۲۴ ساعت

27 سپتامبر
۵دیدگاه

ماما شوخک کِى بود؟

تاریخ نشر سه شنبه پنجم  میزان  ۱۴۰۱– ۲۷ سپتامبر  ۲۰۲۲ هالند

مجله شوخک که از جمله مجلات طنزى وطن بود در سال ١٣۴٩ خورشیدى به همت مرحوم عبد العزیز مختار اقبال چاپ یافت.
صاحب امتیاز و مدیر مسؤول آن مرحوم عبدالعزیز مختار بود و این مجله پس از ١۶ سال وقفه نشراتى در زمان حکومت شهید نجیب الله که جراید، مجلات، و روز نامه هاى غیر دولتى دوباره به فعالیت هاى نشراتى شان اغاز نمود؛ مجلهِ شوخک نیز فعالیت خود را از سر گرفت.
این مجله به هیچ حزب و سازمان سیاسى وابستگى نداشت و در پشتى مجله با خط دُرشت نوشته شده بود:
این مجله با هیچ سیاسى و سپاهى ، شور و بى نمک، افراطى و ارتجاعى ، گرو هاى هنرى و بى هنر حتى تاجر پوقانه و معتادین شیر و تخم پودرى قرابت و خویشاوندى ندارد.
مجله شوخک یک مجله طنزى و بیطرف بود و تمام حوادث روز و جامعه را بیطرفانه به زبان طنز به قضاوت میگرفت و طنز زبان کار برد این مجله بود.
انتقادات طنزى این مجله نه کسى را توهین میکرد و نه باعث تحقیر کس میگردید بلکه تمام مشکلات و اشتبهاهات را با زبان طنز بگوش مسوولین میرساند که هیچ دلى از آن کینه ور نمیگشت و بلند ترین مقامهاى دولت را نیز انتقاد مینمود.
با وجودیکه مجله شیوه اى طنزى داشت اما بخشهاى هنرى ، ادبى ، سیاسى و اقتصادى محتواى مضامین اش را فرا میگرفت و اکثرا در پشتى مجله با تصویر یک هنر مند مشهور وطن میبود و یا کاریکاتور یکى از وزراى انتقادشده.
صفحات مجله با عناوین مختلف مزین شده بودمثلا فالبین شوخک، فکاهیات ، نامه وارده ، شوخى با جراید، کیهان هنر و مشاعره و ده ها مطالب دیگر.
مرحوم عبدالعزیز مختار انقدر مرد محبوب القلوب بود که همه ایشان را (ماما) میگفت و کمتر کسى پیدا میشد که ایشان را ماما خطاب نکند.
وى از جمله ژورنالستان سابقه دار و مجرب کشور بودند اخلاص و ارادت خاص به مرحوم استاد على اصغر بشیر هروى داشتند و از ایشان کسب فیض نموده بودند و همیشه از اثار این صاحب قلم توانا در مجله شان یاداور میشدند.
مرحوم عبدالعزیز مختار (ماماشوخک) با وجودیکه یک ژورنالیت مجرب و یک طنز نویس ماهر بودند در سرایش شعر قریحه سر شار داشتند و متقى و صوفى مشرب بودند.
من زمانیکه به دفتر مطبوعاتى صدارت تقرر یافتم با ماما شوخک معرفت حاصل نمودم و خاطرات شیرین و فراموش ناشدنى از مرحوم دارم و همیشه اشعارم را در مجله چاپ مینمود و روزى از من پرسید ؟ اقاى ظفر شما شعر هاى طنزى هم دارید؟گفتم بلى ماما جان ، گفتند بیاور تا در شماره بعدى نشر کنم من از جمله اشعار طنزى ام شعرى را انتخاب کردم که صنف نهم مکتب نوشته بودم و ان وقت مجرد بودم و نمیدانستم چرا این شعر را نوشته ام اما چون طنزى بود در مشاعره هاى مکتب استقلال بخوانش میگرفتم ، القصه شعرم در مجله نشر شد و در همین روز خانم محترمه ام به منزل پدرش تشریف برده بود و این شماره مجله را کسى بوى نشان داده بود و وقتى خانه امد بسیار ناراحت بود خلاف انتظار یک سلام خشک و خالى بمن داد و دانستم ناراحت است وقتى موضوع خشمش را پرسیدم مجله داد و گفت بخوان چه نوشته یی
(ازدست زنم شد)
گر بى سر و سامانه چو ویرانه تنم شد
از دست زنم شد
نقش لب و دندان خلایق سخنم شد
از دست زنم شد
فر مایش خانم ز سرم نیزه بلندى
هر چیز بپیندى
طوفان غم و مفلسى اندر چمنم شد
ازدست زنم شد
نى فرش بُود خانه، نه کالا ببر من
غم تا کمر من
بنگر (ظفرا) مثل ملنگ ها بدنم شد
از دست زنم شد
خلاصه خانم را قناعت دادم و تاریخ سرایش شعر را دیدو از جنجال خلاص شدم و ماما شوخک روز ها ازین ماجرا یاد میکردو میخندید
بعد از فروپاشى دولت و جنگهاى خانمانسوز تنظیمى که قاطبه کابلیان درد دیده به مزار شریف مهاجر شده بودند من نیز مانند سایر همو طنان به دیار مولت رفتم و شعبه مجله شوخک در مزار انتقال کرده بود و مدتى با ماماى مهربان بودیم تا انکه من رهى مسکو شدم و ماما شوخک مرحوم روز وداع یک کلکسیون یکساله مجله شوخک را که حاوى اشعار من نیز میباشد بمن طور ارمغان اهدا نمود و همان وداع وداع اخرین بود و دیدار به قیامت ماند.
روح عزیز مختار (ماماشوخک) در بهشت عدن باد
نذیر احمد ظفر

 

۵ پاسخ به “ماما شوخک کِى بود؟”

  1. admin گفت:

    روح مرحوم عبد العزیز محتار یا (ماماشوخک) شاد یاد و خاطره هایش گرامی . تشکر از برادر محترم نذیر جان ظفر و معرفی مجله شوخک. مهدی بشیر

  2. نذير ظفر گفت:

    از سرور فرهنگى مهدى جان بشیر هروى جهانى سپاسمندم

  3. قیوم بشیر هروی گفت:

    دوست فرهیخته و شاعر گرانمایه جناب ظفر عزیز سپاسگزارم از مطلب زیبای تان ، ضمن سعادتمندی جناب شما روح مرحوم ماماشوخک گرامی را شاد وخشنود می طلبم.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی
    ملبورن – آسترالیا

  4. وحید استقلال گفت:

    با عرض حرمت میخواستم از شما تقاضا اگر امکان داشته باشد که درست بیارم نیست یک طنز نهایت زیبا ‌عالی «به عنوان: درمکتب ما نا حق و حق غتمغتول است
    این کاسهٔ چینی به والحق غتمغتول است» که از طریق ماما شوخک ویا ماما ترجمان بنشر رسیده بود، ومن هنوز در صنف هشت ویا نهم لیسه غازی بودم علاقه دارم اگر امکان داشته باشد ‌اگر امکان داشته باشد که اگر کسی این قطعه شر طنز را داشته باشد لطفاً برایم به پست الکتریکی ارسال نمای نهایت سپسگذار خواهم بود. با حرمت!

    • admin گفت:

      با درود و سلام متقابل خدمت شما جناب استقلال عزیز ، باید بعرض برسانم که متأسفانه طنز مورد نظر شما را پیدا نتوانستیم ،
      باعرض حرمت
      قیوم بشیر هروی

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما