در کشور های دیگر کودکان
به عنوان نسل فردا از ارزش و اهمیت
فراوانی برخوردار هستند و در هر جا و هر محیطی مورد توجه و احترام قرار می گیرند و
شخصیت داده می شوند؛ اما در افغانستان نه تنها به کودکان حق داده نمی شود که آنان
در نخستین مراحل زندگی به خاطر کوچک ترین
اشتباهات مورد سرزنش و توهین قرار گرفته شخصیت شان کشته می شود و از لحاظ روانی
دچار آسیب می شوند که تا سنین بالا در عملکرد و فعالیت های شان کوتاهی های ناشی از
صدمات روانی و جسمی به مشاهده می رسد.
به گفته ی مردم آن چه بر
زندگی کودکان در ولایت تخار سایه افگنده است و آن ها را از کاروان پیشرفت و مدنیت
به عقب رانده است فقر اقتصادی، دشواری های اجتماعی و فرهنگ منحط و نامناسب محیطی
می باشد. موجودیت این نا هنجاری ها باعث شده اند كه کودکان برای پیدا کردن مقداری
پول برای خود و خانواده هاي شان دست به هر کاری بزنند.
ورکشاپ تعلیمی سه روزه نقش رسانه ها در ارتقا ذهنی نوجوانان
که برای ۲۰ تن از مسوولین رسانه های مکاتب شهر هرات از سوی مجله رفاه
نوجوانان به همکاری دفتر یونیسف در حوزه غرب برگزار شده بود، امروز به کار خود
خاتمه داد.
در محفلی که به همین مناسبت در مرکز ژورنالیستان جوان تدویر
یافته بود، ویس احمد حکمت موسس و مدیرمسوول مجله رفاه نوجوانان هدف برگزاری همچون
برنامه های آموزشی را بلند بردن سطح دانش و آگاهی نوجوانان علاقه مند به مطبوعات
خوانده و از نوجوانان خواست تا با احترام به دین مقدس اسلام،قانون اساسی و قانون
مطبوعات کشور بیطرفانه در بهبود وضعیت جامعه خویش نقش داشته باشند.
محفل با اهدای تصدیق نامه ها
برای حمید سلجوقی استاد ورکشاپ و اشتراک کنندگان توسط محمد صدیق میر مسوول مرکز
ژورنالیستان جوان، ویس احمد حکمت مدیرمسوول مجله رفاه نوجوانان و اسدالله توانا
معاون مجله به پایان رسید.
امروز یکشنبه دهم می ۲۰۰۹ مصادف است
به روز جهانی مادر
، فرا رسیدن این روز خجسته را به همه مادران عزیز و گرامی افغان
و جهان تبریک وتهنیت عرض نموده ، برایشان صحت و طول عمر آرزو میکنیم و به همین مناسبت به آنعده از مادران عزیزی که در کنار ما نیستنند ، بخصوص مادر
مهربان و دوستداشتنی ما ن دست دعا بلند نموده ، یادش را گرامی داشته و روحش را شاد میخواهیم .
مادر ترا دوست دارم
مهدی بشیر
مادر ترا از جان خود بیشتر دوست دارم ، هرگز یادم نمیرود آن
روزیکه من از مکتب دیر تر از وقت معمول آمدم ، برای آن دیرتر به خانه رسیدم که راه
کوچه بند شده بود برای آن راه بند شده بود که یک موتر در ابتد ای کوچه با طفلی
تصادم کرده و اورا مجروح ساخته بود و مردم به اطراف آن جمع شده بودند و تو ای مادر
عزیز دهن دروازه خانه مثل هرروز ایستاده بودی و انتظار آمدن مرا میکشیدی و اتفاقآ
از رهگذرانی که از کوچه می گذشتند شنیده بودی که یک طفل با موتر تصادم کرده است و
چون من دیر کردم گمان کردی که آن طفل من
بوده ام ، بلی یادم نمیرود که چگونه سر و سینه زنان از خانه بر آمده بودی و بچیم
بچیم میگفتی تا و قتی که مرا دیدی و مطمئن شدی که زنده و سالم هستم آنگاه شکر خدا
بجا آوردی برای آن بچه ای که مجروح شده بود دعا کردی . مادر ترا دوست دارم ..
این پرسش را مادری از فرزند هفت ساله اش مینماید....در پاسخ
چی میشنود ؟
کودک چنین پاسخ میگوید :
مادر فریاد مرا جنگ خفه نموده است !
مادرش میپرسد :
چرا جنگ فریاد ترا خفه نموده است ؟
کودک پاسخ میدهد :
- برای این که تا
بخواهم بگویم : مادر بیا که من صلح میخواهم ! جنگ نمیخواهم ! ناگهان صدای انفجاری ،
زمین را میلرزاند..... و در وسایل اطلاعات جمعی خبر از تعداد زیاد کشته و زخمی
میدهند ، ولی هنوز خون آنهاییکه کشته و یا زخمی شده اند ، نخشکیده است که صدای
انفجار دیگری به گوش میرسد و باز هم خون ، باز هم زخمی و کشته شدن و باز هم برادر
کشی و باز هم ماتم مردم به خاطر عزیزان شان .
سینما، هنری است که
ابعاد زیاد دارد و در آن انسان ها می توانند با دست بازی آنچه را که می خواهند در
جهت رسیدن به هدف استفاده نمایند.رسالت یک سینما گاهی مثبت و گاهی هم منفی بوده
است.
سینما در افغانستان در برخی عرصه ها کار
نموده است، سینمای نخست افغانستان بیانگر هویت ملی ما بود که می توان از فلم سیاه موی و جلالی و یا رابعه بلخی
نام برد و اما امروز سینماگران کاپی فلم های غیر واقعی را با پول های دیگران به
نمایش می گذارند که نمی شود برای هویت ملی ما مفید باشد.
زرغونه معلمه یکی از لیسه های شهر هرات در
مورد می گوید: سینما گران ما کمتر به اطفال
و جوانان می اندیشند و فلم های شان فقط کاپی کشور های دیگر است که هیچ
ارتباطی به واقعیت های زندگی در جامعه ما
ندارد
.
غلام حضرت متعلم لیسه جامی ک در حال خریدن CD
بود، گفت: من بیشتر به فلم های که با زبان و دین ما
مطابقت داشته باشد و برای آزادی و آبادی
وطن ما مفید باشد، تماشا می کنم.
در یکی از روز های سال 1370 که من مسوؤلیت مجله دکمکیانو انیس یگانه نشریه کودکان و
نوجوانان کشور را به عهده داشتم و در دفتر کارمدر حال نوشتن سرمقاله مجله بودم که دوتن از خواهران نو جوان ما که قبلآ از
همکاران خوب مجله بودند و تقریبآ 13- 14 سال داشتند با دوسیه های که زیر بغل شان بود
وارد دفتر شده و دوسیه های خود را به من دادند تا مطالعه کنم . در دوسیه هایشان مجلات شان بود ، آنها دوستان خوب کودکان و نوجوانان بودند که همیشه برایشان مطالب جالب نوشته میکردند و این دو خواهر ما نیلاب جان موج
و نیلاب جان پژواک ، برنده گانجوایز اول و سوم کانکوری که از طرف اتحادیه ژورنالیستان و کانون نویسنده گان
جوان در رابطه با "خوبترین مجله خانواده گی" به راه انداخته شده بود، بودند.
نیلاب موج جان و نیلاب جان پژواک در ماه عقرب سال 1370 خورشیدی
من مجله های شان را که به شکل و دیزاین مقبول و بدون
تایپ با قلم نوشته بودند دیدم واقعآ جالب بود و به نادره عبدالله که معاون مجله
بود گفتم که با هردو نیلاب مصاحبه ای
انجام دهد تا در همین شماره مجله که زیر کار است نشر شود و به عکاس مجله هم گفتم که
عکس هردو را با هم یکجا بگیرد و این هم همان عکسی است که با مصاحبه شان نشر شد.
« به هر اندازه یی
که سرمایه گذاری بالای اطفال کمتر شود به همان پیمانه بخت و اقبال کشور ها کوتاه
تر می شود. »
گزارش وضع اطفال جهان در سال 2001 ص 43
براي دريافت دقيق و
چندين جانبۀ وضع كودكان كشور و جهان آشكار است كه از راه فراهم آوري مختصر و
شتابزدۀ موادِ يك مقاله يا سخنرانيِ محدود نمي توان به مقصود نايل آمد. براي تحقق
اين مهم بايد به كاري بزرگ و گسترده بر مبناي بشرشناسي و جامعه شناختي دست يازيد و
سازماندهي كارگاه پژوهشي عظيمي با ابعادي در پهناي جهانِ ما مورد نياز است كه به
گمان بنده تا هنوز جايگاه آن خالي است. من بدين باورم كه نهاد نيرومندي چون
يونيسفِ سازمان ملل متحد از چنين آماجي بهره ور است و متأسفانه در اثر محدوديتهايي
كه پيش آمده در افغانستان از چند و چون تلاشها و فعاليتهاي آن آگاهي چنداني
نداريم. شايد از عواملي كه باعث بي خبري مدهش ماست يكي هم ضعف ارگانهاي نشراتي و
اطلاعاتي اين سازمان باشد كه ارقام و فكتها و نتايج به دست آمده از مطالعات و
بررسيهاي يونيسف و كوششهاي آن را براي كَنْد و كاوِ اوضاع و شرايط كشورهاي مختلف
در قبالِ حقوق كودك و مادر و حمايت از اين دو قشر اجتماعي حساس و مهم را به موقع و
به صورت همه جانبه در دسترس تمام ملل قرار نمي دهند و سازماندهي توزيع نشريات و
تبليغات آن دچار نارساييهاي جدي است.