۲۴ ساعت

06 فوریه
۲دیدگاه

شعرم درد ناک …

تاریخ نشر چمعه  ۱۷ دلو ۱۳۹۳ – ششم  فبروری ۲۰۱۵ هالند

شعر پروین

شعرم درد ناک …

پروین مشتعل

محترمه پروین مشتعل

محترمه پروین مشتعل

شعرم زبرغضه و غمها خونین شده

واژه ام پر درد و موج خیزشده

دفتر شعرم پر از غضه های شهر ودهی

حجم شعرم وزنین وگران وروی ورقها شده

این جا شهر خدایان مفتخوار

فسق و فساد هردو خواهر و برادر شده

اجساد گشته گان زگرسنکی وسردی هوا 

ریس دول ما دلش هواهی دوبی شده

اینجا نوح تکیه زده به سلطنت 

بی خبر از مردم که همه زنبور سبز شده

بس است که نام افغان گرهٔ خورده بمخدر

فرهنگ و هویت ما زیرو بر شده

گندم ما در جهان بود بینظیر

امروز گشت وزارما زلقوم و زهر شده

دهقان نازنین ما الوده شد بچرس

شغل پسران اش پودر و تریاک چرس شده

حیف است وبس کن دیگر نمیخورم فریب

هوای شهر ما ازبوی فساد مکدر شده

ای مردم بر خیزید همدم شوید برمرغ سفید صبح

عشق خدا رااز صدق دل کنید بجا

دعا کنید بر رنگ زرد پدر بینوا

برسفره یتم بچه بی نان وبی دوا

به مادربغچه غم دارد به پشت

به مریض که ازدرد ناله می زند و ندارد دوا

به بیچاره گدائی گر روی جاده ها

دعا کنید ازصدق و دل

این بار کدام سر خانه کابل ویران کنم که زند افتاب

پاک شود ز نجاست و فساد

بیبین که وزن فساد چقدرشد

دستت بریش بکش و باز قد بکش

دیگراو چشم حیا تو چه شد

غرق شد شهرما زیرفسق و فساد

کجا شد ان فریادهای روز اول

این بار حساب خدا سخت تر است بترس

بترس که گرفت ویرانی خدا سخت بدتر است

دو چند شد شهر ما پر از بیوه و زخمی بی دست و پا

هنوز شهر ما دارد قصه و غصه ها

هنوز درشهر ما ناله های درد وغم است

هنوز بوی خون و ماتم درشهراست

کجاست کبوتر پیام اور صلح

کجاست کجاست …

پروین مشتعل

 

۲ پاسخ به “شعرم درد ناک …”

  1. admin گفت:

    تشکر خانم مشتعل عزیز ، سروده با احساس و عالیست. موفق وسلامت باشید مهدی بشیر

  2. parwin mushtael گفت:

    تشکر از لطف هیشگی تان محترم مهدی بشیر سلامت باشید

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما