
گفتگویی با جلال نورانی
مصاحبه و نوشته ء : قیوم بشیر
جلال نورانی
این بارتنها طنز نویس
بخش دوم
گل احمد فرید در می ماند که چه کند،
بهر حال فکر میکنم سر سختی استاد بشیر ، گل احمد فرید را وادار کرده
بود که به نوعی غضب صدراعظم را تسکین بخشد. خداوند آن صدراعظم ، استاد بشیر و
گل احمد فرید را بیامرزد.
بشیر : جریدهء « ترجمان» نخستین نشریه طنز وفکاهی در تاریخ
مطبوعات افغانستان است. همهء پژوهشگران به این باور هستند که « ترجمان» نقش عظیم
در پرورش طنز نویسان و معرفی طنز به مثابهء « نوع ادبی» داشته است .
شما تأثیر « ترجمان» را در رابطه به خودتان، طنز نویسان دیگر و ترویج طنز و معرفی
طنز چگونه میدانید؟
نورانی : سؤالی که مطرح کرده اید بسیار اساسی و
بسیار مهم است. انتظار نداشته باشید من جواب دقیق وکامل به این سؤال بدهم. جواب
شما یک کتاب تحقیقی است که بالای آن کار میکنم. کتابی که بی چون وچرا وحتی با
رعایت اختصار از صد صفحه بیشتر دارد. اصلآ ماجرای به وجود آمدن « ترجمان»
واینکه مرحوم داکتر عبدالرحیم نوین ومرحوم استاد علی اصغر بشیر چرا
و چگونه ترجمان را چاپ کردند وآن دورهء تاریخی که ترجمان در بستر آن زاده شد شرح
وتفصیل زیاد دارد. بعد خصوصیات طنز ترجمان ، نقش استاد بشیر ، کارتون های داکتر
نوین ، همکاران ترجمان وده ها مسأله دیگر را باید در فصل های جداگانه نوشت. درینجا
صرفآ اینقدر میگویم که اساسآ « ترجمان» مردم افغانستان را به مفهوم طنز مدرن آشنا
ساخت.
« ترجمان» نه تنها مدرسه آموزش برای تعدادی از طنز
پردازان معاصر( ازجمله خودم ) بود، بلکه سبب ایجاد نشریه های طنز آمیز بعدی
شد.
بشیر : جریدهء « ترجمان» قالب ها و اشکال
مختلف طنز منظوم و منثور را معرفی کرد، به نظر شما اشکال و قالبهای اساسی طنز در
نظم ونثر کدام ها اند؟
نورانی :
اشکال و قالبهای طنز قابل شمارش نیستند، بسیار زیاد هستند. اساسآ طنز مانند یک «
شی» اثیری قابلیت حلول در هر چیزی را دارد. طنز در هر قالبی میدراید واشکال
مختلف نیز میتواند داشته باشد. طنز منظوم را در اکثر قالبهای شعری داشته ایم. چه
قطعه ، چه رباعی ، چه غزل ، چه قصیده ... حتی استاد واصف باختری با آفرینش
« بیان نامه وارثان زمین» بهترین نمونهء طنز را در هیأت شعر نو عرضه داشت.
این طنز بی نظیر استاد واصف باختری با استفاده از شگرد Parody پارودی ساخته شده و من در جای دیگر در باره ء آن به تفصیل نوشته ام. در نثر نیز طنز اشکال و
قالبهای فراوان را تجربه کرده و در اکثر ژانر های ادبی ( رومان - داستان
کوتاه - حکایت - لطیفه و ....) نمونه های خوبی از طنز داریم.
همینگونه
در ژانر های ژورنالیزم ( مقاله ، تبصره ، مصاحبه ، فلیتان
، اپی گرام ، ستون نویسی و حتی اعلان و ....) میتوان طنز آفرید. بیوگرافی طنز
وسفرنامه طنز هم دیده شده است. طنز میتواند شفاهی باشد و صرفآ برای بیان در جایی
ساخته شده باشد. طنز مصور داریم ( کارتون ، کاریکاتور و گروتسک)
، طنز تمثیلی داریم ( درهیأت درامه ، پارچه تمثیلی حتی پانتومیم ). طنز در سینما هم
راه یافته و شو های رادیویی وتلویزیونی طنز رواج فراوان دارند.
بشیر : به نظر شما داشتن استعداد ، طبع ظریف ، نکته
دانی و نکته سنجی در آفرینش طنز مهمتر است یا دانستن تکنیک ها وآگاهی از رموز طنز
نویسی؟
نورانی : طنز نویس واقعی مانند شاعر واقعی یک
هنرمند است. هنر یک دادهء خداوندی است. ما بسیار داشته ایم شاعرانی که اصول و
قواعد شعر سرایی را نزد کسی نیاموخته بودند ، اما اشعار نابی از خود به یادگار گذاشته اند وکسانی هم
بوده اند که در شعر شناسی، علم لغت ، فنون شعر وقواعد سخن سرایی استاد مسلم بودند
اما اشعار شان مانند شاعران « خود ساخت وهنرمند» زیاد در دلهای جا نگرفته
وروی زبانها نه نشسته است. در طنز پردازی نیز عین مسأله صدق میکند. یک خصوصیت فطری در میان انسانها
وجود دارد که آنرا « حس ظرافت » میگویند و انگلسی آن Sense of Humour
است این حس ظرافت در بعضی انسانها کم ، در برخی به اندازه ء متوسط و درنادر
کسانی به اندازهء بسیار زیاد وجود دارد. من باور راسخ دارم
که طنز پردازان واقعی ، فکاهی نویسان مؤفق وکمیدین های هنرمند از میان همین
گروه سوم بر میخیزند . یعنی از میان همان
نادر کسانی که « حس ظرافت » در وجود شان به قوت است .
ولی با وجود این منکر آموزش نیز نمیتوان شد. شاعر
واقعی و هنرمند اگر زحمت میکشد و فنون وقواعد شعر را می آموزد شعرش در عین لطافت و
شرینی پخته و متین نیز خواهد بود. آدمی که « حس ظرافت » او به درجه عالی
است میتواند طنز بیافریند. اما در پهلوی آن اگر تکنیک های بیشتر و شگرد های طنز
پردازی را هم یاد بگیرد طنز هایش بی عیب تر و ماندگار تر خواهد بود.
بشیر : خوب ،
پس درین صورت ، هرگاه کسی حس کرد که خداوند بزرگ در طبع او « حس ظرافت» را به درجه
اعلی ارزانی فرموده ، چه کند تا ازین استعداد ذاتی و دادهء خداوند بهتر و نیکوتر
استفاده کند. شما کدام تکنیک ها وشگرد ها را توصیه میکنید تا چنین کسی با دقت در
آن خود را طنز نویس خوب بسیازد؟
نورانی :
ابزار اساسی طنز پردازی زبان است . زبان طنز باید بسیار غنی باشد. وزبان « غنی»
زبان ساده مردم است . زبان پر از کنایه ها، رمز ها ، استعاره ها، تشبیه ها، نوش
ها، نیش ها، گله ها و خوش آمد گویی ها، خشم ها و دشنام ها، بد زبانی ها، لعن ها ،
طعن ها ونفرین ها.
تقریبآ
تمام صنایع لفظی و معنوی - علم بدیع و بیان - میتوانند ابزار های طنز آفرینی
باشند. طنز تقبیح معایب و اشاره کردن به کمبود ها ونواقص اجتماعی است در میان
خنده.. طنز نویس با استفاده از صنایعی چون اغراق و مبالغه ، کنایه ، استعاره ،
تشبیه ، تجنیس ، ابهام ، مراعات نظیر ، لف ونشر و تلمیع وتنسیق یا عیبی را برجسته
میکند ویا لحن مهاجم ، نیشدار و پرخاشگر خود را شوخی آمیز و ظریفانه میسازد.
طنز
پردازی اطناب و زیاده گویی را بر نمی تابد. بنا برآن طنز نویس باید با قالب های
گونا گون طنز آشنا باشد. اگر طنزی را میتواند در قالب یک « لطیفه » یا « قطعه» بریزد ، چه لازم است
که آنرا کش بدهد و به هیأت یک داستان کوتاه ارائه کند همین گونه طنزی را که میتوان
به گونه داستان کوتاه نوشت نباید رومان ساخت. نویسندهء توانایی که میتواند بافت
اصلی ، کشمکش ها و مجموع گره اندازی های رومانش را طنز آمیز نگهدارد و اکثریت
شخصیت های رومانش کرکتر ها طنزی هستند، رومان مؤفقی خواهد نوشت. چه کسی میتواند
خواندن رومان طنز « دایی جان ناپلیون» اثر پزشکزاد و یا رومان « زبوک» اثر
عزیزنسین را ( این رومان نسین را ایرانی ها زیر عنوان چاخان ترجمه کرده اند ) آغاز
کند و تا اخر نخواند.
همین گونه
آگاهی از تئوری های طنز و آشنا بودن به اشکال مختلف طنز ، طنز نویس با استعداد را
قادر میسازد تا طنز هایی خوب بیافریند.
بشیر : غیر از قالبها ، اشکال متفاوت و شیوه های مختلف طنز
تجربه شده است . چه خوب است اگر به چند تئوری معروف طنز اشاره کنید.
نورانی : من در کتاب تحقیقی ام « هنر
طنز پردازی » که ده سال است بالای آن کار میکنم و سعی میکنم به زودی آنرا
آماده چاپ بسازم در فصول جداگانه روی اشکال ، قالب ها ، زبان طنز ، نقد طنز و
تئوری های معروف طنز بحث خواهد کرد. دراینجا به اختصار میگویم که در قرون گذشته
دوشیوه اساسی در طنز پردازی برجسته بود. که با توجه به شیوه های متفاوت کارهای دو
طنز پرداز « جووینال» و « هوراس» بنا یافته بود. محققان شیوه نگارش
طنز پردازان قرون بعدی را با شیوه های کار این دو طنز نویس محک میزدند و آنان را
در ردیف « جووینالی ها» و« هوراسی ها » می نشاندند. اما در قرن نزده
و به خصوص از سالهای شصت قرن بیست به بعد تحقیقات و پژوهش ها در عرصه طنز پردازی
دامنه و وسعت پیدا کرد. اکنون در پوهنتون های جهان نه تنها تئوری های فراوانی در
رابطه به طنز ارائه میشوند که حتی برخی از
شیوه های خاص
و معین طنز مانند :
« پارودی Parody » ، « گروتسک Grotesque » ،« آیرونی Irony » و« برلسک
Burlesque »ازخود تئوری
های جداگانه دارند. به گونه مثال محقق آلمانی « کایسرKayser » نظر یه پرداز معروف در رابطه به گروتسک است ، مثل میخائیل
باختین وخانم لیندا هچن Linda hutcheon زبده ترین نظریه پرداز در رابطه Parody خانم مار گرت روزو Margaret
Rose زبده ترین مخقق تاریخ نویسی عصرحاضر است. این هردو خانم محقق هرکدام زیاد
تر از پنج کتاب در رابطه به پرودی دارند.
بشیر : اینکه حتی دو شیوه ویا
دو شکل طنز Grotesque و Parody ازخود تئوری های مستقل دارند،
پس باید بسیار شیوه های عمده در طنز نگاری
باشند. آیا میتوانید این دو شکل یا شیوه طنز را معرفی کنید.
نورانی :
قیوم جان ، من در کتاب « هنر طنز پردازی» در کنار سایر شیوه ها و شگرد های
طنز پردازی گروتسک و پارودی را در چند صفحه توضیح کرده بودم . اما باید بگویم که
سه اثر طنز آمیز سه قلمزن افغان مرا وادار ساخت تا پارودی و گروتسک را در آثار
سایر هنرمندان افغان هم جستجو کنم. « دراکولا وهمزادش» اثر داکتر
اکرم عثمان و طنز« چاک نظر تیز دندان» از احسان اله سلام مرا به
یاد کارتونهای گروتسک هژبر شیواری انداخت . و پارودی بی نظیر « بیان
نامهء وارثان زمین» اثر استاد واصف باختری وادارم کرد تا پارودی را از عبید
زاکانی تا احسان اله سلام بررسی کنم. در رابطه به این دو شگرد طنز و
تئوری های آن به کتاب های پژوهشی کایسر ، لیندا هچن ، مارگرت روز
و چندین نظریه پرداز دیگر به زبانهای انگلیسی و روسی مراجعه کردم . در نتیجه
دامنه کار وسعت گرفت. فکر میکنم هم پارودی و هم گروتسک را در کتاب
های کوچک ، جداگانه بررسی کنم.
بشیر : پس درینصورت
وادار تان نمی سازم که بحر را در کوزه بریزید. منتظر کتاب های
مستقل تان می مانم تا از چاپ برآیند، حال سؤال دیگری را مطرح میکنم.
نورانی : بفرمایید.
ادامه دارد...
|