هزار و يك حكايت ادبي وتاريخي |
حکایت۱۲۵
در هوا چند معلق زنی و جلوه
کنی
ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد
« حافظ »
دیوانهء تاریخی
تاریخ نشر شنبه ۲۰ حمل ۱۳۹۰
- ۹ اپریل ۲۰۱۱
در احوال ابو نصر اسماعیل بن حماد فارابی مشهور به « جواهری
» مصنف صحاح اللغه نوشته اند که پس از مراجعت از سفر های دور و درازی که برای اخذ
و ضبط نوادر کلمات لغت عرب در بادیه های عربستان نمود، در نیشابور اقامت اختیارکرد
و به تصنیف یا تکمیل کتب خود ( و از آنجمله صحاح اللغه ) پرداخت و هنوز از باب «
ضاد معجمه» نگذشته بود که بسبب تصنیف کتاب مذکور ، خود خواهی فوق العاده عجیبی در
او پیدا شد که بالاخره منتهی به جنون گردید و یکروز ( ظاهرآ در سال ۴۰۰
هجری ) ببام خانهء رفت و دولنگهء دروازه را بد و پهلوی خود بست و گفت :
میخواهم به آسمان پرواز نمایم .
این بگفت و خود را از بام رها کرد متأسفانه قوهء جاذبهء زمین او را نگذاشت که به
آرزوی خویش نائل آید ، بر زمین افتادنش همان بود و جان بجان آفرین سپردن همان.
سلسلۀ این حکایات ادامه دارد ....
|