۲۴ ساعت

17 فوریه
۲دیدگاه

زبان حال مادرمرحوم انجنیرمحمد عصیم

تاریخ نشر چهار شنبه  ۲۸ دلو ۱۳۹۴ –  ۱۷ فبروری ۲۰۱۶ هالند

بنـام خالـق یکتــا 

زبان حال مادرمرحوم انجنیرمحمد عصیم کوشان*

پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

۲۱ / ۱ / ۲۰۱۶ ،سدنی

عـصیـمم نــورچـشــمم،جـان مــادر

شــوم قــربــان نـامـت،جـان مــادر

چـرا تـرکـم نـمودی اینچنیـن زود؟

زدی آتــش بـجـــانـــم،جـان مــادر

چـه دیـــدی از مــن آواره آخـــر؟

که ترکم کرده رفـتی، جــان مــادر

بگشتی غرق به دریــا، دورِمـیهــن

شـهآادت شـد نصـیـبـت،جـان مــادر

توبـا، بـابـات بُـدی همکـارو همیـار

رهـایـش کــردی تـنهــا،جـان مــادر

پــدر قـدش خـمـیـــد از رفـتــن تـــو

به مــادر رحـم نکـردی،جـان مــادر

چـه میـشـد گـرمـر ابـاخـود بـبـردی؟

نـمـی کـــردی رهـــایـم،جـان مــادر

پـدر را نــورچــشــم،بـریان نمودی

زمــرگ نــابـهـنـگـــام،جـان مــادر

بـه یـکـبــاره سـفـر کـردی زپیـشـم

زدی بـرهــم ســرو ســامـان مــادر

چه گـویـم من به نامـزادعـزیـزت

کجـا رفـتـی زپیـشش،جان مــادر

همه خویـش واقـارب،درعـزایـت

به سر،صورت زدند،ریحان مادر

فگنـدی جمع مـان، درمجمـر غـم

نـمــودی دوســتـان،گـریـان مــادر

به رضـوان الهــی، رفـتـی جـانــم

بکــردی کـلـبــه ام،زنـــدان مــادر

شــب شـــادعـروسـیـــت نـد یــد م

جگـر سـوزم نـمــودی،جـان مــادر

چه میشد؟میـگذاشـتـی یک نشـانـی

بــرایـــم ای گل خـنـــــــدان مــادر

بُدی با علـم وبـافـرهنـگ پسـرجان

گلِ فـرهـیـخـتـه یی بـوستـان مــادر

بــرم داغ تــو بـا خـود،تـاقــیــامـت

بُـــوَد نــا ســورِجــانــم،جـان مــادر

امـیـــدم بــود کــه در ایـــام پـیـــری

عــصـایـم گــردی آخــر،جـان مــادر

غـم هجـرت مـرا مجـنـون نمودست

نـدارم  چـــاره یـی،ریــحــان مــادر 

بجـزصبرازغـمت، راه دگرنیست

خــدا صـبــرم دهـد،جــانـان مــادر

شـبـی دیــدم بخـوابـت، نـازنـیـنــم

کــه بــودی درکنــارم،جـان مــادر

چه خـوش کـز خواب بیـدارم نمیشد

که میـبـودم بـه نـزدت،جــان مــادر

دعـــا دائـــم نـمــائـیــم درحــق تـو

همـه خورد وبـزرگ،ریـحـان مادر

عصیم جان،نامراد رفتی ازاین دهر

خـــدا دانـــد زحــالــم،جــان مــادر

بکـن بس”حیـدری“،نـوحـه سـرائی

که خون شد جاری،ازچشـمان مادر 

پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

۲۱،۱،۲۰۱۶،سدنی

*-انجنیرمحمد عصیم کوشان،پسرآقای محمد قوی کوشان مدیر مسؤل هفته نامهء وزین “امید”درامریکا ،در عنفوان جوانی به دریا غرق واین جهان فانی را وداع کرد.روحش شادباد!

 

۲ پاسخ به “زبان حال مادرمرحوم انجنیرمحمد عصیم”

  1. admin گفت:

    روح مرحوم انجنیرمحمد عصیم کوشان شاد و خداوند مغفرت کند . مراتب تسلیت وهمدردی خود را به خانواده محترم مرحوم کوشان، دوستان و اقارب شان تقدیم میکنم و برایشان صبر جمیل آرزو میکنم. . تشکر از پوهنوال داکتر اسدالله حیدری و سروده زیبا و متاثر کننده شان که از مطالعه آن اشک از چشمانم جاری شد . خداوند مرحوم انجنیرمحمد عصیم را مغفرت کند و بشما استاد گرامی صحت وسلامتی بابت این سروده تان عنایت فرماید. زنده باشید مهدی بشیر

  2. پوهنوال داکتر اسدالله حیدری گفت:

    برادر نهایت عزیز وگرامی آقای محمد مهدی بشیر!
    بعد از تقدیم سلام وآرزوی صحتمنی تان، جهان سپاس از نشر سرودهء فوقم.خداوند همهء اموات هموطنان عزیز ومیهن دوست
    مارا خصوصاً آنانیرا که در عالم غربت ترک این جهان فانی نموده اند غریق رحمت بیمنتهای خویشش بگرداند.برادرتان داکترحیدری

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما