی ،  فرهنگیان عزیز وکتابدوستان محترم ضمن عرض سلام !

شما اکنون مشغول مطالعه   حکایت  ۲۴۴   کتاب  ارزنده و آموزنده هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی تالیف پدر مرحوم ما شاد روان  استاد علی اصغر بشیر هروی در سایت  خود تان ۲۴ ساعت هستید .

شما میتوانید با کلیک کردن بالای آدرس کتاب هزار و یک  حکایت ادبی و تاریخی تمام  حکایات نشر شده این کتاب را مطالعه کنید .  همچنان اګر دوست دارید   میتوانید  به عزیز ان  تان هم ایمیل نمایید تا آنها هم  از آن مستفید شوند.

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

************

حکایت  ۲۴۴

هرچه درین پرده نشانیش هست

در خور تن  قیمت  جانیش هست

« نظامی »

حافظهء شگفت انگیز

این حکایت را اکثر نویسندگان کتب ترجمه نوشته اند ومعلوم نیست که تاچه پایه درست است ولی هرقدر که مبالغه در آن بکار رفته باشد بازهم نمی توان منکر نیروی حافظهء قوی قهرمان آن حماد راویه (ابوالقاسم حماد ابن ابی لیلی السابور یا میسره بن مبارک بن عبید دیلمی کوفی جامع معلقات ومتوفی در شصت سالگی بسال ۱۵۵ هجری) شد.

ادامه نوشته…

08 ژانویه
۵دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر یکشنبه ۱۹ جدی  ۱۳۹۵ – هشتم   جنوری ۲۰۱۷  –  هالند

هموطنان و خواننده گان گرامی ، دوستان محترم ، فرهنگیان عزیز، کتابدوستان  وعلاقمندان دوستداشتنی  فیسبوک های ۲۴ ساعت  !

بازهم  قسمت ۲۴۳ از  حکایات جالب و ارزنده  کتاب  هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی تالیف  زنده یاد  استاد علی اصغر بشیر هروی را در سایت تان  نشر  کردم .

شما میتوانید با کلیک کردن بالای آدرس کتاب هزار و یک  حکایت ادبی و تاریخی تمام  حکایات نشر شده این کتاب را مطالعه کنید .  همچنان اګر میخواهید  میتوانید  به دوستان  تان هم ایمیل نمایید تا آنها هم  مطالعه نمایند .

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

************

حکایت ۲۴۳

نظارهء ترا ، دو جهان جز دوچشم نیست

یک چشم بازمانده ویک چشم برهم است

« طالب آملی»

غربال

در شرح حال ابن سینا ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینای بلخی بزرگترین فیلسوف اسلام (۳۷۳ – ۴۲۷) حکایات افسانه مانند بسیاری نقل کرده اند که چون خارج از دائرهء عرف و عادت می باشد نمی توان حقیقت آنها را یقین حاصل نمود ولی مطالعهء این حکایات یک حقیقت دیگر را آشکار می سازد و  آن اینکه هراندازهء که شخصیت یکی از بزرگان بیشتر مورد احترام مردم باشد افسانه ها هم در اطراف حالات او بیشتر شایع و رائج می باشد وبنابر این ابن سینا یکی از چند نفر معدود از بزرگان جهان است که مردم به شخصیت آنان  احترام بسیار قائل می باشند، بهر حال این حکایت یکی از آن حکایتها (یاافسانه ها) است :

ادامه نوشته…

25 دسامبر
۱۵دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر یکشنبه پنجم جدی  ۱۳۹۵ –  ۲۵   د سامبر  ۲۰۱۶  –  هالند

دوستان محترم ، خواننده گان گرامی  ، هموطنان عزیز ،  کتابدوستان ، فرهنگیان وعلاقمندان دوستداشتنی  فیسبوک های آن !

در این هفته بازهم  قسمت ۲۴۲ از  حکایات جالب و ارزنده  کتاب  هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی تالیف  زنده یاد  استاد علی اصغر بشیر هروی را   برایتان نشر  کردم .

شما میتوانید با کلیک کردن بالای آدرس کتاب هزار و یک  حکایت ادبی و تاریخی تمام  حکایات نشر شده این کتاب را مطالعه کنید .  همچنان اګر دوست  دارید میتوانید  به عزیزان  تان هم ایمیل نمایید تا آنها هم مستفید شوند .

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

*************************

حکایت ۲۴۲

چندان که دست و پا زدم آشفته تر شدم

ساکن شدم ، میانهء دریا ، کار شد

« عرفی » صف

شعر بی معنی و با معنی

میرزا حسین مشرف اصفهانی که ظاهرآ در اواخر عهد صفویهء فارس میزیسته است شاعری بوده ظریف و شوخ ومایل به مزاح و مطایبه ! 

وقتی مدعی شده بود که پنج مثنوی بوزن خمسه نظامی میتواند بنظم در آورد بطوریکه هیچیک از ابیان آن معنی نداشته باشد.

ادامه نوشته…

18 دسامبر
۵دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر  یکشنبه ۲۸  قوس  ۱۳۹۵ –  ۱۸   د سامبر  ۲۰۱۶  –  هالند

هموطنان عزیز ، خواننده گان گرامی ،  کتابدوستان و فرهنگیان محترم ، علاقمندان دوستداشتنی  فیسبوک های آن !

باز هم در این هفته  قسمت ۲۴۱ از  حکایات جالب و ارزنده  کتاب  هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی تالیف شاد روان  استاد علی اصغر بشیر هروی را   در سایت ۲۴ ساعت برایتان نشر کردم .

شما میتوانید با کلیک کردن بالای آدرس کتاب هزار و یک  حکایت ادبی و تاریخی تمام  حکایات نشر شده این کتاب را مطالعه کنید . ا همچنان اګر دوست داشته باشید  به عزیزان  تان هم ایمیل نمایید تا آنها هم مستفید شوند .

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

*************************

حکایت ۲۴۱

ادراک  حال  ما به نگه می توان نمود

لختی ز حال خویش به سیما نوشته ایم

« نظیری »

ناصر خسرو

در بصره

شاعر و حکیم معروف وطن ما ناصر خسر (ابومعین یا ابو معین الدین ناصر ابن خسرو قبادیانی بلخی متوفی سنه  ۴۸۱ ) کتابی بنام سفرنامه دارد که در طی آن سر گذشت سفر خود را از بلخ تا مکهء معظمه و بالعکس نوشته و دید گیها و شندگیهای خویش را در آن گنجانیده است .

ادامه نوشته…

11 دسامبر
۹دیدگاه

از هزار ویک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر یکشنبه  ۲۱   قوس  ۱۳۹۵ – ۱۱   د سامبر  ۲۰۱۶  –  هالند

دوستان محترم ، هموطنان  عزیز ، خواننده گان  ، کتابدوستان و فرهنگیان  گرامی و علاقمندان دوستداشتنی  فیسبوک های آن !

در این هفته بازهم  قسمت دیگری از حکایات جالب و ارزنده  کتاب  هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی تالیف زنده یاد  استاد علی اصغر بشیر هروی را   در سایت ۲۴ ساعت برایتان نشر کردم .

شما میتوانید با کلیک کردن بالای آدرس کتاب هزار و یک  حکایت ادبی و تاریخی در قسمت چپ صفحه ۲۴ ساعت یا بالای مطلب زیر عنوان آن و یا پایین مطلب بالای نام نویسنده و یا مولف آن ۲۴۰ حکایت را مطالعه کنید . امید وارم که  این حکایات خواندنی را همچنان به عزیزان  تان هم ایمیل نمایید تا آنها هم مستفید شوند .

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

*************************

حکایت ۲۴۰

گر زبان گوید ز اسرار نهان

آتش افروزد بسوزد این جهان

« مولانا جلال الدین »

چیستان تاریخی

ابو جعفر منصور عبا سی از ابوبکر بن عیا س که یکی از بزرگان علماء معاصر وی بود، یکروزپرسید:

آن کدام چشم است که چشم دیگر را کور کرد؟ ( چشم را بلغت عربی عین میگویند و گفتهء خلیفه اصلا چنین است : اخبر نی عن عین فقات عینا) ومقصود منصور این بود که ابن عبا س  اشخاصی را که اول اسم آنها عین است و هرکدام آنان شخصی را که اول اسم او نیز عین بوده از میان برداشته اند نام ببرد تا معلوم شود که مردم راجع بقتل عبدالله بن علی عم او که به امر او صورت گرفته بود، چیزی می گویند یا نه ؟

ادامه نوشته…

27 نوامبر
۲دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر یکشنبه هفتم  قوس   ۱۳۹۵ –  ۲۷  نوامبر   ۲۰۱۶ – هالند

دوستان محترم ، هموطنان  عزیز ، خواننده گان  ، کتابدوستان و فرهنگیان  گرامی و علاقمندان دوستداشتنی  فیسبوک های آن !

باز هم قسمت دیگری از حکایات جالب و ارزنده  کتاب  هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی تالیف زنده یاد  استاد علی اصغر بشیر هروی را   در سایت ۲۴ ساعت برایتان نشر کردم .

امید وارم که مطالعه این حکایات خواندنی را فراموش نکنید و آنها را همچنان به عزیزان  تان هم ایمیل نمایید تا آنها هم مستفید شوند .

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

*****************

حکایت ۲۳۹

آتش بیم ، دل و جان سوزد

شمع  امید ، روان  افروزد

«جامی»

بیم فراق

 ذوالفنون مصری (ابوالفیض ثوبان ابن ابراهیم متوفی بسال ۲۴۶ هجری ) حکایت کرده است که سالی در مکهء معظمه مجاور بودم جوانی را دیده بسیار لاغر و زرد و زار که از شدت لاغری او متعجب شدم و از وی پرسیدم:

ادامه نوشته…

30 اکتبر
۷دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر  یکشنبه  نهم   عقرب   ۱۳۹۵ –  ۳۰  اکتوبر  ۲۰۱۶ – هالند

دوستان عزیز ، هموطنان  و خواننده گان محترم ، کتابدوستان و فرهنگیان  گرامی و علاقمندان دوستداشتنی  فیسبوک های آن !

باز هم این هفته قسمت دیگری از حکایات جالب و ارزنده  کتاب  هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی تالیف  شاد روان استاد علی اصغر بشیر هروی را   در سایت ۲۴ ساعت برایتان نشر کردم .

امید وارم که مطالعه این حکایات خواندنی را فراموش نکنید و آنها را همچنان به عزیزان  تان هم ایمیل نمایید تا آنها هم مستفید شوند .

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

*********************************

حکایت ۲۳۸

آبروئی کان شود بی علم و بی عقل آشکار

آتش  دوزخ  بود  آن  آبروی  از هر شمار

« سنائی »

گذشت

یکی ازمأمورین متقاعد عصرالمقتدربالله عباسی (۲۹۵ – ۳۲۰ ) نامه ای از طرف وزیر او ( ابوالحسن علی بن محمد بن موسی بن حسن بن فرات نهروانی مشهور به ابن الفرات که در ربیع الثانی سال ۳۱۲  بقتل رسید. برای ابوزنبور مادرانی عامل مصر نوشت که مضمون آن توصیه به رعایت حال حامل نامه و تأکید در احسان نسبت بوی بود و نامه را خودش نزد ابوزنبور  برد و تقدیم نمود.

ادامه نوشته…

23 اکتبر
۱۱دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر  یکشنبه دوم  عقرب   ۱۳۹۵ –  ۲۳  اکتوبر  ۲۰۱۶ – هالند

دوستان عزیز ، خواننده گان محترم ، کتابدوستان گرامی و علاقمندان فیسبوک های آن !

مطالعه سلسله  حکایات جالب کتاب  هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی تالیف  شاد روان استاد علی اصغر بشیر هروی را در سایت ۲۴ ساعت فراموش نکنید و آنها را همچنان به عزیزان  تان هم ایمیل نمایید تا آنها هم مستفید شوند .

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

**********************************

حکایت ۲۳۷

در تهور  کسی  فلاح  ندید

روی آرامش و صلاح ندید

« سنائی »

تعریض

بعد از انتقال خلافت از بنی امیه به عباسیان ، ابوالعباس سفاح سر سلسله بنی العباس شهر انبار را مرکز خلافت قرار داد و بر تق و فتق امور مشغول شد. 

عبدالله بن حسن بن حسن بن علی ( رض ) معروف به عبدالله محض از مدینه بانبار رفت و سفاح بعد از شناسائی اکرام و احترام بسیار نسبت بوی نمود و او را جایزهء بسیار داد و شب ها با او می نشست و در امور ملک باوی مشورت می نمود. 

ادامه نوشته…

16 اکتبر
۲۳دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر یکشنبه  ۲۵ میزان   ۱۳۹۵ – ۱۶  اکتوبر  ۲۰۱۶ – هالند

دوستان عزیز ، خواننده گان محترم و کتابدوستان گرامی !

مطالعه سلسله این حکایات جالب و خواندنی  شاد روان استاد علی اصغر بشیر هروی را در سایت ۲۴ ساعت فراموش نکنید و آنها را به عزیزان  تان هم ایمیل نمایید تا آنها هم مستفید شوند .

با عرض حرمت

محمد مهدی بشیر

*************************************

حکایت ۲۳۶

خواهی متمتع شوی  از نعمت  دنیا

با خلق کرم کن چو خدا باتو کرم کرد

« سعدی»

ای مفلس

یکسال هشام بن عبدالملک ( خلیفه اموی ۱۰۵ – ۱۲۵) پرداخت ماهوارهء ملازمان خویش را معطل کرده بود و آنان به تنگدستی دچار شده بودند .  ناچار به اسلم بن احنف که یکی از ندیمان خوش صحبت و ظریف خلیفه بود شکایت بردند و از او خواهش نمودند که در بارهء فقر و بینوایی ایشان در محضر خلیفه سخن بگوید و توجه ویرا به این موضوع جلب نماید. اسلم نزد هشام رفت و گفت :

ادامه نوشته…

09 اکتبر
۱ دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر یکشنبه  ۱۸  میزان   ۱۳۹۵ –  نهم    اکتوبر  ۲۰۱۶ – هالند

حکایت  ۲۳۵

عاشقی از بند عقل و عافیت جستن بود

گر چنینی عاشقی  ور نیستی دیوانه ای

« سنائی »

تأثیر هنر

در زمان خلیفه عمر بن عبدالعزیز ( ۹۹ – ۱۰۱ ) کنیزکی موسیقی دان بنام سلامه در شهر مدینهء طیبه زنگی میکرد که گذشته از مهارت در نواختن عود و داشتن صدای خوش، از حیث زیبائی و دلربائی نیز شهرهء آفاق بود.

چون خلیفه شخصا مردی زاهد و پارسا بود، گماشتگان و والیان ولایات را نیز از میان طبقهء زهاد انتخاب میکرد و بکار می گماشت .

ادامه نوشته…

02 اکتبر
۷دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه  ۱۱  میزان   ۱۳۹۵ –  دوم  اکتوبر  ۲۰۱۶ – هالند

دوستان محترم و خواننده گان گرامی  ضمن عرض سلام !

بعد از مدتی و قفه ، نطر به تقاضا های علاقمندان سلسله کتاب هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی تالیف پدر مرحوم ما شاد روان استاد علی اصغر بشیر هروی را که برادر گرامی ام قیوم جان بشیر هروی آنرا آماده و بد سترس خواننده گان عزیز سایت ۲۴ ساعت ګذاشته است نشر نموده و از قیوم جان جهان سپاس . همچنان از خواننده گان محترم میخواهم که مطالعه این قسمت و قسمت های قبلی اش را در این سایت فراموش نکنند .

با عرض حرمت

مهدی بشیر

***********

حکایت ۲۳۴ 

عدل خواهی که بر مزید شود

ظلم  باید  که   نا   پدید  شود

« جامی »

یک توبرهء کاه

راوی این حکایت مولینا نورالدین عبدالرحمن جامی (قدس سره) است .

مولینا گفته است :

یک روز غازان خان ( غازان محمود بن ارغون بن اباقا ابن هلاکوخان که از سال  ۶۹۴  تا ۷۰۳ فرمانروائی میکرده است ) بعزم شکار از شهر بیرون شد و در راه گذارش به دهی افتاد که یکی از سپاهیان وی توبرهء کاهی از دهقان فقیری از مردم آن ده به جبر گرفته بود و دهقان برای داد خواهی نزد وی آمد و عرض حال خود را نمود.

ادامه نوشته…

14 دسامبر
۱ دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ۲۳ قوس ۱۳۹۳ – ۱۴ دسامبر  ۲۰۱۴ کانبیرا- آسترالیا

Boek1001

حکایت۲۳۳

چو محرم شدی ایمن از خود مباش

که محرم  بیک  نقطه  مجرم  شود

« ؟ »

خزانه دار بیت المال

خلیفه عمر بن عبدالعزیز ، بعد از اینکه در سال (۹۹) بخلافت نشست غلام خود را که شخص پارسا و با دیانتی بود به خزانه داری بیت المال منصوب نمود وغلام مذکور در حفظ متعلقات بیت المال کوشش و دقت بسیار می نمود .

خلیفه سه دختر داشت و دختران مذکور روز عرفه نزد پد رآمده گفتند:

ادامه نوشته…

30 نوامبر
۱ دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه نهم قوس ۱۳۹۳ – ۳۰ نوامبر ۲۰۱۴ هالند

Boek1001 حکایت۲۳۲

بس سر که فتادهء زبانست

با یک نقطه زبان  زیانست

« ایرج »

پیشگوئی خطرناک

یکی از منجمان بغداد که با خلیفه هارون الرشید معاصر بود پیشگوئی نمود که در فلان روز خلیفه داعی اجل را لبیک خواهد گفت .

این خبر به هارون رسید ، بسیار غمناک شد .

ادامه نوشته…

23 نوامبر
۱ دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه دوم قوس ۱۳۹۳ – ۲۳ نوامبر ۲۰۱۴ هالند

Boek1001

حکایت۲۳۱

در جهان رسم قدیم است از بزرگان مرحمت

و ز فرو دستان   خطا  و الله اعلم  بالصواب

« ساوجی »

جاهل معذور است

خلیل بن احمد  بصری واضع علم عروض ( متوفی بسال ۱۶۰) در آن هنگام که علم عروض را بنیان گذاری میکرد و قواعد آنرا استخراج می نمود یک روز در خانه مشغول تقطیع شعری بود و کلمات فعولن مفاعیلن فعولن مفاعیلن را تکرار میکرد پسرش که از این کلمات چیزی نمی فهمید و مقصود پدر را در نمی یافت پنداشت که او دیوانه شده است . از خانه بر آمدو بمردم خبر داد که پدرم دیوانه شده است !

ادامه نوشته…

16 نوامبر
۲دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ۱۶ نوامبر ۲۰۱۴ هالند

Boek1001

حکایت۲۳۰

من عهد تو سخت سست می دانستم

بشکستن  آن   درست   می دانستم

این دشمنی ایدوست که با من ز جفا

آخر  کردی  ،   نخست  می دانستم

« ؟ »

پیش از من و تو …

مجدالدین همگر(۶۰۲ – ۶۸۶) نزد خواجه بهاءالدین محمد جوینی( متوفی ۶۸۷۶) میزیست .

وقتی که وی از یزد باصفهان رفت همسرش که عجوزی بود ، در یزد ماند ولی بعد از چندی او نیز راه اصفهان را در پیش گرفت و هراسان هراسان خانهء شوهر را یافت و در آن فرود آمد.

ادامه نوشته…

09 نوامبر
۲دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه  نهمم  نوامبر ۲۰۱۴ هالند

Boek1001

حکایت۲۲۹

دلِ من پر ز مهر یار و او فارغ نبود از من

که میگویند راهی هست دلها را سوی دلها

« جامی »

پیوند مستزاد

تصویر مرشد آبادی از شاعره های لطیف طبع هند و نامش بلقیس بوده و همسرش « میرعشقی »نیز از جملهء شاعران بشمار میرفته است .

این زوج ادبی ، در بدیهه گفتن مهارت بسیار داشته اند و از جمله موارد بدیهه گوئی ایشان حکایت ذیل است : 

ادامه نوشته…

26 اکتبر
۲دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه  ۲۶ اکتوبر ۲۰۱۴ هالند

Boek1001

حکایت۲۲۸

به  نوبتند   ملوک  اندرین   سپنج    سرای

کنون که نوبت تست ای ملک به عدل گرای

عدل و انصاف

مرد تاجری بدربار سلطان محمود غزنوی آمد و از پسر او مسعود ( که بعد ها سلطان مسعود شد) شکایت کرد و گفت :

من مردی بازرگانم و مدت زیادی شد که درین شهر اقامت دارم و با اینکه میخواهم بشهر خود باز گردم نمیتوانم بروم برای اینکه مبلغ شصت هزار دینار کالا برای پسرت فروخته ام و بهای آنرا هنوز نگرفته ام!

ادامه نوشته…

28 سپتامبر
۲دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی

تاریخ  نشریکشنبه ۲۸ سپتامبر ٢٠١۴ هالند

Boek1001

حکایت ۲۲۷

گلها که  من از باغ وصالت  چیدم

در ها که من از نوش لبت دزدیدم

آن گل همه خار گشت در دیدهِ من

وآن در همه از دیده  فرو  باریدم

« ؟ »

خرمای بطرح

شیخ اجل سعدی شیرازی (۵۷۲ – ۶۹۱ ) برادری داشت که بکسب بقالی روزگار می گذرانید.

اتفاقا مقداری خرما که مأموران اخد مالیات ، از بابت مالیه تحصیل کرده بودند، بنا به امر اولیای دولت قرار شد که بقیمت معینه در میان بقالان توزیع شود و بهای آن باقساط دریافت گردد و از آنجمله یک اندازه هم سهم برادر شیخ شد.

ادامه نوشته…

07 سپتامبر
۲دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه هفتم سپتامبر ٢٠١۴ هالند

Boek1001

حکایت ۲۲۶

سخن راست خدنگی است که زهر آلود است

جگر   شیر   که   دارد   که   بجرأت   شنود

« صائب »

افسانه های حقیقی

در مجلس یکی از وزراء سخن از  جود و کرم برامکه در میان آمد و هر کس در آن باب چیزی گفت ، ابوالعینا محمد بن قاسم ضریر شاعر و ادیب معروف (۱۹۱ – ۲۸۳) نیز حاضر بود و در بارهء فضل و بذل خاندان برمکی داد سخن داد.

ادامه نوشته…

30 آگوست
۳دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر شنبه ۳۰  آگست ۲۰۱۴ هالند

حکایت ۲۲۵

ترحم   بر  پلنگ  تیز  دندان

ستمگاری بود بر گوسفندان

« سعدی »

از کجا آورده ای

طفغاج خان از ملوک ایلک خانیهء مأوراالنهر ( ابوالمظفر عمادالدوله ابراهیم طفغاج ابن نصر در حدود ۴۴۰ – ۴۶۰ ) یک روز در شهر سمرقند از بازاری عبور می کرد شخصی دستهء گلی برسم تحفه تقدیم کرد.

خان از او پرسید :

این گلها را از کجا آورده ای؟

ادامه نوشته…

17 آگوست
۷دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه  ۱۷ آگست  ۲۰۱۴ هالند

Boek1001

حکایت  ۲۲۴

چو زهره وقت صبوح از افق بسازد چنگ

زمانه    تیز    کند    نالهء    مرا   آهنگ

« ظهیر فاریابی »

ابو نصر فارابی و سیف الدوله

این حکایت را بعضی از تذکره نویسان و مؤرخان ، در شرح حال ابو نصر فارابی ( محمد بن اوزلغ بن طرخان حکیم بزرگ اسلامی متولد در سال ۲۶۰ و متوفی در سنه ۳۳۹) آورده اند ولی باستثناء موضوع موسیقی دانی ابو نصر، گمان نمیرود که سایر قسمتهای حکایت از مبالغه خالی باشد والله اعلم.

فارابی به مجلس سیف الدوله همدانی امیر حلب وارد شد و امیر باو اجازهء جلوس داد، فارابی گفت :

ادامه نوشته…