۲۴ ساعت

09 سپتامبر
۲دیدگاه

یادم آمد وطنم

تاریخ نشر چهارشنبه ۱۸سنبله  ۱۳۹۴ – نهمم سپتامبر   ۲۰۱۵ هالند

nieuw

دوستان محترم و گرامی لطفا نظریات خویش را در قسمت دیدگاه های صفحه ۲۴ ساعت بنویسید تا مطالب شما همیش محفوظ بماند .
با عرض حرمت
مهدی بشیر

**********

یادم امد وطنم

یادم امد وطنم

سوخت سر وپا و تنم

یادم امد خانه گلی گگ ما

دختر همسایه کوچه وهمبازی ما

یاد خاطرات شرین نمکی

نان گرم وبولانی تاوگی

شوربا تند مرچ و سبز گندنه

دسترخوان سبز وجانانه

شوله تندو تراتیزک حویلی ما

یاد خاطرات و شرین ما

یاد روز های سر زمستان

صندلی بود چای و نقل بادام

شب یلدا می نشستیم تا به سحر

قصه هایی قدیمی بودو شیرشکر

نه غم بود ونه مریضی ونه جنگ

ارام بودیم مثل گلهای قشنگ

تنها یک نفر نان اورخانه بود

مامور دولت ویا صاحب منصب بود

فرزند پشت به پشت خورد وریزه

تمام مشکل بدوش پدر بود

هم خیر بود و هم برکت خانه

کوپون مغازه و چوپ خط نان 

کند و ها پربود از ارد و برنج

خوراک مرغهای خانه 

نه غیبت بود و نه جنگ ونه جدال

نرخ قورت بودبه خروار

گل سرشوی و شفتل به نان قاق 

پشت خانه بود به خروار 

اب چشمه سرد کاریز روان

سرد وشرین بود ارزان

مردم ساده با قلب پاک

نه حرامزده بود ونه چالاک

همه باهم بودیم با صدق و صفا

چون خواهرو برادر ماما

دیگرانروزها پیدا نمیشه

یادی ان خاطره ها کجا باشه

پروین شتعل

 

۲ پاسخ به “یادم آمد وطنم”

  1. admin گفت:

    تشکر خانم مشتعل عزیز ، زیباست . واقعا خوب وقتها بود همه باهم متحد و یک پارچه بودند ، از جنگ و فریبکاری و تقلب خبری نبود . مردم با هم احترام داشتند و خواهر وبرادر بودند. یاد آنروز ها بخیر . لعنت به کسانیکه وطن ما را ویران و مردم ما را هم آواره کشور ها ساختند. موفق باشید. مهدی بشیر

  2. سروده ایست زیبا و یاد آور خاطرات شیرین و دل انگیز.

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما