۲۴ ساعت

04 سپتامبر
۳دیدگاه

اشک لرزان

تاریخ نشر  یکشنبه  ۱۴  سنبله  ۱۳۹۵ –  چهارم  سپتامبر ۲۰۱۶ – هالند

اشک لرزان

محترم سید همایون شاه “عالمی”

نشد یک اشک ِ احساسی چکد از رویمژگانی

نشد دلسوز برخیزد شتابد گه به احسانی

حضور ِ مهربانی ها نقاب ِ مطلب اندازد

نشد آبی به بیداری زند بر خواب ِ وجدانی

مقام ِ خویشتن داند دمی آب و گِل ِ آدم

نشد پیروز عقل ِ ما بفکر ِ خُرد و نادانی

دل ِ انسان ِ امروزی نسوزد جز بنفس خود

نشد تا زندگی آرد زعشقی آب ِ حیوانی

به قتل همدگر آمد گروه ِ بی خرد دیگر

چنین آغاز کلفت را ندیدیم هیچ پایانی

به خون ِ آدمی تر شد لب ِ نان ِ زن ِ بیوه

چه آه ِ بی اثر دارد یتیم تا دشت و دامانی

ز خورشید ِ محبت ها نیاید نور ِ یکرنگی

هزاران نسخه غم دارد دل ِ زار و پریشانی

چه سازد لشکر غفلت که اهریمن قوی باشد

بخواب ِ مرگ در رفته سپه در پای ِ دربانی

کویر ِ قلب ِ تنهای همی خواند سرود ِ غم

همایون آه ِ گرم تو نسوزد اشک ِ لرزانی

سید همایون شاه “عالمی”
چهارم سپتمبر دوهزار و شانزدهم میلادی
افغانستان

 

۳ پاسخ به “اشک لرزان”

  1. admin گفت:

    سپاس از برادر محترم جناب عالمی عزیز ، تشکر از سروده متاثر کننده تان که قلب انسان را به درد می آورد و واقعا همینطور است که فرموده اید :
    به قتل همدگر آمد گروه ِ بی خرد دیگر
    چنین آغاز کلفت را ندیدیم هیچ پایانی
    به خون ِ آدمی تر شد لب ِ نان ِ زن ِ بیوه
    چه آه ِ بی اثر دارد یتیم تا دشت و دامانی
    به امید روزی که دیگر عوض اشکها خنده ها به لب هموطنان ما باشد. آمین یا رب العالمین. زنده باشید. مهدی بشیر

  2. همایون عالمی گفت:

    یک جهان سپاس دوست عزیز و برادر عالیقدر جناب مهدی بشیر شما همیشه صحتمند و سرفراز و کامیاب باشید .

  3. عزیزه عنایت گفت:

    درود بر شاعر گرامی !
    سرودۀ بسیار زیباست ،احساس تان ستودنیست سلامت و موفق باشید .

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما