ترکیب بند یکی از زیباترین اشکال شعـر فارسی است که بصورت بندهای جداگانه
اما همهء بند ها در در قالب یک وزن سروده
میشوند . هر بند شامل شش مصراع است . گاهی هم به ترکیب بندی بر میخوریم که شامل
هشت مصرع هستند ، اما بیشتر شاعران از همان
قاعده ء شش مصراعی پیروی کرده اند .
در قالب شعری ترکیب بند ، چهار مصراع اول دارای یک
قافیه و ردیف بوده ولی بیت آخری دارای قافیه وردیف جداگانه می باشند ولی تمامی
مصراع ها در همه بند ها دارای وزنی واحد هستند .
هنر ممیزه ایکه در ترکیب
بند قابل دید و درک است ، رعایت محورعمودی شعـر است. بهتربگوییم تمام بند ها بایستی بیانگر یک داستان یا بیانگر
حوادث و واقعاتی شبیه به هم یا گفته هایی
مرتبط به هم باشند .
نهضت و اصلاحات امانی به
حدی برای ما و فرزندان ما ارزنده و عزیز است که پیوسته به مطالعۀ مجدد آن می
پردازیم و صریحترین و شدید ترین نقدها را به آن تخصیص می دهیم. در آشنایی این دورۀ
پرشور، توجه به زبان به عنوان بارزترین امتیاز انسانی، می تواند بیشترین کارآمدی
را داشته باشد. اگر کنش زبانی، توانایی ها، آرزوها، نگرانی ها و هویت آدمی را
منعکس می سازد، پس ضرورت پرداخت جداگانه به دلالتهای لسانی و ابعاد معنایی مفاهیمی
نظیر پادشاه، ملت، آزادی، استقلال،اصلاحات... و روابط متقابل دربار و ملت در
بیانات امیر امان الله خان بدیهی است.
فشردۀ نخستین اعلامیه های او را خطاب به
مردم افغانستان از 28 فبروری 1919 در چند جملهدر اختیار دارم:
«ای ملت معظم افغانستان، من
هنگام شهادت پدر، وکالت سلطنت را در کابل داشتم و اکنون به اصالت آن بارسنگین
امانت را متوکلا و متعصما بالله به عهده گرفتم. وقتی که ملت بزرگ من تاج شاهی را
بر سر من نهاد، من عهد بستم که بایستی دولت افغانستان مانند قدرت های مستقل جهان
در داخل و خارج کشور آزاد و مستقل باشد. ملت افغانستان در داخل کشور آزادی کامل
داشته و از هر گونه تجاوز و ظلمی محفوظ و مردم فقط باید مطیع قانون باشند و بس.
کار اجباری و بیگار در تمام رشته ها ممنوع و ملغاست. حکومت ما در افغانستان
اصلاحاتی خواهد نمود که ملت و مملکت ما بتوانند در بین ملل متمدن جهان جای مناسب
مقام خود را حاصل نمایند. من در اجراآت امور کشور مشورت را به حکم شاور هم فی
الامر رهبر قرار خواهم داد. ای ملت عزیز و ای قوم با تمیز در حفظ دین و دولت و ملت
خود بیدار و در نگهبانی وطن خویش هوشیار باشید. من از خداوند برای شما و اهل اسلام
و کلیه بنی نوع انسان خیر و سعادت می خواهم....» (2)