۲۴ ساعت

09 اکتبر
۴دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر جمعه ۱۸ میزان ۱۳۹۹ – نهم اکتوبر ۲۰۲۰ هالند

حکایت ۲۹۴

تا تو باشی غرقهء هر بیم وتاب

روزهء تو صرفهء نانست و آب

« میر حسینی هروی »

کنایه

مولانا ساغری از جملهء شعرای معاصر مولانا جامی بود که مولانا گاهگاهی با وی مطایبه می نمود.

در بارهء ساغری نوشته اند که به بخل متهم بود و بیخبر بر سفرهء دیگری حاضر میشد و در خوردن غذا شرکت می نمود.

یک سال غرهء ماه رمضان پیش آمد و روز اول ماه در رویت هلال شک واقع شد و از طرف حاکم شرع جار زدند که مردم باید وقت زوال چیزی نخورند.

ساغری نزد مولانا جامی نشسته بود و صدای جارچی را که شنیدند مولانا جامی گفت :

مولانا ساغر امروز صبح چیزی خورده است.

یکی از حاضران مجلس گفت :

اگر خورده است ، از روی فراموشی بوده!

مولانا جامی گفت :

اگر در حجرهء خود خورده باشد از روی فراموشی بوده !

ادامه دارد …

 

۴ پاسخ به “از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی”

  1. admin گفت:

    دوستان گرامی ، اینک حکایت ۲۹۴ را از کتاب هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی تالیف پدر گرامی ما شاد روان استاد علی اصغر بشیر هروی را که برادر گرامی ام قیوم جان عزیز تایپ نموده و بدسترس ۲۴ ساعت قرار داده تقدیم شما عزیزان خواننده مینمایم . مهدی بشیر

  2. عبدالله هروی گفت:

    برادران عزیز و محترم آقایان مهدی بشیر و قیوم بشیر هروی !
    تشکر از نشر این حکایت ، خداوند روح استاد بزرگوار بشیر هروی را شاد و بشما برادران گرامی طول عمر و سلامتی عنایت فرماید

  3. همایون عالمی گفت:

    درود و مهر برادر معزز جناب مهدی بشیر، سپاس از شریک نمودن این داستان کوتاه و زیبا و خداوند روح پدر بزرگوارتانرا شاد داشته باشد… مولینا جامی چند بیت هزل در بارۀ ساغری نیز دارد که در پیشگفتار کتاب هفت اورنگ تألیف شده است. زنده باشید

  4. قیوم بشیر هروی گفت:

    با تشکر از برادر عزیزم مهدی جان عزیز بابت نشر این حکایت و آرزوی شادی روح پدر عزیز ما ، از حضور محترم عبدالله جان هروی و همایون جان عالمی سپاسگزارم.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما