۲۴ ساعت

24 می
۱ دیدگاه

مسخ انسانهـا درتاریخ بشریت

تاریخ نشر یکشنبه  سوم  جوزا  ۱۳۹۴ –  ۲۴  می ۲۰۱۵ هالند

الحاج امــیــن الـدیــن « سعـیـدی - سعید افـغــانی »

الحاج امــیــن الـدیــن « سعـیـدی – سعید افـغــانی »

مسخ انسانهـا درتاریخ بشریت
تتبع ونگـارش :

الحاج امــیـن الـدیــن  « سعـیـدی – سعید افـغــانی » مــدیـــر مطـالعات سـتراتــــیـژیک افـغـان

ومسؤل مرکز کلتوری دحـــــق لاره- جرمنی 

مطابق به تعریف که محقیقن در اکثر کُتب لغت از کلمۀ مسخ  بعمل آورده اند، همین است که: مسخ عبارتاست از: تغییر شدن شکل وصورت انسان بشکل قبیح آن میباشد. (قاموس قرآن جلد  ۶ صفحه  ۲۵۶. )

ناگفته نباید گذاشت که تعداد  از علماء بر انواع مختلفـﮥ مسخ معتقد اند واستدلال میاورند که  مسخ به چند نوع میباشد.
و یکی از انواع مسخ ،  تناسخ  است که:  البته مورد قبول وتائید کثیـری از فلاسفه و دانشمندان بزرگ اسلامی نیـز میباشد وآن عبارت از  مسخ روحی و معنوی انسانها است.

مسخ در داستانهای عامه، در افسانه ها و بلاخره در اعتقادات دینی ما یعنی دین مقدس اسلام وجود داشته است. برخی از علماء در تعریف مسخ میگویند که: مسخ به تغییر شکل و دگردیـسی افراد و اجسام از شکل اولیه به شکلی بدتر  مَسخ گفته میـ‌شود.

طوریکه   گفتیم « مسخ» در لغت به معنای تبدیل شدن از صورتی به صورت زشت تر است و در اصطلاح قرآنی  مسخ به نوعی از عذابی  گفته می شود که بر اشخاص و امت های گناهکار (گناهان خاص) ونافرمان یاغی وباغی نازل ومقرر می شود.

قابل تأکید مجدد است که در مسخ روح از بدن جدا نمی‌شود ( یعنی تغییر ژینتکی صورت نمیگیرد ) بلکه تنها شکل ظاهری بدن انسان تغییر میـ‌کند به این معنای که مسخ با تناسخ که درآن روح از بدن جدا شده به بدن یا جنین دیګر تعلق می ګیرد و در مسخ چنین نمی شود، تفاوت وجود دارد. در مسخ تنها شکل ظاهری بدن تغییر میکند و اینګونه نیست که نفس انسان به میمون و شادی تبدیل شود بلکه افراد مسخ شده با حفظ روح بشری فقط صورتاً همچون میمون و خوک می شوند تا به نوعی کیفر ببینند و به نوعی به جزای اعمالی نافـرمانی وبغاوت خویش از اوامر الله ورسول برسند.

بخش از علما جزای اعمال انسانها را به روز قیامت موکول میدانند.

در مثنوی معنوی آمده است:

مسخ در اُمت محمد نیست       –    بزم مقبول جای مُرتد نیست.

به هرصورت آن در مورد مسخی فکری و روانی انسانها که این اشرف المخلوقات که به بالا ها رسیده میتواند و ګل سر سبد تمام مخلوقات  شده میتواند درعمل دیدیم که به این تیر صعودی میتواند جهت و سمت نزولی داشته باشد و دارد که به اسفل السافلین میرسد و این بهترین مخلوقات روی زمین به بدترین مخلوقات روی زمین مبدل شده به کار های میپردازد که وحشی ترین حیوانات نیز به آن ارتکاب آن قادر نیست.

خوانندﮤ محترم!

اگر به داستان  های قرآنی در مورد ملل که قبل از اسلام مورد غضب الهی قرار گفته اند ومسخ گردیده اند مراجعه  نمایم، به وضاحت تام در خواهیم یافت که قرآن عظیم الشان موضوع  مسخ شدن انسان ها را نسبت نافـرمانی از فرمان الهی به شکل ( خوک و شادی ) در آیات متعددی از قرآن عظیم الشان برای پند وعبرت نسل اینده بشری ذکر نموده اند که از آنجمله در سه آیـﮥ متبرکه  ( سوره مائده آیه ۶۰  و سورﮤ بقره آیـﮥ ۶۵ و سورﮤ اعراف آیـﮥ ۱۶۶ ) این حوادث به تفصیل ومثال های عبرت دهنده بیان گردیده است.

قرآن عظیم الشان در ( سورﮤ المائده آیـﮥ ۶۰ ) میفرماید: « قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِکَ مَثُوبَهً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَهَ وَ الْخَنازیرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِکَ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبیل ».

( بگو: « آیا شما را از کسانى که موقعیّت و پاداش شان نزد الله  برتر از این است، با خبر کنم؟ کسانى که خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته، و مورد خشم خویش قرار داده، (و مسخ کرده،) و از آنها، میمونها و خوکهایى قرار داده، و پرستش بت کرده‏اند موقعیّت و محل آنها، بدتر است و از راه راست، گمراه ترند).

بناً در آیـﮥ متذکره در میابیم که  مفهوم وحقیقت مسخ ریشـﮥ  قرآنی داشته ومطابق روایات قرآنی مسخ در آمت  های قبلی بشری نسبت نافرمانی  وبغاوت های بشری از فـرمانی الهی بوقوع پیوسته است.
ولی خدمت خوانند گان محترم باید بعرض برسانم که:

طبق روایات اسلامی ، مسخ‏شدگان زندگی طولانی نداشتند، وحیات شان برای چند روزی  بود و بعد از مدتی از این دنیا مى‏رفتند، و نسلى هم از آنها به وجود نمى‏آمد، و بصورت کل مسخ فقط در یک نسل خلاصه میشود.

روایت است که حضرت معاذ روزی از پیامبر صلی الله علیه و سلم درباره آیـه  « یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً روزى که   «صور» دمیده مى‏شود و شما فوج فوج (به محشر) مى‏آیید!( ( سورﮤ نبأ آیه ۱۸ ) سوالی بعمل آورد ،  پیامبر صلی الله علیه وسلم در جواب حضرت معاذ فرمود: شما از : مسئله بسیار بزرگ ومهمی سؤال کردید،  سپس آنحضرت صلی الله علیه  وسلم گریه زیادی کردند و فرمودند:

خداوند متعال ده گروه از اُمت مرا به صورت غیرانسانهای دیگر محشور می کند و آنها را از سائر مسلمین متمایـز می سازد، بعضی را به شکل میمون یا خوک، بعضی کور یا کونگ و … آنها که به شکل میمون هستند اشخاصی بودند که مردم را مسخره می کردند وبه تمسخر مردم می پرداختند وآنها که به شکل خوک اند حرام می خورند و… قابل تذکر است که به برکت حضرت محمد صلی الله علیه  و سلم هرگونه عذابی (که مسخ یکی از آنهاست) از امت اسلام برداشته شده است « وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ، ولى (اى پیامبر!) تا تو در میان آنها هستى، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد.( (سورﮤ انفال آیـﮥ ۳۳. )

همچنان قرآن عظیم الشان داستان عبرت دهندﮤ را در مورد مسخ  شدن تعدادی ازقوم  بنی اسرئیل که بنابر ارتکاب گناهی ونافرمانی مسخ شدند ، وشکل انسانی خود را از دست داده وبشکل شادی وخوک مبدل شده اند در سوره  بقره،( آیات ۶۶-۶۵ و نیز آیات ۱۶۳ـ۱۶۶)  چنین بیان میدارد .
قرآن عظیم الشان میفرماید:

پروردگار با عظمت ما برای ابتلا ، امتحان و آزمایش ‌، به  قوم بنی اسرائیل فرمان داد که در روزهای شنبه به شکارماهی (ماهیگیری ) نپردازند .
ولی این قوم  بنای از اطاعت فرمان الهی سر باز زدند وبر قانون‌شکنی حکم الهی بناء نمودند در ابتدا با حیلـﮥ شرعی ـ به وسیلـﮥ کندن حوضچه‌ها و کندن جوی چه ها  ،  شکار  خود را شروع کردند (ماهی‌ها را روزه‌های شنبه در حوضچه‌ها و یا هم جالها  به دام می‌انداختند و روزهای بعد آن‌ها را از آب بیرون می اوردند ).

بنی اسرائیل در بدوامر این بغاوت و نافرمانی از فرمان الهی را گناه را کوچک شمردند ، واهسته اهسته پر روی شان در برابر فرمان الهی قوت میگرفت ودر نهایت امر در شکستن فرمان الهی جسارت بیشتر از خود  نشان دادند ووضع در جامعه به مرحله ای رسید که:مفهوم  امر بالمعروف ونهی از منکراهمیت خویش را ازدست میدهد .

قرآن عظیم الشان میفرماید بنی اسرئیل به این نافرمانی خویش به مرحله ای رسیدن که بالاخره بطور علنی وبا بی پروایی در روز های شنبه  به صید ماهی مشغول شدند و از این راه مال و ثروت فراوانی برای خود فراهم نمودند ، زیرا ماهیان (برای امتحان آن‌ها و به دستور پروردگار) روز شنبه در روی آب آشکار می‌شدند و در غیر روز شنبه کمتر به سراغ آن‌ها می‌آمدند (سوره اعراف‌، ۱۶۳) این بود تا این‌که عذاب سخت الهی فرود آمد و گناهکاران و کسانی را که امر به معروف و نهی از منکر را فراموش کرده بودند ، به کام خود فرو برد.  (از مجموع آیات قرآن استفاده می‌شود که هر دو گروه مجازات شدند، ولی مجازات مسخ‌، تنها مربوط به گنهکاران بود و مجازات دیگران احتمالاً هلاکت و نابودی بوده است‌، هر چند گنهکاران نیز چند روزی پس از مسخ شدن ـ طبق روایات اسلامی  ـ هلاک شدند.
خوانندﮤ محترم !
تعدادی از مفسران   معتقدند که مسخ به معنى مسخ روحانى و دگرگونى صفات اخلاقى است، به این معنى که صفاتى همانند میمون یا خوک در انسانهاى سرکش و طغیانگر پیدا شد، رو آوردن به تقلید کورکورانه و توجه شدید به شکم‏پرستى و شهوت‏رانى که از صفات بارز این دو حیوان بود در آنها آشکار گشت.

ولی خدمت این تعداد از مفسران باید بعرض رسانیم ، بادرنظرداشت  اینکه انسان اگر بفرض مثال از نظر جسمی مسخ نشود وتبدیل   به‏ یک حیوان نشود به طور یقین از نظر روحی و معنوی ممکن است مسخ شود وتبدیل‏ به یک حیوان شود و بلکه تبدیل به نوعی حیوان شود که در عالم ، حیوانی به‏ آن بدی حیوانی  وجود نداشته باشد .

طوریکه قرآن عظیم الشان میفرماید  « بل هم اضل »  (سوره اعراف ، آیه . ۱۷۹)سخن می‏گوید ، یعنی از مردمی که از چهارپا هم پست‏تر هستند .
زیادتر وقت سوالی در ذهن برخی از انسانها خطور میکند که :  میشود : انسان واقعاً از نظر روحی تبدیل به یک حیوان‏ شود ؟ در جواب باید گفت بلی ، چون شخصیت انسان به خصائص اخلاقی و روانی اوست .

اگر خصائص اخلاقی و روانی یک انسان ، به خصائص و اخلاقی یک حیوان درنده مبدل شود ، خصائص و اخلاقی یک چهارپا  بود ، او واقعاً مسخ شده است و درموارد بدتر از بدترین حیوانات درنده ، یعنی روحش‏ حقیقتا مسخ و تبدیل به یک حیوان شده است .

جسم خوک با روح آن تناسب‏ دارد و انسان ممکن است تمام خصلتهایش خصلتهای خوک باشد . اگرانسانی‏ اینگونه باشد، از انسانیت منسلخ شده و در معنی و باطن و نزد چشم‏ حقیقت‏بین و در ملکوت ، واقعا یک خوک است و غیر از این چیزی نیست .

تعدادی از انسانها با اعتراض به مفهوم مسخ بدین عقیده اند که :  مسخ بر خلاف قانون تکامل و موجب بازگشت و عقب‏گرد در خلقت است، در جواب شان باید گفت که استدلال ومنطق شان دراین مورد ، درست ومنطقی نمی باشد ، زیرا قانون تکامل مربوط به کسانى است که در مسیر تکاملند، نه آنها که از مسیر انحراف یافته و از محیط شرائط این قانون به کنار رفته‏اند، فى المثل یک انسان سالم در سنین طفولیت مرتبآ رشد و نمو مى‏کند اما اگر نقائصى در وجود او پیدا شود، ممکن است نه تنها رشد و نموش متوقف ، بلکه رو به عقب برگردد، و نمو فکرى و جسمانى خود را تدریجا از دست بدهد.

ولى در هر حال باید توجه داشت که مسخ و دگرگونى جسمانى متناسب با اعمالى است که انجام داده‏اند، یعنى چون عده‏اى از جمعیت‏هاى گنهکار بر اثر انگیزه هواپرستى و شهوت‏رانى دست به طغیان و نافرمانى خدا مى‏زدند و جمعى با تقلید کورکورانه کردن از آنها، آلوده به گناه شدند، لذا به هنگام مسخ، هر گروه به شکلى که متناسب با کیفیت اعمال او بوده ظاهر مى‏شده است.
البته در آیات مورد بحث تنها سخن از قرده (میمونها) به میان آمده است و از خنازیر (خوکها) سخنى نیست، ولى در آیه ۶۰ سورﮤ مائـده گفتگو از جمعیتى به میان آمده است که به هنگام مسخ به هر دو صورت فوق (بعضى قرده و بعضى خنازیر) تغییر چهره دادند، که به گفته بعضى از مفسران، آن آیه نیز در باره همین اصحاب سبت است که  شکم‏پرست و شهوت‏پرستشان به خوک و جوانان مقلد چشم و گوش بسته که اکثریت را تشکیل مى‏دادند به میمون تغییر چهره دادند.

پس انسان معیوب ، گاهی به مرحله انسان مسخ شده می‏رسد . ما اینها را کمتر می‏شنویم و شاید بعضی خیال کنند اینها مجاز است و شاید بسیار دیر به این واقعیت پی ببرند ، ولی نباید فراموش کنند که این یک واقعیت وحقیقتی است که نمیتوان از آن انکار کرد .

 اعمالی که موجب مسخ میگردد:
مطابق تعریف  قرآن عظیم الشان  اعمالی که موجب مسخ انسانها در امت  قبلی گردیده است عبارت از :شرک به الله، زنا با محارم، وقتل عام و یا هم مساعد ساختن زمینه قتل های دستجمعی .
اگر چه دیده شده است که این اشخاص در زیاتر موارد ی مسخ ظاهری  نشده آند ولی نباید فراموش کرد که روزی آمدنی است که در این دنیا ویا آنهم در روز اخرت به بدترین شکلی آن مسخ و مجازات خواهد شد.

 با درنظر داشت تشریحات، تفاسیر و قصه های از عبرت  و پند نسلهای گذشته و نتایج آن وحال ملت اسلام و مسلمین به صورت مشخص و واضح درسهای از پند و عبرت برای ماست تا به مسؤولیت و وجایب خویش متوجه شده، در فکر و ذهن خویش مسخ نه شده در گذشته، حال و آیندﮤ خویش دقت نموده و با دقت نقادانه سهم خویش را در عدم دقت ها و اشتباهات خویش متوجه شده و مسخ روانی و فکری نه شده و خود زمینه ساز مسخ فزیکی و عتاب و قهر الهی خویش را در آمان قرار دهیم.

برماست تا با طلب توبه و مغفرت از اشتباهات به صورت راستی ودرست به آن متوجه شده و در صدد اصلاح خود و دیگران ادای رسالت نماییم. در غیر آن ازین قصه های قرآنی که برای پند و عبرت برای بشریت و مسلمانان ارایه شده به صورت درست و به موقع بیاموزیم.

بیاموزیم، مطابق حق عمل کنیم و آنچه در توان داریم برای دیگران بیاموزانیم ( وتواصوا بالحق) و درین دنیا کوتاه ابتلاء و امتحان چنان ادای رسالت کنیم که سبب صلاح و فلاح  خود و اطرافیان در هردو دنیا ګردیم.

 نباید مسخ شد و به عمق مسخ فکری و روانی خویش با عدم نقد و عدم تذکیـﮥ داخلی موجب خطاء و اشتباهات بزرگ و بزرگتر شد.

الهی ما را هدایت نیکی فرما و در ما توان درک حق و راستی را قوت و قوت بده.
آمین یا رب العالمین

 

یک پاسخ به “مسخ انسانهـا درتاریخ بشریت”

  1. admin گفت:

    استاد محترم جناب الحاج سعیدی ، معلومات جالبی است. امید خواننده گان محترم معلومات اضافی داشته باشد برایم ارسال دارند. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما