۲۴ ساعت

08 نوامبر
۳دیدگاه

قافیه آزمایی جوهر و امپراطور

تاریخ نشر یکشنبه ۱۷ عقرب ۱۳۹۴ –  هشتم  نوامبر ۲۰۱۵ هالند

قافیه
درود بدوستان و عزیزان گرانقدر.!

آرزومندم که با دودمان نجیب تان صحتمند و سر حال باشید.

بتاریخ  ۱۱ عقرب ۱۳۹۴ هجری خورشیدی  از طرف شاعر والاگهر جناب محترم محمد نعیم جوهر  به یک مشاعره و قافیه آزمایی از طریق صفحه ای  وایبر دعوت شدم، خواستم از طریق دریچه سایت وزین و شهیر ۲۴ ساعت با شما شریک سازم بقیه سخن را در ابیات زیر مطالعه فرمایید.

با عرض سلام به محمودم هوای مشاعره و قافیه آزمایی همرایت دارم.!

آقایان محمد نعیم جوهر و محمود امپراطور

آقایان محمد نعیم جوهر و محمود امپراطور

دل دیوانه ای لیـــلا نه تو داری و نه من

باده و ساغر و مینا نه تو داری و نه من

جوهر

علیکم سلام اکه جان.!

در حد توان میکوشم در خدمت باشم.

—————

درد از ناخن پــا تــا به ســـــرم جلوه کند

یار از بهـــر تســـلا نه تو داری و نه من

امپراطور

در جمع سفــــله پرستان نه شنـــاسیم کسی

واسطه همچو گل آغا نه تو داری و نه من

جوهر

خسته ام من زخرافاتِ همین زاهد و شیخ

شوق بر دیر و کلیسا نه تو داری و نه من

امپراطور

بهر خاطر جمعی این دل شیــــــدا محمود

زر به اندازه ای دنیا نه تو داری و نه من

جوهر

عمـــــر ما رفت و ندیدیم یکی خاطر خواه

مهوش و دلبر و عذرا نه تو داری و نه من

امپراطور

رفتــــگان را همه یکســــر بخــدا مسپاریم

خبر از منزل عقبـــــا نه تو داری و نه من

جوهر

غــــزل ماتــــم و دردی من تو کی شنـــوند

سازِ هارمونیه و کروا نه تو داری و نه من

امپراطور

بســــکه آزرده ز یـــــاران جهـان گشت دلم

طــــاقت صحبت بیجــا نه تو داری و نه من

جوهر

بی کسی و کوی شـدم نیست مرا جا و مکان

خانـــه در دامن صحرا نه تو داری و نه من

امپراطور

من که در غربت و تنهــــایـی خود میسوزم

همــــدمی ناله ای شبها نه تو داری و نه من

جوهر

به ســــر زخــــم دلـــــم بـــاز نمک پاشیدن

خصلتِ ناله ای رسوا نه تو داری و نه من

امپراطور

اشـــک من در دل ابحـار جهان جا نگرفت

آشنــــا در دلِ دریــــا نه تو داری و نه من

جوهر

پـــای من آبله بــاران شـــده در بستر دشت

موتر بنـــز و کورولا نه تو داری و نه من

امپراطور

نـــازم این طرز کـــلام و سخنــت را محمود

گفته ای بی سرو بی پا نه تو داری و نه من

جوهر

دگــــر آغـوش دلـــم تنـــگ کسی را خواهد

طـــاقت جلـوه و ایمـــا نه تو داری و نه من

امپراطور

دختــر و اهل و عیالش همــگی غرق شدن

غـــم دامـــاد شکیـــلا نه تو داری و نه من

جوهر

نشـــد از کاملــــه و لیـــلی و مینـــا خیری

انتظـــــار رخِ شیمـــا نه تو داری و نه من

امپراطور

نوش جانت که زدی تیر سخن را بر جای

فــکر رفتـــن به ثریا نه تو داری و نه من

جوهر

جمع از ناخلف هـر چند نماند پول و زمین

فـــکری دارایــی دنیا نه تو داری و نه من

امپراطور

از پی آمـــدن خالــه ای بی علمــی و کمال

آدرس دفتــر مــــرزا نه تو داری و نه من

جوهر

نیست در ساحل مقصود دلم زورقی عشق

رو به بنگاله و جمنا نه تو داری و نه من

امپراطور

از اول خامــــه به تقدیــر دو تــایی زده اند

به رخ یـــــار تماشـــا نه تو داری و نه من

جوهر

بســـکه پیشـــانی ما خورده به سنگ تقدیر

زیر سر بالش رویـــأ نه تو داری و نه من

امپراطور

محمودا سایـــه جوهــــر سرت افتاده مگر

دلبــــر شوخی فریبــا نه تو داری و نه من

جوهر

بستــــه ایم سنگ قناعت به شکم خرسندیم

لقمـــــه ای نانِ محیا نه تو داری و نه من

امپراطور

ز درِ اشک قنــــاعت بکنــــم سیــــــر دلـم

گنـــج بیهـــــوده تمنــا نه تو داری و نه من

جوهر

تلخــی درکـــام و نگون بختی بما خیمه زده

لذت از شیره ای خرما نه تو داری و نه من

امپراطور

به نگاهـــی نخـــرد هیــــچ زلیخـــا ما را

همچو یوسف رخ زیبا نه تو داری و نه من

جوهر

مشـــکل امنیـــتِ و دشمنـــی آمـــد بــوطن

ورنه این فکری اروپا نه تو داری و نه من

امپراطور

بسکه مبهــــم شده در بین عزیزان گپ ما

چاره ای حل معمــــا نه تو داری و نه من

جوهر

کشتـــــه ما را بجهان این ستـــم بی پایــان

روز خوش ازغم لالا نه تو داری و نه من

امپراطور

شده زادگاه ای بزرگان قلم خانه ای جنگ

شـــوق دیـــدار بلیکا نه تو داری و نه من

جوهر

نشه ای صد خـُم و خـُمخانه بوُدَ در سرِ من

تنگِ از باده و صهبا نه تو داری و نه من

امپراطور

محمودا خواهش تو دربِ دکان خواه بست

مشتــــری بهرِ مربا نه تو داری و نه من

جوهر

ز ادب و صحبت و تمیکنِ نشستن دور اند

افتخـــــارت ز کـاکا نه تو داری و نه من

امپراطور

خالـــه هرگـــز که نشد دست نوازشگر ما

خاطر خوش که ز ماما نه تو داری و نه من

امپراطور

زخم ها خورد دل از این عطش صحرا سوز

فــرسی بادیــــه پیمـــا نه تو داری و نه من

امپراطور

————–

دوشنبه شب ۱۱ عقـرب ۱۳۹۴ هجری خورشیدی

که برابر میشود به ۰۲ نوامبر ۲۰۱۵ میلادی

جوهر و امپراطور

سروده ایم

 

۳ پاسخ به “قافیه آزمایی جوهر و امپراطور”

  1. admin گفت:

    درود به آقایان جوهر عزیز و امپراطور گرامی ، مشاعره تان زیبا ، عالی و با احساس است. از خواندن آن خوشم آمد . موفق وسلامت باشید.
    مهدی بشیر

  2. فاضل دانشمند ، کاکا عزیزالقدرم جلالتماب محترم محمد مهدی بشیرهروی درود ها و تحیات قلبی خود را به شما و همکاران سایت وزین ۲۴ ساعت تقدیم میدارم.
    از زحمات و تلاش خستگی ناپذیر مستدام شما کهکشانها ممنون و مدیونم.
    شاد و رستگار باشید.
    امپراطور از شهر کابل

  3. Nooria گفت:

    امپراطور قلمرو شعر و ادب… با خواندن مشاعره ات با دوست به قلب نزدیکت محترم جوهر
    مثل درخت فروردین پُر شکوفه شدم … دامن دامن گُل به شما عزیزانم می افشانم

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما