۲۴ ساعت

14 جولای
۴دیدگاه

گلشن حسن

تاریخ نشر سه شنبه ۲۳ سرطان ۱۳۹۴ – ۱۴جولای  ۲۰۱۵ هالند

سید همایون شاه “عالمی”
چهاردهم جولای دوهزار و پانزدهم میلادی
کابل – افغانستان

محترم سید همایون شاه (عالمی)

محترم سید همایون شاه (عالمی)

ذره ی نورم رسید از دل آن آفتاب

شورِ دگر آفرید در سرِ من انقلاب

مطلع مشرق نبود آتش ِ آن مشعله

خورد سپهرِ دلم تیرِ بلای شهاب

غرّش طوفان عشق سوزش صد ناله شد

این دل صد پاره را باز نموده کباب

تا غمِ شوقش رسید روحِ تنم بر کشید

هرغم ِ دنیایِ من رفت به پشتِ نقاب

عالم ِ آن ولوله، ساخت بمن مشغله

باده ی آن سلسله بُرد به چنگ و رباب

راهی ِ عشقم نمود شادی و غم گل نمود

در پیی جان تا شدم رفت دلم در شتاب

عمر چو برقی گذشت دل پُرِ افسانه گشت

عشق مهیا بشد تازه نمودم شباب

بیهوده درمانده بود عقل به زنجیرِ دیر

دیگرم این زرق و برق نیست به رویا و خواب

حاجت میخانه نیست ذوقِ شرابم مباد

از قدحِ عشق او، من شده مست و خراب

گلبن عقلِ مرا گلشنِ حسنی ربود

گلخنِ قلبم نگر شعله بگیرد حساب

فارغِ گردون شدم بر سرِمضمون شدم

بسکه همایون شدم نیست سؤال و مجاب

سید همایون شاه “عالمی”
چهاردهم جولای دوهزار و پانزدهم میلادی
کابل – افغانستان

 

۴ پاسخ به “گلشن حسن”

  1. admin گفت:

    درود به عالمی عزیز ، سروده زیبا ، عالی و خواندنیست. خط بردم و خوشم آمد . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

  2. احمد خالد عزیز گفت:

    برادر بزرگوار عالمی صاحب سروده بسیار زیبا

  3. Alimi گفت:

    ممنون شما برادر بزرگوارم جناب مهدی بشیر شما سلامت باشید.

  4. Alimi گفت:

    دوست عزیزم احمد خالد عزیز ممنون شما

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما