۲۴ ساعت

15 اکتبر
۱ دیدگاه

دربریار

تاریخ نشر پنچشنبه  ۲۳ میزان ۱۳۹۴- ۱۵  اکتوبر  ۲۰۱۵ هالند

در بر یار

دربریار

شبــی را در بــر دلـــدار بــــودم

از اول تـــا ســــحر بــیدار بـــودم


مـــن از لعل لبانـــش مســت گشتم

گهی بیهوش وگه هـــوشیاربـــودم

سراسرعشق ومسـتی بود تا صبح

چــو نخل ارزو پـــر بــــار بــودم

مـــرا انــدوه وغمهایم رهــــا گرد

نـــــوای عشــــق را پیـکار بــودم

بـــــه کام دل رســیدم از نـــگارم

چــــو پیچک بر در ودیوار بودم

مرا خوش بود آن شب زنده داری

گــــره انــــدر گــــره پندار بـودم
***
« برید » خــویش گشتم نزد دلدار

بهــــــاری با گل وگلـــــــذاربودم

نجیب برید
۲۰۱۰
از سالهای دور

 

یک پاسخ به “دربریار”

  1. admin گفت:

    درود به جناب برید عزیز ، سروده زیبا و مانند همیشه عالیست. خط بردم خوشم آمد. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما