۲۴ ساعت

یادش به خیر وخوبی آن خنده های خودرو

ما ییم وخواب وحشت درکنجِ خلوتِ شب

درگیرِ سرنوشتِ آوای پستِ پستو

درتور نامرادی درمانده اسارت

ماهی تشنه ی عشق دررود بار آمو

عرفانِ عشق وایمان حیران دید دوران

صوفی شکسته پیمان درحلقه های یاهو

ارثِ جماعت ما میراث جهل ونفرت

چیزی نمانده برجا ازمال وحالِ بابو

کشمیره ی تنِ دل بافنده اش عداوت

گردیده مستِ ذلت کشمیردور جامو

فرقی نمی توان دید درفکرِ مهربانان

با دشمن محبت حتی که یک سرِ مو
…
نورالله وثوق
..
۱۷:۴۱ – چهارشنبه ۰۵ مهر/میزان ۱۳۹۶

…
این سایه های لرزان در شهرِ پرهیاهو ارواح بی قرار اند یا غولهای جادو
یحیی جواهری