۲۴ ساعت

07 ژانویه
۲دیدگاه

تا بکی …

تاریخ نشر چهار شنبه  ۱۷  جدی  ۱۳۹۳ – هفتم جنوری ۲۰۱۵ آپولو بای آسترالیا

تابکی

تا بکی …

پروین مشتعل

محترمه پروین مشتعل

محترمه پروین مشتعل

تا بکی از نان غریب درشکمت میزنی

لباس شیک برتن کرده چکر شار میزنی

در جاده های شهرغریب ومفلس زیاد است بسیار

درموترلوکس شیشه سیاه ،سیاه سربازی میکنی

طفل یتیم ما از گرسنگی جان داد در بستر مرگ

در پارلمان نشسته تو اب فلتر میزنی

گوش کن ای هموطنم تشنه را سیراب کن

سرماه زمستان رسید خودت را خپ میزنی

ذغال و چوپ وطن در سرایها شد متعکف

پول فایده را ازجیب کدام مسکین میزنی

غریب نادارگرم کند صندلی ازگلخن حمام

تو بی غم از دالر و پوند وپلیون گپ میزنی

ازدزدی وکشتن تجاوزو انتحاری همگی شد گنس و گول

در صدر نشسته باز لاف و پتاق میزنی

پارلمان را خیال کرده ای روی چوک مندی

نه گپ میزنی صحی و نداری منطق درست

با حرفهای بازاری وبابوت پرانی میکنی

از پول قاچاق و پودرو جرس و هیروین

درکمرت زده دور قمر چرخ میزنی

قصردلکشا اباد کردی درغرب وشرق

شب و روز بی غم چکرحج میزنی

سرملت دست بکش ای بی وجدان قوم پرست

سری پیر و جوان و زن و مرد اتن ملی میکنی

نصوار وچلم رسید بپیک وشراب

نشه ات که پرید باز دعوای خیر میکنی

تا بکی مردم ازاری تا بکی

تابکی از نان غریب درشکمت میزنی

پروین مشتعل

 

۲ پاسخ به “تا بکی …”

  1. admin گفت:

    تشکر مشتعل عزیز . زنده و سلامت باشید. مهدی بشیر – آپولو بای آسترالیا.

  2. وحيد گفت:

    همشیره گرامی بسیار زحمت کشیدین ولی معلوم نشد که شعر بود ، قصه بود یا ؟؟؟؟
    اسم آش را مچم چی بانیم

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما