۲۴ ساعت

28 سپتامبر
۱ دیدگاه

عطر ِ گلهای بهار

تاریخ نشر شنبه ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۳ لندن

دوستان عزیز شعری را که سروده ام صیغهٔ مبالغه است امیدوارم اشتباه برداشت نکنید
عاطفه عاطفی
***
ای خوش آنروزی که بینم ، میهن ِ زیبای خویش
چون گلستان سبز و خرم ، کشور ِ آبای خویش

فارغ از هرگونه بغض و کینه و جنگ و جدل
چون بهشت ِ جاودان ، با دیدۀ بینای خویش
آسمان ِ نیلگون و ، ابر های ، چون حریر
پُر ستاره ، از شب ِ مهتاب و از یلدای خویش
شر شر ِ آب ِ روان و ، نغمه های بلبلان
کوکوی موسیچه ها و ، قِغ قِغ ِ مَینای خویش
ساِیۀ بید و چنار و عطر ِ گلهای بهار
بستر ِ سبز ِ چمن ، با نرگس شهلای خویش
از زمستان و بهار و از خزان و از تموز
چار فصل ِ پختۀ سرما و از گرمای خویش
قرغه و پغمان و گلغندی و از کاریزمیر
از سخی جان و پل ِ بهسودِ بیهمتای خویش
از گریز ِ مکتب و از سینما و از چکر
وز بهانه کردنا ، بر مادر و بابای خویش
کاسه های صبر شد لبریز و ، طاقت طاق شد
التجا دارم فقط بر درگۀ مولای خویش
ای خدا از قهر بنشین و گشا باب کرَم چشم
بر تمام ِ بندگان واله و شیدای خویش
کاش بار ِ دیگری تکرار گردد ، آن زمان
غورۀ دل آب ، از امروز و از فردای خویش
کوچه و پسکوچه ها و ، وای ، نقطه نقطه ها
«عاطفه » بس بس که دیگر میکنی رسوای خویش

عاطفه عاطفی

 

یک پاسخ به “عطر ِ گلهای بهار”

  1. admin گفت:

    خواهر گرامی خانم عاطفه جان عالفی ، خوش آمدید . سروده زیباست . موفق باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما