۲۴ ساعت

12 آگوست
۲دیدگاه

رها از خویش…

تاریخ نشر  جمعه  ۲۲  اسد ۱۳۹۵ –۱۲  آگست  ۲۰۱۶ – هالند

رها از خویش…

علی فایز

ای وای بر این عاطفه هایی که نداریم

فریاد ازین مهر و وفایی که نداریم

درکوچه ی ماغیردوسنگ پشت کسی نیست

ما پشت در و پنجره هایی که نداریم

دیوار شکسته ست و فقط روزنه باقیست

بر حنجره ها بغض و صدایی که نداریم

گامی که نرفتیم چه دانیم که دور است

این جاده پر از تک تک پایی که نداریم

آهنگ قشنگی ست همش بانگ رهایی

فریاد ازین شور و نوایی که نداریم

شاخیم وتبرخورده ی زخمی شده امروز

افسوس بر این قد رسایی که نداریم

پیغمبر خورشید دگر نور نپاشید

ما غرق در آن رفت وبیایی که نداریم

یک شهر در اندوه زبونی شده خاموش

ما گم شده در عمق صبایی که نداریم

علی فایز
آوریل ٢٠١۶
اورلیان فرانسه

 

۲ پاسخ به “رها از خویش…”

  1. admin گفت:

    درود به برادر گرامی آقای فایز ، تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس تان. خط بردم خوشم آمد. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

  2. علي فايز گفت:

    با درود های بی پایان حضور دوست و برادر عزیزم بشیر گرانقدر!
    ازینکه همیشه افتخار لطف و مهربانی و همراهی شما را دارم صمیمانه سپاسگزارم
    موفقیت های مزید و روزافزون برای تان آرزو میکنم

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما