کربلای خونین
زهره صابر هروی ساجد
۶ - ۱۲ - ۲۰۱۱
تاریخ نشر چهارشنبه شانزدهم قوس ۱۳۹۰ هفتم دسامبر ۲۰۱۱
این سر
زمین من مگر از غم بنا شده
که این گونه ظلم
به مشت پری بینوا شده
این است محرمی که نماد وفا بود
واین کابل
من است که چون کربلا شده
این غرقه های خون که بودند عاشق (
حسین )
پا ها جدا و
دست جدا
، سر جدا شده
توفنده خون پاک شهیدان بی دفاع
از کشته
پشته ها به
زمین خدا شده
نی حرمتی
به پاک رسول و نه بر خدا
نی
ترس امر نهی و
نه روز جزا شده
نالد
یکی که مادر و خواهر یکی ،
پدر
باری خدای را که قیامت به پا شده
تنها
نه قلب ( زهره صابر ) تپد به خون
زین
ماجرا به عرش
خدا گریه ها شده
زهره صابر هروی ساجد