۲۴ ساعت

13 آوریل
۱ دیدگاه

شیر زن

تاریخ نشر دوشنبه ۲۴ حمل ۱۳۹۴ – ۱۳ اپریل  ۲۰۱۵ هالند

محترم محمد اسحاق " ثنا "

محترم محمد اسحاق ” ثنا “

شیر زن
محمد اسحاق “ ثنا “
ونکوور، کانادا
شاعر به مرگِ شیرزن شعری برین ماتم بگو
بنویس و آتش زن دگر بر انجماد گفتگو 
اندوه ما عریان شود در رفتن این نازنین
از سینه آهی کن برون بغضی نماند در گلو
“ فرخنده “ بازآ در سخن از درد جانسوزت به من
از ناکسان کن قصه ها از ظلم شان گو مو به مو
حرفت به دل ناگفته ماند جاهل ز دینت رانده خواند
بر خاک خفتی بی گناه با عالمی از آرزو
با رفتنت یک شهر غم زائیده شد در کوچه ها
رفته کنون فریاد تو در کوچه ها بی گفتگو
چشم عدالت کور بود انسانیت مردود بود
سنگ بود و چوب و خودسری هر سو که کردی جستجو
گوید “ ثنا “ درد ترا  کی کم شود این ماجرا
آخر کجا یابد قرار ماییم و هر دم های و هو
محمد اسحاق “ ثنا “
ونکوور، کانادا

 

 

یک پاسخ به “شیر زن”

  1. admin گفت:

    استاد محترم جناب آقای ثنا ، تشکر از سروده با احساس تان نسبت به شهید فرخنده . روحش شاد و شما سلامت باشید. . لعنت به قاتلین وی . مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما