شمشیر قلم
تاریخ نشر شنبه ۲۹ میزان ۱۳۹۶ – ۲۱ اکتوبر ۲۰۱۷– هالند
محترم استاد عبدالجبار توکل هروی
……………..
ای دوست ! بیا رحم به حال فقــرا کن
بر بیوه زنان مرحمت و جود و سخا کن
هرگز به حقــارت منگر سوی یتیـــمان
دستی به سر شان بکش و درد دواکن
باشد چه بسا سفره تهی از لب نانی
در حد توان چاره ی مقــــــــدار غذا کن
شهرت طلبی مایـۀ شرمندگی تست
انفاق اگر میکنی ؟ بی ریـب و ریـا کن
در خدمت مخلوق خدا گام عمـــــل نِه
عهدی که ببستی به کسی بازوفا کن
بیـــــگـانه پرستی نکنـد چاره ی دردی
خود خویش شو و دامن بیگانه رها کن
از جنگ به تنگ آمده دل های پریشان
با هموطنان ازدل وجان صلح و صفاکن
تاچند شود کشته به هرگوشه عزیزی؟
از بهر خدا … فکر به حال شُهـــــدا کن
ای طالب بیرحم مسلمانیت اینست ؟
یک لحظه بیاندیش و شرمی زخدا کن
کاری دگری نیست ( توکل ) به توانـت
شمشیر قلم را همه جا حُکـمـروا کن.
توکل هروی
هامبورگ میزان۱۳۹۲
درود به جناب محترم استاد عبدالجبار توکل هروی و تشکر از سروده عالی و مملو از احساس پاک و طنپرستانه تان. لعنت به ارگنشینان فاسد و طنفروش و برادران کرزی خاین ، گلبیدین فلاکتبار ، طالب های وحشی ، داعش های جانی و باقی تفنگسالار ها که روزانه صد ها تن هموطنان ما را شهید و زخمی میکنند. زنده و سلامت باشید. مهدی بشیر