۲۴ ساعت

عشق را هر چند لگد مال کنی مالا مال

 تاریخ نشردوشنبه  ۲۳ سنبله  ۱۳۹۴ – ۱۴   سپتامبر   ۲۰۱۵ هالند

دوستان محترم و گرامی لطفا نظریات خویش را در قسمت دیدگاه های صفحه ۲۴ ساعت بنویسید تا مطالب شما همیش محفوظ بماند .
با عرض حرمت
مهدی بشیر

**********

عشق را هر چند لگد مال کنی مالا مال می شود

باور بامیک

زمان هر روز می گذرد از میانهء رود های  رویای من و فریب ها  فربه می شوند و دروغ ها داغ تر . دل ها سنگ  می شود و مصلحت ها و دلسوزی های مصلحت آگین به بلوغ می رسد و احساس های من شن و شلوغ می شوند و طغیان می کنند .

من بیزارم از ساده گی ها ، صداقت ها و عشق ورزی های صمیمانه ام . من متنفرم از خودم و از محبت ها و لفاظی های دروغین و مصلحت آگین. من دلواپس یک نفرت واقع بینانه و یک حقیقت تلخم.   

  حرفی به گفتن ندارم چون گوش شنوایی نیست ؛ چیزی به نوشتن ندارم چون چشم بینایی نیست ؛ گلوی فریاد هایم خاموش است با وصفی که دلم در پیچ و تاب و جنب و جوش است . ضجه هایم مرده اند و از نا امیدی جان سپرده اند ؛ با آنکه بارانی و توفانی ام رود بار رویاهایم خشکیده است. خورشید امید های سبز من در آسمان دیگری می درخشد ؛ آسمانی که پر رنگ از ریا و رندی های روز گار من است ؛ آسمانی که از تبار من است اما مایهء ننگ و عار من است. آسمان نا مردی ها ، حسادت ها و ستم ها. کهکشان برین آرزو هایم فرو ریخته است و فلق بخت من دیگر افول کرده است . عشق  )فاتحهء مرا خوانده  است : انا لله و انا الیه راجعون (، اما من با آنکه هر لحظه میمرم ، نمرده ام و زنده ام و بندهء  زیبنده ام. تنها روحم را کشته اند ؛ روح عاشقانه و جوهر اعتمادم را ؛ کالبد بی روحم در حرکت است ، در زیر آسمان نا امیدی ها ؛ در حوالی عشق  در جغرافیای تبعید . 
درود بر نامردی و بی وفایی!