۲۴ ساعت

08 ژوئن
۱۴دیدگاه

سقف بشکست و فروریخت دری خانه ای ما

تاریخ نشر دوشنبه  ۱۸جوزا  ۱۳۹۴ –  هشتم  جون  ۲۰۱۵ هالند

بند مخمس

احمد محمود امپراطور

کابل/افغانستان

احمد محمود امپراطور

احمد محمود امپراطور

سقف بشکست و فروریخت دری خانه ای ما

مهـری کم مهر، سیاه بسته ز کاشانه ای ما

هـــر کجـــا است نشـــان از دلِ دیوانه ای ما

بوی خون می بدهــــد آب و گِل و دانه ای ما

زلف این هستی کلاویــز شد از شانه ای ما

———–

برف  بیـــداد ز یکسوی و غــم از سوی دیگر

آتش خصــم ز یکسوی و بـــم از سوی دیگر

شــــام تاریک ز یکسو عــــدم از سوی دیگر

دود این نالــه بلنــــد دم، بدم از سوی دیگر

پس کجا خفتــه همان زیـــورِ شاهانه ای ما

————-

شاعـــران زیـاد ولـــی شاعــــــر دیوانی کو

بیـــدل و حافــظ و فــردوسی و خاقانی کو

سعـــدی و مولـــوی و صـائب و کاشانی کو

عاصــی و عشقـــری و کابلــــی و فانی کو

چه جفــــایی شـده در مجلس رندانه ای ما

————

دیـــر ســـال ایست که از یـــار نداریم سراغ

من و تنهایی و این گوشه ای متروکه ای باغ

با گل زرد و دم ســـــرد کنــــم تــــازه دماغ

روشنــایی به تهی  بال که بُــرد است چراغ

شمـــع مدفـــون ز خاکستــــرِ پـروانه ای ما

—————————

نیست آن بـاده که تا ســـر کشم از جام ازل

تا کنــــم تــــازه دل خویش به انــــــواعِ غزل

دفتــــرِ عشق دهــــم زینــــــت اوزان و مثل

برسانــــم پیء خود تــــا به دری قصـــرِ امل

سکرِ امیــــــد برون جسته ز شاهدانه ای ما

————-

قصــــه ای هجـر من از حادثـــــه باید پرسید

ز جفـــــای دو جهـــــان رنگِ رخـــم باید دید

به ســــرِ طالـــــعِ من چـــک زده باید خندید

از کجـــــا و به ســـــری عهـــدِ که باید امید

یار دیـــــروز وفـا کشتـــــــــه و بیگانه ای ما

—————-

زهـــر کین می کشیم هر جای بمثل عقرب

فـارغ از انس و فرو رفتــــه  به شوق مذهب

همگــان در طلبی شهـــرت و نــام و منصب

به سر زار و ضعیـــف یکسـره داریـــم غضب

این بود؟ حاصلـه ای قـــوت مـــــردانه ای ما

—————

زاهـــــد اینجا نرسد فکــر تو با طبـــع سلیم

منی پیرانـــه ســر و دوستـــی با یــارِ قدیم

عطـــر فـــردوس رســـد با گل جنـــات نعیم

تو و آن صوفــی و شیــطان بمن است رجیم

دور رو تــــا نکنــــی رنجــــه تو جانانه ای ما

————-

دل به دریایـــی که افتـــــاده به ماننـد حباب

آسمـــان تیــــره شده در نظـرم مثل سحاب

صوت بلبل به در گوش من است همچو غراب

آی پیمانــــه زنیــــم بـــاز ازان بـــاده ای ناب

محمود اینجا ز جگر پختــــــه پرهیزانـه ای ما

—————

یکشنبه ۱۷ جوزا ۱۳۹۴ هجری خورشیدی

که برابر میشود به ۰۷ جون ۲۰۱۵ میلادی

ســـــرودم

احمد محمود امپراطور

کابل/افغانستان

 

 

۱۴ پاسخ به “سقف بشکست و فروریخت دری خانه ای ما”

  1. admin گفت:

    درود به امپراطور عزیز ، مخمس زیبا و مانند همیشه عالی و خواندنیست . خط بردم و کیف کردم . موفق باشید. مهدی بشیر

  2. درود به رهبر خردمند سایت وزین و شهیر ۲۴ ساعت عالی جناب محترم محمد مهدی بشیر هروی صاحب.!
    از لطف مستدام شما، هیئت تحریر و تیم خبره گان سایت وزین ۲۴ ساعت کهکشانها ممنون و مشکورم که مهربانی نموده مخمس منا بدست نشر سپردند.
    بهروز و رستگار باشید.
    امپراطور
    از شهر کابل
    افغانستان

  3. وحيده گفت:

    امپراطور گرامی مخمس بسیار عالی وزیبا سروده اید سر فراز وکامگار باشید . باین همه إشعار عالی ودلپذیر تان .
    وحیده از جرمنی

    • بانوی مهربان محترمه داکتر وحیده از صفای حضور و مهر بی شاییبه شما عالم عالم مشکورم.
      از خداوند متعال برایتان روزگار شاد و آرام استدعا دارم.
      امپراطور
      از ویرانه های کابل

  4. درود به شما برادرم آقای محترم محمود امپراطور! نهایت عالی و ستودنی ، سعادتمند باشید و و طبع تان روان در نیکو اندیشی و باز نویسی های پر احساس تان . پروین فایق شریفی

    • شاعره زیبا و نیکو بیان خواهر مهربانم محترمه
      پروین فایق شریفی درود های مرا با لطف بی حدتان پذیرا شوید.
      همانا زیور ابیات را ماهرانه و با ظرافت خاص پهلوی هم تزئین می نماید که هر بیننده و شنونده احساس قلب پاک تان را درک می کند.
      با حضور خردمندانه خود مخمسم را زینت ادبی بخشیدید.
      برایتان سلامتی و کامگاری تمنا دارم.
      امپراطور
      از خون و آزادی

  5. احمد خالد عزیز گفت:

    برادرگرامی امپراطور سروده بسیار زیبا

  6. احمد خالد عزیز گفت:

    برادرگرامی امپراطور بسیار زیباسروده اید

  7. امپراطور غزل محترم محمود جان امپراتور!

    امید در نهایت خوشبختی هاهیشه قلم تان وذهن تان شادو راحت باشد تا همه وقت با خوانش چکامه های ریبایتم رنج هجرت بما سبکتر گردد.همیشه به امپراتوریتان مسلط وپیروز باشید

    • درود.!
      بانوی گرانقدر محترمه schafiqa asgar neamat کلک هنرمند و خرد پرور شما چنان رقص کمال و زیبا آفرینی با کلمات و ابیات می نماید که طراوت سخن و عطر بی آلایشی را چون نسیم صبحگاهان بهشتی می شود استشمام کرد.
      از محبت معنوی و آرزوی پسندیده شما تا پایه های عرش خدای متعال ممنونم.
      زندگی در امور خیر بکام تان باد.
      امپراطور
      از شهر آزادی خواهان
      کابل/افغانستان

  8. کاکر گفت:

    بسیارعالی

  9. برهان ع ب گفت:

    ممنون اقای امپراطور عزیز
    اروزوصحت و قدرت به شما و قلم شما تمنا دارم

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما